کاربر:Mkhaghanif/صفحه تمرین۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه فقه معاصر
جز (←‏دیدگاه فقیهان معاصر اهل سنت: اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح املا، اصلاح نویسه‌های عربی)
خط ۹۵: خط ۹۵:


==دیدگاه فقیهان معاصر اهل سنت==
==دیدگاه فقیهان معاصر اهل سنت==
از نگاه بسياري از فقیهان معاصر اهـل سـنت، اصـل بـر ممنوعيت اسقاط عمدی جنين پيش از چهار ماهگي است؛ زيرا اگرچه  
از نگاه بسیاری از فقیهان معاصر اهـل سـنت، اصـل بـر ممنوعیت اسقاط عمدی جنین پیش از چهار ماهگی است؛ زیرا اگرچه جنـین پـیش از چهارماه فاقـد روح و نفس است با این وجود از آنجا کـه حیـات دارد، اسـقاط عمـدی، یعنی سلب کردن حیات موجودی که جـان دارد و عقل چنین امری را بدون عذر معقول، زشت شمرده و جنایت قلمداد می‌کند.
جنـين پـيش از چهارمـاه فاقـد روح و نفس است با اين وجود از آنجا كـه حيـات دارد، اسـقاط عمـدي ، يعني سلب كردن حيات
برخی دیگر از فقیهان معاصر اهـل سـنت سـقط عمـدی پـیش از چهـل روزگـی را اگـر چـه بـدون عـذر باشـد، جایز مـی داننـد و پـس از چهـل روز را فقط بـا وجـود عـذر، مجاز می شمارند.
موجودي كه جـان دارد و عقل چنين امري را بدون عذر معقول، زشت شمرده و جنایت قلمداد می کند.
فقیهان  گذشته اهل سنت به اتفاق سقط جنین پس از دمیده شدن روح را حرام می‌دانند.  ایشان به اتفاق زمان دمیده شدن روح را پس از تکمیل شدن چهار ماه می‌دانند.  
برخي ديگر از فقیهان معاصر اهـل سـنت سـقط عمـدی پـيش از چهـل روزگـي را اگـر چـه بـدون عـذر باشـد، جايز مـي داننـد  
 
و پـس از چهـل روز را فقط بـا وجـود عـذر، مجاز مي شمارند .
وهبه زحیلی ، حرمت سقط جنین بدون عذر پس از چهار ماه را مورد اتفاق علمای اهل سنت – معاصر و گذشته - می‌داند. بیشتر فقیهان معاصـر اهـل سـنت بـه رغـم پـذیرش حرمت سقط عمـدی جنـین پـس از دمیـده شـدن روح، بر این باورند که چنانچه  از نظر دانش پزشکی ثابت شود که تولد جنین موجب مرگ مادر می گردد؛ نه تنها سقط جنین جایز است بلکـه بـه عقیـده برخـی از آنهـا مانند یوسف قرضاوی سقط واجب می‌شود.  
فقیهان  گذشته اهل سنت به اتفاق سقط جنین پس از دمیده شدن روح را حرام می دانند.  ایشان به اتفاق زمان دمیده شدن روح را  
 
پس از تکمیل شدن چهار ماه می دانند.  
در بیشتر نوشته‌های فقهی معاصـر بـرای برتـری دادن جان مادر نسبت به جان جنین به دلیل هایی مانند "اخـف  الضررین" (کمترین زیان ) یا "اهـون الشرین" ( آسان ترین بدی)  و یا  "جلب مصلحت عظمـی"( به دست آوردن مصلحت بزرگ‌تر) دست یازیده‌اند. بنابراین در ناگزیری تحمل یکی از دو ضرر یا به دست آوردن یکی از دو مصلحت ، عقل تحمل ضرر کمتر یا به دست آوردن مصلحت بزرگ‌تر را برمی‌گزیند.
وهبه زحیلی ، حرمت سقط جنین بدون عذر پس از چهار ماه را مورد اتفاق علمای اهل سنت – معاصر و گذشته - می داند .  
بيشتر فقیهان معاصـر اهـل سـنت بـه رغـم پـذيرش حرمت سقط عمـدي جنـين پـس از دميـده شـدن روح، بر اين باورند كه چنانچه
  از نظر دانش پزشكي ثابت شود كه تولد جنين موجب مرگ مادر مي گردد؛ نه تنها سقط جنين جايز است بلكـه بـه عقيـده برخـي
از آنهـا مانند یوسف قرضاوی سقط واجب می شود.  
در بیشتر نوشته های فقهی معاصـر بـراي برتـري دادن جان مادر نسبت به جان جنين به دليل هايي مانند "اخـف  الضررین"
(کمترین زیان ) یا "اهـون الشرین" ( آسان ترين بدي)  و یا  "جلب مصلحت عظمـی"( به دست آوردن مصلحت بزرگ تر)  
دست يازيده اند . بنابراین در ناگزیری تحمل یکی از دو ضرر یا به دست آوردن یکی از دو مصلحت ، عقل تحمل ضرر کمتر  
یا به دست آوردن مصلحت بزرگ تر را بر می گزیند.


