کاربر:Khoshnudi/صفحه تمرین۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه فقه معاصر
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه را خالی کرد)
برچسب‌ها: خالی کردن واگردانی دستی
 
(۲۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[اردیبهشت]]|روز=[[۰۴]]|سال=[[۱۴۰۲]]|کاربر=Khoshnoudi‏}}
{{دیگر کاربردها|طباطبائی}}
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه
| عنوان =سید محمدکاظم طباطبایی یزدی
| تصویر =سید محمدکاظم طباطبائی یزدی.jpg
| توضیح تصویر =
| اندازه تصویر =
| سرشناسی =از مراجع تقلید شیعه
| نام کامل =سید محمدکاظم
| لقب =
| نسب = [[سادات طباطبایی]]
| تاریخ تولد =۱۲۴۸ق
| زادگاه =روستای کِسنَویّه [[یزد]]
| تاریخ وفات = [[۲۸ رجب]] ۱۳۳۷ق
| شهر وفات =
| تاریخ شهادت =
| محل شهادت =
| محل دفن =[[مسجد عمران بن شاهین]] در [[حرم امام علی(ع)]]
| خویشاوندان سرشناس =سید محمد(فرزند) رهبر عشائر در مبارزه با [[انگلستان]]
| استادان =[[محمدباقر آقا نجفی اصفهانی]] • [[سید محمدباقر خوانساری]] • [[سید محمدهاشم خوانساری]] • [[سید محمدحسن شیرازی]]
| شاگردان =[[عبدالکریم حائری یزدی]] • [[محمدحسین کاشف‌الغطاء]] • [[محمدتقی بافقی]] • [[آقا ضیاء عراقی]] • [[سید حسین طباطبایی بروجردی]]
| محل تحصیل =[[اصفهان]] • [[نجف]]
| اجازه روایت از =
| اجازه اجتهاد از =
| اجازه روایت به =
| اجازه اجتهاد به =
| تالیفات =[[العروة الوثقی (کتاب)|العروة الوثقی]]
| سایر =
| سیاسی =فتوا علیه استعمار ایتالیا، روس و انگلیس • مخالفت با مشروطیت
| اجتماعی =
| امضا =
| وبگاه رسمی =
}}
'''سید محمدکاظم طباطبائی یزدی''' ([[سال ۱۲۴۸ هجری قمری|۱۲۴۸ق]]-[[سال ۱۳۳۷ هجری قمری|۱۳۳۷ق]]) از [[مجتهد|فقهای]] [[شیعه]] و نویسنده کتاب [[العروة الوثقی (کتاب)|العروة الوثقی]] است که پس از درگذشت [[سید محمدحسن شیرازی]]، به [[مرجع تقلید|مرجعیت]] رسید. وی از مخالفان [[نهضت مشروطه]] بود و میان وی و [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] منازعاتی در این باره در گرفت. سید یزدی در مقابل حمله [[ایتالیا]] به [[لیبی]]، حمله [[بریتانیا|انگلیس]] به [[عراق]] و حمله [[روسیه]] به [[ایران]] حکم به وجوب دفاع [[مسلمان|مسلمانان]] از وطن را صادر کرد.


==زندگی‌نامه==
[[پرونده:قبر سید یزدی.jpg|بندانگشتی|250px|مقبره سید یزدی]]
سید محمدکاظم یزدی در روستای کِسنَویه یزد به دنیا آمد.<ref>بذرافشان، سید محمدکاظم یزدی: فقیه دوراندیش، ۱۳۷۶ش، ص۲۳؛ ریحانة الادب، مدرس تبریزی، ۱۳۶۹ش، ج۶، ص۳۹۱؛ یزدی، سؤال و جواب، ۱۳۷۶ش، ص۱.</ref> پدرش سید عبدالعظیم یک کشاورز بود. نسب وی به [[سادات طباطبایی]] و [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن(ع)]] می‌رسد.<ref>امین، أعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۱۰، ص۴۳.</ref>درباره سال تولد سید محمدکاظم اختلافاتی وجود دارد اما [[علی دوانی]] در کتاب [[نهضت روحانیون ایران (کتاب)|نهضت روحانیون ایران]] سال ۱۲۴۸ق را به نقل از خانواده سید محمدکاظم یزدی ذکر کرده است.<ref>بذرافشان، سید محمدکاظم یزدی: فقیه دوراندیش، ۱۳۷۶ش، ص۲۳.</ref>
سید محمد کاظم، در [[۲۸ رجب]] ۱۳۳۷ق (۱۲۹۸ش) بر اثر بیماری درگذشت و در [[مسجد عمران بن شاهین (نجف)|مسجد عمران بن شاهین]] در [[حرم امام علی(ع)]] [[دفن]] شد.<ref>امین، أعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۱۰، ص۴۸.
</ref>در رحلتش در [[عراق]] [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|سنی]] ماتم گرفتند و در ایران، احمد شاه نیز در مجلسش حاضر شد.<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۴۳</ref>
[[پرونده:نمای داخلی مسجد عمران بن شاهین.jpg|250px|بندانگشتی| [[مسجد عمران بن شاهین]] که روبروی آن صحن [[حرم امام علی(ع)]] و سمت راست آن مقبره سید یزدی قرار دارد.]]
