۵٬۱۶۱
ویرایش
(←مقاله) |
(ویرایش شناسه) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{منابع مطالعاتی}} | {{منابع مطالعاتی}} | ||
[[حقوق نسلهای آینده]] با تصویب منشور ملل متحد (در سال ۱۹۴۵ میلادی) وارد معادلات حقوقی شد. پژوهشگران فقه اسلامی نیز بهصورت محدود به مسائل پیرامون آن پرداختهاند. این مسئله با [[فقه محیط زیست]]، مسئله بهرهبرداری از منابع طبیعی و | [[حقوق نسلهای آینده]] با تصویب منشور ملل متحد (در سال ۱۹۴۵ میلادی) وارد معادلات حقوقی شد. پژوهشگران فقه اسلامی نیز بهصورت محدود به مسائل پیرامون آن پرداختهاند. این مسئله با [[فقه محیط زیست]]، مسئله بهرهبرداری از منابع طبیعی و مفهوم عدالتِ بیننسلی، ارتباط وثیق دارد. پرسش اساسی درباره این مسئله این است که چگونه میتوان برای آیندگان ـ به مثابه موضوعی که هنوز وجود ندارد ـ حقی در نظر گرفت و درباره آن حکم شرعی داد. علاوه بر این، محدودیت استفاده از منابع طبیعی (همچون معادن و منابع نفت و گاز) و قوانین حفاظت از محیط زیست نیازمند حد زدن به حق آزادی افراد فعلیِ بشر است. مدافعان حفظ حقوق آیندگان معتقدند، از آنجا که خداوند زمین را برای تمامی نسلها و نه فقط نسل کنونی بشر آفریده، انسانها موظفند به گونهای از منابع آن استفاده کنند که منافع نسلهای آینده به خطر نیافتد. | ||
اگرچه این مسئله چندان مورد توجه فقهای معاصر نبوده است؛ از خلال پژوهشهای پیرامونی میتوان تشخیص داد که این پرسشها پیش روی پژوهشگران این حوزه خواهد بود: چگونه میتوان برای افرادی که هنوز وجود ندارند حقوقی در نظر گرفت؟ مبنای شرعی در نظر گرفتن حق برای این افراد چیست؟ آیا در نظر گرفتن حق برای آیندگان، حق مالکیت خصوصی، یا حق بهربردای حکومت از انفال را از بین نمیبرد؟ تعارضی که میان آزادی نسلهای کنونی در بهربردای از طبیعت و محیط زیست با حقوق آیندگان وجود دارد چگونه برطرف میشود؟ بنا بر فرض امکان قید زدن به آزادی نسل کنونی، محدوده چنین قیدهایی را چه چیزی مشخص میکند؟ آیا برای تعیین حدود این قیدها مستند شرعی وجود دارد یا بایستی به مبانی عقلی یا عرفی رجوع کرد؟ | اگرچه این مسئله چندان مورد توجه فقهای معاصر نبوده است؛ از خلال پژوهشهای پیرامونی میتوان تشخیص داد که این پرسشها پیش روی پژوهشگران این حوزه خواهد بود: چگونه میتوان برای افرادی که هنوز وجود ندارند حقوقی در نظر گرفت؟ مبنای شرعی در نظر گرفتن حق برای این افراد چیست؟ آیا در نظر گرفتن حق برای آیندگان، حق مالکیت خصوصی، یا حق بهربردای حکومت از انفال را از بین نمیبرد؟ تعارضی که میان آزادی نسلهای کنونی در بهربردای از طبیعت و محیط زیست با حقوق آیندگان وجود دارد چگونه برطرف میشود؟ بنا بر فرض امکان قید زدن به آزادی نسل کنونی، محدوده چنین قیدهایی را چه چیزی مشخص میکند؟ آیا برای تعیین حدود این قیدها مستند شرعی وجود دارد یا بایستی به مبانی عقلی یا عرفی رجوع کرد؟ |