== منابع مقاله و منابع مطالعاتی ==
== منابع مقاله و منابع مطالعاتی ==

نسخهٔ ‏۱۲ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۳۸

سقط جنین انسان همچون گذشته مورد سوال و ابتلای جامعه است. انفجار جمعیت، محدودیت منابع، حقوق و آزادی زنان، حقوق بشر ،منافع دولت ها ، مصالح اجتماعی و کثرت فرزندان نامشروع و ناخواسته با مساله سقط جنین ارتباطی ملموس و پرسشگرانه دارد. این دست مسایل و آمار های جهانی سقط جنین ،اهمیت پرداختن به این موضوع را مضاعف کرده است. ادیان الهی با هدایت آسمانی سقط جنین بدون عذر موجه را حرام می دانند. فقیهان معاصر شیعه به بیان مستدل حکم تکلیفی سقط و بررسی فقهی حالات متفاوت آن پرداخته اند. با پیشرفت ابزار پزشکی در مرحله تشخیص حالات جنین ، فرع سقط جنین ناقص به مسایل نوین فقهی افزوده شده است. جنین رشد یافته در شرایط آزمایشگاهی نیز از مسایل جدیدی است که برخی فقیهان حکم آن را بیان کرده اند. کمبود تحقیقات فقهی مکتوب در این دو فرع مشهود است. هم چنین فقیهان معاصر عقوبت شخص جانی را مد نطر داشته و مباحث قصاص ، کفاره و دیه را در این بخش مطرح کرده اند.

حکم تکلیفی سقط جنین عمدی حرام است. رای فقیهان شیعه در این حکم اختلافی نیست. حالات گوناگون سقط جنین مانند رضایت والدین، مباشرت یا تسبیب در سقط و دمیده شدن روح دخالتی در حکم مذکور ندارد . عده‌ای از فقهای معاصر بر این حکم تصریح کرده‌اند.

ادله فقها برای حرمت سقط جنین: آیت الله سید عبدالاعلی سبزواری ، عمومات حرمت قتل را دلیل حرمت سقط جنین دانسته است؛ مانند: آیه ۱۵۱ سوره انعام «وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ؛ و انسانی را که خدا محترم شمرده است جز به حق، نکشید.» از دیدگاه آیت الله مکارم در صورتی می‌توان از این آیه برای حرمت سقط جنین استفاده کرد که خلقت جنین تمام شده و روح در آن دمیده شده باشد تا شرعا و عرفا قتل بر آن صدق کند. بنابراین مراحل قبل از آن مشمول آیه مذکور نیست. هم چنین روایات امامان معصوم مانند موثقه اسحاق بن عمار از امام کاظم علیه السلام که شیخ صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه نقل کرده است. فقیهان درباره جنین‌هایی با ویژگی‌های مختلف، فتاوای جداگانه‌ای صادر نموده‌اند؛ برخی از این موارد عبارتند از:

جنین ناقص

در حکم سقط جنین ناقص و معلول دو قول وجود دارد؛ اول: گروهی از فقها مانند آیت الله خویی و امام خمینی تصریح کرده اند که سقط جنین ناقص مطلقا حرام است.