سید محمدکاظم یزدی در [[نجف]] [[ازدواج]] کرد. فرزندانش عبارتند از: سید علی، سیده زهرا، سید حسن، سید محمود،<ref>موسوی درودی، «زندگی‌نامه مختصر و سال‌شمار فعالیت‌های علمی...»، ۱۳۹۶ش، ص۱۹۸.</ref>، سید اسدالله.<ref>شرف الدین، مع موسوعات رجال الشیعة، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۳۶۰.</ref>
و سید محمد که متوفای ۱۳۳۴ق است و مولف ''صحائف الأبرار بوظائف الأسحار'' و ''رسالة فی فضل الکتب و اقتنائها''.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۵، ص۸</ref> او در [[اهواز]] در مبارزه عشائر بر علیه قوای انگلیسی نقش رهبری داشت.<ref>شرف الدین، مع موسوعات رجال الشیعة، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۳۶۰.</ref>
==حیات علمی==
===تحصیلات===
سید محمدکاظم تا مدتی کشاورزی می‌کرد اما بعدها به تحصیل علم روی آورد.<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۴۳</ref> او آموختن مقدمات دروس حوزوی را از سال ۱۲۵۶ق در مدرسه محسنیه یا دومنار یزد آغاز کرد.<ref>موسوی درودی، «زندگی‌نامه مختصر و سال‌شمار فعالیت‌های علمی...»، ۱۳۹۶ش، ص۱۹۷.</ref> چهار سال بعد برای ادامه تحصیل به [[مشهد]] رفت و دروس سطح و نیز هیئت و نجوم و ریاضی را فرا گرفت. در سال ۱۲۶۵ق به [[اصفهان]] مهاجرت کرد<ref>موسوی درودی، «زندگی‌نامه مختصر و سال‌شمار فعالیت‌های علمی...»، ۱۳۹۶ش، ص۱۹۷.</ref> و در [[مدرسه صدر بازار|مدرسه صدر]] اقامت گزید و در درس [[محمدباقر آقا نجفی اصفهانی|شیخ محمدباقر نجفی]] حاضر شد تا از او [[اجازه اجتهاد]] گرفت.<ref>صدر، تکمله اَمل الآمل، ۱۴۲۹ق، ج۵، ص۴۷۴ </ref> او
در سال ۱۲۸۱ق، با اجازه و معرفی محمدباقر اصفهانی نجفی به نجف رفت.<ref>موسوی درودی، «زندگی‌نامه مختصر و سال‌شمار فعالیت‌های علمی...»، ۱۳۹۶ش، ص۱۹۷.</ref> و در نجف در [[مدرسه صدر نجف|مدرسه صدر]] ساکن شد. پس از مدتی امام جماعت صحن علوی(ع) شد.<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۴۳</ref>
===اساتید===
*'''در اصفهان''':
{{ستون-شروع|۳}}
* [[محمد باقر نجفی]]<ref>صدر، تکمله اَمل الآمل، ۱۴۲۹ق، ج۵، ص۴۷۴ </ref>
* [[سید محمدباقر خوانساری]] صاحب [[روضات الجنات]]؛<ref>حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۵۱ش، ج۳، ص۸۰۴-۸۰۶.</ref>
* [[میرزا محمدهاشم چهارسوقی]]؛<ref>تبریزی خیابانی، علمای معاصر،‌ ۱۳۶۶ش، ص۶۸-۶۹</ref>
* ملامحمد جعفرآباده‌ای{{سخ}}<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۴۳</ref>
* مولی حسن بن محمد اردکانی؛ استاد علوم ادبی سید بود.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ص۱۰</ref>
{{پایان}}
*'''در نجف''':
{{ستون-شروع|۳}}
* [[میرزای شیرازی|میرزا محمدحسن شیرازی]]<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۴۳</ref>
* شیخ مهدی جعفری<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۴۳</ref>
* [[شیخ راضی نجفی]] فرزند شیخ محمد جعفری<ref>صدر، تکمله امل الامال، ۱۴۲۹ق، ج۵، ص۴۷۴.</ref>
* [[شیخ مهدی آل کاشف الغطاء]]
{{پایان}}
==جایگاه علمی==
او را علامه اجلّ، حافظ شریعت و مرجع شیعه گفته‌اند که ریاست علمی طایفه شیعه بدو منتهی می‌شد.<ref>آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۷، ص۷۱.</ref> در حلقه درسی او بیش از دویست عالم می‌نشستند.<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۴۳.</ref>
[[سید محسن امین|محسن امین]] او را فقیهی لغت‌دان، ادیب فصیحی معرفی کرده که کتاب ''عروة الوثقی'' او چنان اهمیت داشت که هر کسی می‌خواست در منصب مرجعیت قرار گیرد بر آن تعلیقه می‌نوشت.<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۴۳.</ref>
غروی بر آن است که سید کاظم یزدی دریای متلاطم از علم و تحقیق بود و در معقول و منقول تبحر داشت. بر همه فروعات فقهی و متون احادیث حضور ذهن داشت. دانشمندی متقی که هیچ وقت عالم سیاست نتوانست او را بفریبد و تخدیرش کند.<ref>غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۴۵۸.</ref>
===شاگردان===
تعداد شاگردان سید محمدکاظم یزدی، چنانکه در مقالات کنگره بزرگداشت وی آمده، ۳۵۰ تن ذکر شده، اما بنابر پژوهشی دیگر، شاگردان وی دست‌کم ۷۵۰ نفر بوده‌اند.<ref>سلیمانی بروجردی، «فهرستی از شاگردان صاحب عروه»، ص۲۴۱.</ref> برخی از شاگردان وی عبارتند از:
{{ستون-شروع|۲}}
#[[شیخ عبدالکریم حائری یزدی]]؛ مؤسس [[حوزه علمیه قم]].
#[[شیخ محمدحسین کاشف الغطاء]].
#[[محمدتقی بافقی]].
#[[آقا ضیاء عراقی]].
#[[سید محمدحسن قزوینی حائری]]
#[[سید حسین بروجردی]].
#[[میرزا مهدی آشتیانی]].
#[[سید عبدالحسین شرف‌الدین عاملی|سید عبدالحسین شرف الدین جبل عاملی]].
#[[سید حسین قمی]].
#[[سید محمد حسینی همدانی]]
#[[سید علی قاضی طباطبایی]]
#[[شیخ محمدحسن نویسی]]
#[[سید حسن مدرس]].
#[[حسنعلی نخودکی اصفهانی]]
#[[سید محمود حسینی امام جمعه]].
#[[شیخ عبدالکریم زنجانی]].
#[[سید محمدتقی خوانساری]].
#[[سید احمد خوانساری]].
#شیخ علی اکبر نهاوندی.
#[[سید جمال الدین گلپایگانی]].
#شیخ محمدحسن آل مظفر.
#[[مصطفی مجتهد تبریزی]]<ref>مدرس تبریزی، ریحانة الأدب، ۱۳۷۴ش، ج۵، ص۱۷۸-۱۷۹.</ref>
#[[سید حسن امین|سید حسن امین عاملی]]؛ مولف ''اعیان الشیعه''.
#شیخ محمدحسین شیرازی.
#سید حسین اشکوری.
#[[میرزا رضی زنوزی]].
#شیخ عبدالحسین رشتی.
#[[سید محمد حجت کوه کمری|سید محمدحجت کوهکمری تبریزی]].
#میرزا مصطفی مجتهدی تبریزی.
#[[آقابزرگ تهرانی|محمدمحسن آقابزرگ تهرانی]].
#میرزامحمدصادق مدرس خاتون آبادی
{{پایان}}
===مرجعیت===
سید محمدکاظم طباطبائی یزدی در سال ۱۳۱۲ق بعد از وفات [[سید محمدحسن شیرازی|میرزای شیرازی]] به [[مرجع تقلید|مرجعیت]] رسید. در آن روزها [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] (درگذشته ۱۳۲۹ق) و [[محمدطه نجف|شیخ محمد طه نجف]] (درگذشته ۱۳۲۳ق) نیز از مراجع زنده شیعیان بودند که پس از درگذشت آن دو، سید محمدکاظم یزدی تنها مرجع بزرگ زمان خود شد.<ref>موسوی درودی، «زندگی‌نامه مختصر و سال‌شمار فعالیت‌های علمی...»، ۱۳۹۶ش، ص۱۹۳.</ref>
===آثار===
{{اصلی|فهرست آثار سید محمدکاظم طباطبایی یزدی|العروة الوثقی (کتاب)}}
سید یزدی دارای بیش از ۳۰ اثر در زمینه فقه و اصول فقه است.
العروة الوثقی، مهم‌ترین کتاب فقهی سید یزدی به شمار می‌آید و اهمیت آن در حوزه‌های علمیه تا حدی است که نویسنده کتاب، «صاحب عروه» خوانده می‌شود. عروة الوثقی، فتواهای سید محمدکاظم یزدی در بیشتر بخش‌های فقه را دربرگرفته و ۳۲۶۰ مسئله فقهی دارد.
==خدمات اجتماعی==
[[پرونده:مدرسه یزدی در نجف.jpg|250px|بندانگشتی|نمایی از [[مدرسه سید یزدی]] در [[نجف اشرف]]]]
مدرسه سید کاظم یزدی که ساخت آن از سال ۱۳۲۵ق در محله خویش نجف آغاز شده بود، در سال ۱۳۲۷ق تکمیل شد.<ref>موسوی درودی، «زندگی‌نامه مختصر و سال‌شمار فعالیت‌های علمی...»، ۱۳۹۶ش، ص۲۰۲.</ref>
سید یزدی در محله العماره نجف مکانی را تاسیس کرد به نام «خان الزائرین» برای اسکان زائرین که در سال ۱۳۸۴ق تبدیل به مدرسه شد.<ref>غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۵۲.</ref>
==سیاست==
سید کاظم یزدی در سال‌های آخر عمرش، درگیر سیاست شد و در زمانی که به صورت جدی احساس خطر می‌کرد، با بیانیه و تلگراف، نظرات خود را بیان می‌نمود که در روند سیاسی [[ایران]] تأثیرگذار بود. با فروکش کردن تب و تاب [[مشروطه]]، او دوباره از فعالیت سیاسی دست کشید.<ref>دولت آبادی، ج۴، ص۱۳.</ref> با وجود کناره‌گیری از سیاست، با آغاز جنگ جهانی اول، سید کاظم یزدی فتوای دفاع داد. در این [[جهاد]] بر ضد انگلیسی‌ها، فرزند وی به شهادت رسید.<ref>بهشتی سرشت، تقابل و تعامل آخوند ملا محمد کاظم...، ۱۳۸۷ش، ص۴۰۳.</ref>
===حمایت از شرکت اسلامیه===
در سال ۱۳۱۶ق برخی از متدینان برای مبارزه با نفوذ اقتصادی بیگانگان، شرکت اسلامیه را در [[اصفهان]] تأسیس کردند. [[سید جمال الدین واعظ اصفهانی]] برای تقویت این شرکت، در رسالۀ «''لباس التقوی''»، [[ایران|ایرانیان]] را از مصرف کالاهای خارجی منع نمود و حمایت از شرکت اسلامیه را از وظایف حتمی مسلمانان دانست.<ref>حائری، تشیع و مشروطیت در ایران، ۱۳۶۴ش، ص۱۳۱.</ref>
بر این رساله، عالمان برجسته‌ای همچون [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]]، حاج میرزا حسین حاج میرزا خلیل، فاضل شربیانی، [[میرزا حسین نوری]]، [[فتح‌الله غروی اصفهانی|شریعت اصفهانی]]، [[سید اسماعیل صدر]] و سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی، تقریظ نوشتند. سیدکاظم در تقریظ خود این‌گونه نوشته است: «بذل جهد و صرف همت با روی گرداندن مَهما امکَن از البسه و اقمشه خارجه لازم است.»<ref>حائری، تشیع و مشروطیت در ایران، ۱۳۶۴ش، ص۱۳۱.</ref>
{{جعبه نقل قول| عنوان = فتوای سید کاظم یزدی علیه استعمار ایتالیا در لیبی|:”در این ایامی که کشورهای اروپایی مانند ایتالیا به طرابلس غرب حمله نموده و از طرفی روس‌ها شمال ایران را با قوای خود اشغال کرده‌اند و انگلیسی‌ها نیز نیروهای خود را در جنوب ایران پیاده کرده‌اند و اسلام را در معرض خطر نابودی قرار داده‌اند، بر عموم مسلمانان، از عرب و ایرانی، واجب است که خود را برای عقب راندن کفار از ممالک اسلامی مهیا سازند و از بذل جان و مال در راه بیرون‌راندن نیروهای ایتالیا از طرابلس غرب و اخراج قوای روس و انگلیس از ایران هیچ فروگذار نکنند؛ زیرا این کار از مهم‌ترین فرایض اسلامی است؛ تا به یاری خداوند دو مملکت اسلامی از تهاجم صلیبی‌ها محفوظ بماند. سید محمدکاظم طباطبائی …»|تاریخ بایگانی|| منبع = <small> علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، بنیاد فرهنگی امام رضا علیه‌السلام، ص۱۳۱ به نقل از آیت الله سید هبة الدین شهرستانی، مجله نورالعلم، سال دوم، شماره ۶</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| اندازه خط = ۱۲px| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
===فتوا علیه استعمار ایتالیا، روس و انگلیس===
در پی اشغال کشور [[لیبی]] توسط قوای [[ایتالیا|ایتالیایی]] و نیز هجوم قوای [[روسیه|روس]] و [[انگلیس]] به [[ایران]]، سید کاظم یزدی در سال ۱۳۲۹ق فتوایی صادر کرد.
===اعلان جهاد علیه انگلیس===
در جنگ‎ جهانی اول و با اشغال عراق توسط نیروهای انگلیسی، سیدمحمدکاظم یزدی، [[محمدتقی شیرازی|میرزا محمد تقی شیرازی]] و [[فتح‌الله غروی اصفهانی|شیخ الشریعه اصفهانی]] علیه انگلیس اعلان جهاد دادند، شماری از علمای ایران به همراه علمای عراق، وارد جنگ شدند و به دفاع از عراق پرداختند.
عده‌ای از علما از جمله [[سیدمحمد طباطبائی]]، سید محمود طباطبایی فرزندان سیدکاظم یزدی، [[سید مصطفی کاشانی]] و فرزندش [[سید ابوالقاسم کاشانی|سیدابوالقاسم کاشانی]] در آن جنگ شرکت نمودند. سیدکاظم یزدی در وجوب [[جهاد]] با کفّار انگلیس، در آن زمان برای نماینده خود در کوفه فتوایی صادر نمود.{{مدرک}}
{{جعبه نقل قول| عنوان = فتوای سیدکاظم یزدی علیه استعمار انگلیس خطاب به نماینده خود در کوفه|:«سید بزرگوار، سیدعلی قزوینی ادام اللّه توفیقک: فتوای ما مبنی بر دفاع در مقابل هجوم کفّار به بلاد مسلمین در همه جا پخش شده است. از آنجا که دشمن نزدیک شده و کار سخت بالا گرفته و مشکلات زیادی پدید آورده است، بر هر کس لازم است که در عقب‌راندن قوای دشمن و سعی در حفظ ثغور اسلام، با همه امکاناتی که دارد، غفلت نورزد. اگر اهل جنگ نباشد یا عذری داشته باشد، وظیفه دارد که عشایر را با نصیحت و موعظه تشویق به جهاد کند. از این رو، بر شما هم واجب است که آنچه را گفتیم به دیگران برسانید؛ زیرا حفظ اسلام بر هر فردی، به هر صورت که امکان دارد، واجب است. النصر من الله تعالی ان شاء اللّه تعالی سیدمحمّدکاظم طباطبائی»|تاریخ بایگانی|| منبع = <small> متن عربی این فتوا در مجله عربی اضواء چاپ بغداد، سال سوم، ش. ۱۰ آمده است. به نقل از دوانی، پیشین، ص۲۱۴.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| اندازه خط = ۱۲px| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
===مشروطه===
در صدر [[مشروطه]] از امضای بی‌قید و شرط مجلس شورا خودداری کرد و حمایت از مجلس را منوط به انطباق کامل مصوبات آن با موازین شرع شمرد. دیدگاه انتقادیش نسبت به مشروطه، همسو با آراء [[شیخ فضل‌الله نوری|شیخ فضل الله نوری]] بود و وقتی شیخ در [[حرم عبدالعظیم حسنی|حرم حضرت عبدالعظیم]] متحصن شد، مجدانه به حمایت از او برخاست. مشروطه خواهان بر آن بودند که یزدی را در انقلاب درگیر سازند و از پشتیبانی و نفوذ او بهره ببرند. در واقع قصد فریب او را داشتند اما یزدی به وسیله آشنایانش در تهران، اصفهان، تبریز و همدان به تحقیقات سرّی پیرامون اصول مشروطه گری پرداخت و... خواسته‌های مشروطه گران را نادرست یافت.<ref>حائری، تشیع و مشروطیت، ص۲۰۱، به نقل از اصفهانی، احسن الودیعه، ج۱، ص۵۳۵۴.</ref>
====تعامل و تقابل با مرحوم آخوند خراسانی====
====تعامل====
*'''تعامل علیه مسیو نوز بلژیکی''': نخستین ورود جدی این دو مرجع به سیاست، حمایتشان از عزل نوز بلژیکی(شاغل د ر گمرک در عصر مظفرالدین شاه) بود. چون این حرکت، نهضت مشروطه را شدت بخشید، شایعه کردند که علمای نجف از سخن خود در این باره برگشته‌اند. آخوند و سیدکاظم در جمادی الثانی ۱۳۲۳ق، در جواب عریضه تعدادی از تجار، ضمن ظالم‌خواندن نوز، بر موضع قبلی خود تاکید کردند.<ref> شریف کاشانی، واقعات اتفاقیه در روزگار، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۵.</ref>
*'''حمایت از شرکت اسلامیه اصفهان''': شرکت اسلامیه اصفهان در ۱۳۱۶ق، با هدف تأمین منسوجات مورد نیاز مردم ایران و مقابله با وابستگی به خارج تأسیس شد. آقانجفی اصفهانی و برادرش [[نورالله نجفی اصفهانی]] از مؤسسان این شرکت بودند. علماء در حمایت از این شرکت و ترغیب مردم به محصولات داخلی، بیانیه‌هایی صادر کردند. هشت تن از مراجع تقلید و علمای بزرگ چون آخوند خراسانی، سیداسماعیل بن سیدصدرالدین عاملی، حاج میرزا حسین نوری، حاج میرزا خلیل، سیدمحمد کاظم یزدی، محمد غروی شربیانی، محمدحسین مامقانی و شیخ الشریعه اصفهانی، با نوشتن تقریظ بر کتاب ''لباس التقوی'' که [[سید جمال‌الدین اسدآبادی|سید جمال الدین اسدآبادی]] در حمایت از آن شرکت نگاشته بود، از مردم خواستند تا حد امکان از استعمال البسه بیگانگان خودداری کنند.<ref>حائری، تشیع و مشروطیت در ایران، ۱۳۶۰، ص۱۳۱</ref>
*'''دفع روس و انگلیس از ایران''': در جریان اولتیماتوم روسیه به دولت ایران و ورود نیروهای روسی به آذربایحان و در پی آن ورود نیروهای انگلیسی به جنوب ایران، آخوند تصمیم گرفت به همراه مقلدانش برای بیرون راندن بیگانگان وارد ایران شود. در این جریان علمای عتبات برای همراهی آخوند اعلام آمادگی کردند. وقتی خبر کشتار ثقه الاسلام تبریزی به نجف رسید، سید کاظم یزدی اعلام کرد به صف مخالفان خواهد پیوست. کسانی چون ابوالقاسم شیروانی دیپلمات روس در نجف مانع رفتن وی به ایران شدند، اما او در فتوایی بیرون راندن کفار صلیبی از ایران و عثمانی را مهم‌ترین وظیفه مسلمانان اعلام کرد.<ref>حائری، تشیع و مشروطیت در ایران، ۱۳۶۰، ص۱۶۱</ref>
====تقابل====
اوج تعارض این دو مرجع، در جریان مشروطه و میان سال‌های ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۹ بود. این تعارض مورد بهره‌برداری [[محمدعلی شاه قاجار|محمدعلی شاه]] قرار گرفت. سیدکاظم یزدی بسیار کمتر از آخوند فعالیت سیاسی داشت و رفتارهای سیاسی او تنها در صدور تعداد محدودی تلگراف و بیانیه خلاصه می‌شد؛ اما به دلیل جایگاهش در مقام یک مرجع برجسته، وزنه سنگینی به شمار می‌آمد.
آخوند خراسانی حامی مشروطه بود و تا آخر عمر از آن دست نکشید.<ref> کفایی، مرگی در نور، ۱۳۵۹ش، ص۲۷۸ به بعد.</ref>اما سید کاظم با باب‌شدن مفاهیمی مانند آزادی، پارلمان، دموکراسی و... به مخالفان مشروطه پیوست. او با عدم امضای نظام‌نامه قانون اساسی، علناً نشان داد مخالف رویه مشروطه طلبان است.
یزدی در پاسخ به تلگرافی از ملامحمد آملی- از هواداران [[شیخ فضل‌الله نوری|شیخ فضل الله]]- با اشاره به مشروطه خواهان گفته بود «از تجری مبتدعین و اشاعه کفریات ملحیدن که نتیجه حرمت موهومه است، قرار مسلوب تلگراف مزید تشویش به عون الله متمنیات آنان شدنی نیست. البته دفع کفریات و حفظ عقیده و اجرای قوانین محکمه قرآنیه و شریعت ابدیه محمدیه اهم فرایض ربانیین علماء با ملاحظه جهات موجبات صلاح و صیانت دین و دماء مسلمین منظور اطلاع داده بذل مجهود شود.<ref> لوایح آقا شیخ فضل الله نوری، ۱۳۶۲، ص۴۲.</ref>
در زمانی که شیخ فضل الله و هوادارانش در [[حرم عبدالعظیم حسنی]] تحصن کرده بودند تنها عالم بلندپایه‌ای بود که از آنان قاطعانه پشتیبانی کرد. عباراتی که سید در دومین تلگراف خود به ملامحمد آملی به کار گرفته است نشان دهنده نهایت تعارض و تقابل وی با مشروطه طلبان است:
::این جانب در این حوادث واقعه و فتن مستحدثه ناچار سکوت را اصلح میدانسته مداخل در این قسم امور را که مستتبع بعض لوازم است بر خود روا نداشتم ولی از تواتر ناملایمات و اصغاء نشر کفر و زندقه و الحاد در سواد اعظم ایران به قدری ملول و متأثر شده که لابد شدم دیگر بر حسب وقت دیگر آنچه تکلیف الهی است ادا نمایم...امید است از اثر اهتمامات عالیه در مقام دفع کفریات شایعه برآمده منشأ آن که حریت موهومه و بعض روزنامه جات ملعونه و مکاتیب خبیثه است به طور اصلح و انسب جلوگیری بشود که به تدریج سد ابواب طعن را بر رؤسا ملت نموده عقاید عامه مسلمین محفوظ بماند. الاحقر محمد کاظم الطباطبایی به تاریخ ۲۳ شهر جمادی الاول ۱۳۲۵<ref>ترکمان، رسائل، اعلامیه ها، مکتوبات... و روزنامه شیخ شهید فضل الله نوری، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۵۵.</ref>
سید کاظم در این تلگراف‌ها و سایر بیانیه‌های خود به صورت کاملاً روشن و آشکار مشروطیت را با «کفر و زندقه و الحاد» برابر دانسته است و منشأ آن را نیز «حرمت موهومه و بعض روزنامه جات ملعونه و مکاتیب خبیثه» اعلام نموده است.
اما درست در نقطه مقابل، آخوند خراسانی تقریباً در تمامی تلگراف‌های خود مجاهده در راه استقرار سلطنت مشروطه را برابر با [[جهاد]] در رکاب [[چهارده معصوم|معصوم]] می‌داند.<ref>افشار، ظهیر الدوله، ۱۳۶۷ش، ص۴۰۳ ؛ قوچانی، سیاحت شرق، ۱۳۷۸ش، ص۴۰ ؛ کدیور، سیاستنامه خراسانی، ۱۳۸۵ش، ص۲۱۰.</ref> او حکم به افساد [[شیخ فضل‌الله نوری|شیخ فضل الله نوری]] می‌دهد<ref>روزنامه خورشید، س ۱،ش ۹۰، سوم ذی حجه ۱۳۲۵؛ تفرشی حسینی، ۱۳۵۱؛ ص۶۳.</ref> و چندی بعد خواستار تبعید او از پایتخت شد.<ref>کدیور، سیاست نامه خراسانی، ۱۳۸۵ش، ص۱۸۰.</ref>
با به توپ بستن مجلس اول در [[۲۳ جمادی‌الاول|۲۳ جمادی الاول]] [[سال ۱۳۲۶ هجری قمری|۱۳۲۶ق]] دوران استبداد صغیر و دور تازه‌ای از تعارضات علما آغاز شد. آخوند خراسانی برای اعاده مشروطه تلاش فراوانی از فرستادن تلگراف تا تحریم دادن مالیات و اعلان وجوب جهاد با [[محمدعلی‌ شاه]]، کرد.<ref>کلانتر باغمیشه (شرف الدوله)، روزنامه خاطرات، ۱۳۷۷ش، ص۲۲۶؛ شریف کاشانی، واقعات اتفاقیه در روزگار، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۲۳؛ ملک‌زاده، تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۶۳ش، ج۴، ص۸۳۹؛ حبل المتین کلکته، ص۱۶،ش ۱۷، ۱۴ شوال ۱۳۲۶، ص۱.</ref> در همین حال سید یزدی برای جلوگیری از اعاده مشروطه، فتوای حرمتش را صادر کرد.<ref>حبل المتین کلکته، س ۱۶،ش ۲۰، ۵ ذیقعده ۱۳۲۶، ص۶.</ref>
عمده‌ترین حامیان سید کاظم، ایل‌های عرب شیعی اطراف نجف و کربلا بودند که «هر روز به شیوه عرب «هوسه» می‌کردند و شعرهایی در دشنام به مشروطه می‌خواندند»<ref>کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۸۳ش، ص۳۸۲.</ref>
دو دستگی شیعیان نجف حتی در مقاطعی موجب شد که شخص آخوند و سید کاظم که غالباً در عرصه عمومی با احترام از یکدیگر یاد می‎کردند، به طور مستقیم در برابر هم قرار گیرند.<ref> کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۶۱ش،‌ ص۳۱۷.</ref>
دو تیره شدن علمای نجف بحث داغ مجالس و محافل تهران بوده است. عین السلطنه از این بحث‌ها گزارش کرده «خواستند سید را خارج کنند، به کوفه هم رفت؛ اما اعراب بدوی آقا را مجدداً به نجف آوردند و حاضر جنگ شدند. شب هم درب خانه آخوند را آتش زدند. صبح گفتند اعراب کرده‌اند، اما اینها منکر شدند که کسان آخوند برای اتهام ما این کار را کردند.<ref> عین السلطنه، روزنامه خاطرات، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۲۳۲۷.</ref>همچنین احتمال داده شده که دست دولت عثمانی نیز در این مخالفت خوانی سید کاظم علیه مشروطه در میان بود چرا که از رسیدن مشروطه ایران به خاک عثمانی بیم داشت.<ref>همانجا؛ ملک زاده، تاریح مشروطه در ایران، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۵۱۲.</ref>
====هجمه‌های مشروطه‌طلبان به سید یزدی====
به سبب مخالفت سید کاظم یزدی با مشروطیت، برخی بعد از مشروطه از او به بدی یاد کرده‌اند. ملک‌زاده او را «ریاکاری بی‌نظیر» می‌داند که بیش از هر کس نسبت به مشروطه و مشروطه‌طلبان اظهار تنفر می‌کرد. در حالی که از طرف دولت عثمانی حمایت می‌شد، پول زیادی از سوی محمدعلی شاه برای وی ارسال شد.<ref>ملک زاده، تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۵۱۲ ؛ نیز دولت آبادی، حیات یحیی، ۱۳۶۱ش، ج۳، ص۳۲.</ref> کسروی نیز معتقد بود یزدی در برابر آخوند خراسانی دشمنی با مشروطه را راهی برای پیش افتادن خود می‌دانست و جز در پی دستگاه «آیت اللهی» نبود و توده و کشور و این گونه چیزها در نزد او ارج نمی‌داشت.<ref>کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۸۳ش، ص۳۸۱.</ref> آخوند نیز در میان مخالفان مشروطه همین وضعیت را داشت.
==بزرگداشت==
کنگره بین‌المللی صاحب [[العروة الوثقی (کتاب)|عروه الوثقی]] با حضور علما و شخصیت‌هایی از [[ایران]]، [[عراق]] و [[لبنان]] پنجشنبه [[۲۴ اسفند]] ماه ۱۳۹۱ در سالن همایش‌های [[مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)]] در [[قم]] برگزارشد.[http://mcys.ir/news/main/fa/287]
==تک‌نگاری==
* کتاب ‏فراتر از روش «آزمون - خطا»!، علی ابوالحسنی زندگی‌نامه و سیره عملی سید یزدی به عربی نوشته است.<ref>[https://mtif.ir/interview/69032/ صدمین سالگرد صاحب عروة الوثقی]، وبگاه محقق طباطبائی.</ref>
* کتاب السید محمدکاظم الیزدی، کامل سلمان الجبوری زندگی‌نامه و سیره عملی سید یزدی به عربی نوشته است.<ref>[https://mtif.ir/interview/69032/ صدمین سالگرد صاحب عروة الوثقی]، وبگاه محقق طباطبائی.</ref>
* کتاب سید محمدکاظم یزدی فقه دوراندیش، مرتضی بذر افشان این کتاب را درباره فعالیت‌های سید یزدی نوشته است.<ref>[https://mtif.ir/interview/69032/ صدمین سالگرد صاحب عروة الوثقی]، وبگاه محقق طباطبائی.</ref>
* شکوه پارسایی و پایداری، توسط فرمانداری یزد در زمینه مبارزات و آثار سید یزدی نوشته شده‌است.<ref>[https://mtif.ir/interview/69032/ صدمین سالگرد صاحب عروة الوثقی]، وبگاه محقق طباطبائی.</ref>
*
==پانویس==
{{پانویس۲}}
==منابع==
{{منابع}}
* [https://mtif.ir/ وبگاه محقق طباطبائی]، تاریخ بازدید: ۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ش.
* امین، سید محسن، أعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
* کسروی، احمد، تاریخ مشروطه ایران، تهران، امیر کبیر، ۱۳۸۳ش.
* کرمانی، ناظم الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، تهران، آگاه، ۱۳۶۱ش،‌
* مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الأدب، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۹ش.
* حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴ش.
* رسائل، اعلامیه ها، مکتوبات... و روزنامه شیخ شهید فضل الله نوری، ۱۳۶۲ش.
* کلانتر باغمیشه (شرف الدوله)، روزنامه خاطرات، تهران، فکر روز، ۱۳۷۷ش.
* کدیور، محسن، سیاست‌نامهَ خراسانی، کویر، چ اول، ۱۳۸۵ش.
* ملک زاده، مهدی، تاریخ مشروطه ایران، تهران، علمی، ج۳، چ۳، ۱۳۶۳ش.
* موسوی درودی، زهراسادات، زندگی نامه مختصر و سال شمار فعالیت‌های علمی آیت الله العظمی طباطبایی یزدی صاحب عروة الوثقی، در مجله «نقد کتاب فقه و حقوق»، بهار و تابستان ۱۳۹۶ش، ش۹-۱۰.
* حبیب‌آبادی، محمدعلی مکارم الآثار، اصفهان، ج۳، ۱۳۵۱ش.
* شریف کاشانی، محمدمهدی، واقعات اتفاقیه در روزگار، تهران، تاریخ ایران، ۱۳۶۲ش،
* عین السلطنه، قهرمان میرزا، روزنامه خاطرات، تهران، اساطیر، ۱۳۷۴ش،
* لوایح آقا شیخ فضل الله نوری، یه کوشش هما رضوانی، تهران، تاریخ ایران، ۱۳۶۲ش.
* کفایی، عبدالحسین مجید، مرگی در نور، تهران، زوار، ۱۳۵۹ش،
* صدر، حسن، تکملة أمل الآمل، بیروت،‌ دار المؤرخ العربی، چ۱، ۱۴۲۹ق.
* غروی، محمد، مع علماء النجف الأشرف، بیروت،‌ دار الثقلین، چ۱، ۱۴۲۰ق.
* بهشتی سرشت، حسن و حاتمی، حسین،[http://www.ensani.ir/fa/content/۱۴۴۹۷۶/default.aspx تقابل و تعامل آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و سید محمد کاظم یزدی در جریان انقلاب مشروطه]؛ در فصلنامه علمی پژوهشی علوم انسانی دانشگاه الزهرا(س)، ۱۳۸۷ش، ش۷۱.
* افشار، ایرج، ظهیر الدوله، خاطرات و اسناد، تهران، زرین، ۱۳۶۷ش،
* تبریزی خیابانی، علی، علمای معاصر،‌ تهران، چاپ سنگی، ۱۳۶۶ش.
* شرف الدین، عبدالله، مع موسوعات رجال الشیعة، لندن، الارشاد، چ۱، ۱۴۱۱ق.
{{پایان}}
{{مراجع تقلید شیعه}}
{{علما و روحانیون تاثیر گذار در مشروطه}}
{{سید محمدکاظم طباطبایی یزدی}}
<onlyinclude>{{درجه‌بندی
| پیوند = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
| رده = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
| جعبه اطلاعات = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->دارد
| عکس = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->دارد
| ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد
| رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->ندارد
| کپی‌کاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->از منبع خوب
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->ندارد
| جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد
| شناسه = <!--ناقص، کامل-->ناقص
| رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->ندارد
| جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد
| زیاده‌نویسی = <!--دارد، ندارد-->دارد
| تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
| تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
| توضیحات =
}}</onlyinclude>
[[رده:فقیهان شیعه قرن ۱۳ (قمری)]]
[[رده:فقیهان شیعه قرن ۱۴ (قمری)]]
[[رده:مدفونان در حرم امام علی]]
[[رده:مراجع تقلید قرن ۱۳ (قمری)]]
[[رده:مراجع تقلید قرن ۱۴ (قمری)]]
[[رده:مراجع تقلید ساکن نجف]]
[[رده:سادات حسنی]]
[[رده:مقاله‌های با درجه اهمیت الف]]
[[رده:شاگردان میرزای شیرازی]]
[[رده:دانش‌آموختگان حوزه علمیه اصفهان]]
[[رده:دانش‌آموختگان حوزه علمیه نجف (پس از سال ۱۲۰۰ قمری)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۳:۳۲