این مساله از مسایل نوین فقهی است و دلیل تفصیلی آن بیان نشده است. اما مولفان موسوعه الفقه الاسلامی با توجه به قواعد فقهی، استدلال دو گروه را متصور شده اند؛

دلیل قول نخست؛ اطلاق ادله حرمت سقط جنین به ویژه پس از دمیده شدن روح است که در صورت سقط، قتل انسان نیز صدق می‌کند. قول دوم: آیت الله فاضل لنکرانی و برخی فقهای دیگر می گویند : سقط جنین ناقص تنها با احراز سه شرط جایز است؛ اول؛ قبل از دمیده شدن روح باشد و انسان کامل نشده باشد. دوم؛ یقین به ناقص و معیوب بودن جنین داشته باشند سوم: نگهداری او موجب عسر و حرج شدید والدین شود. دلیل قول دوم؛ اخذ به ادله نفی عسر و حرج نسبت به والدین و حکومت آن بر ادله حرمت سقط جنین است. نطفه رشد یافته در لوله آزمایشگاه این مساله از مسایل نوین فقهی است و موضوع آن معمولا از ترکیب منی مرد (اسپرم) و تخمک زن (اوول) در شرایط آزمایشگاهی و رشد آن بدست می آید. آیت الله مکارم شیرازی تصریح می کند که نگهداری آن مادام که به صورت انسان زنده در نیامده باشد واجب نیست . بر دلیل این حکم تصریح نشده است.

جنین متولد از زنا

اگر حمل نامشروع و به سبب زنا باشد فتاوای ذیل مطرح شده است؛ بر اساس فتوای سید عبد الاعلی سبزواری و بیشتر فقهای معاصر سقط جنین حرام است هر چند بر اثر زنا باشد. استدلال برخی از قایلین به حرمت : اطلاق ادله حرمت سقط جنین مانند موثقه عمار است علاوه بر اینکه قتل نفس محسوب می‌شود. آیت الله تبریزی سقط جنین نامشروع را حرام می داند مگر با اجتماع سه شرط؛ زن مورد تجاوز به عنف قرار گیرد و نگهداری جنین برای او موجب حرج شدید باشد و سقط پیش از دمیده شدن روح انجام شود. آیت الله فیاض فقط شرط نخست را ندارد. اگر چه بر استدلال آیت الله تبریزی و آیت الله فیاض تصریح نشده است اما طبق مبانی فقهی، مقتضای حکومت دلیل نفی حرج بر ادله حرمت سقط جنین می تواند بخشی از استدلال این فتوا را بیان کند. آیت الله تبریزی و آیت الله سبزواری پیش از دمیده شدن روح ، سقط جنین نامشروع را در حالت اضطرار مادر مانند ترس از بین رفتن جان خود جایز می دانند . آیت الله تبریزی ترس از بی آبرویی خانواده و از بین رفتن خوشنامی ایشان را نمونه ای از اضطرار معرفی کرده است . آیت الله سبزواری در استدلال خود این مساله را از موارد دوران امر میان دو کار اهم (مهم تر؛ حفظ جان مادر) و مهم (حفظ جنین نامشروع) می‌شمارد و حفظ جان مادر را از منظر عرف مقدم می‌داند؛ به ویژه در مواردی که مادر از کرده‌ی خویش توبه کرده باشد.

تهدید حیات مادر

آرای فقها در زمانی که ادامه حاملگی با نظر پزشک متخصص و مورد اطمینان برای مادر خطری جانی داشته باشد، پیش و پس از دمیده شدن روح متفاوت است؛ فقهای معاصر سقط جنین پیش از دمیده شدن روح را در حالت مذکور جایز دانسته اند. دلیل : طبق مبانی مشهور در اینجا ادله اضطرار(مادر به سقط) و نفی ضرر(نگهداشتن جنین برای مادر) با ادله حرمت سقط جنین تعارض و ناسازگاری دارد. اما مقتضای حکومت و تقدیم ادله اضطرار و نفی ضرر، جواز سقط است. بلکه از نظر آیت الله محسنی قندهاری سقط واجب است و دلیل آن لزوم تقدیم اهم (حفظ جان مادر) بر مهم ( حفظ جنین فاقد روح) در دوران امر بین اهم و مهم است، چنانچه در بحث مرجحات باب تزاحم توضیح داده شده است . اما پس از دمیده شدن روح و به خطر افتادن جان مادر دو نظر وجود دارد؛ اکثر فقیهان معاصر در این حالت سقط جنین را برای شخص ثالث حرام می دانند ؛ مانند سید طباطبایی یزدی ؛صاحب کتاب عروه و معمول فقیهانی که بر آن کتاب حاشیه زده اند. آیت الله سبزواری در دلیل این حکم گفته است : "رجحان شرعی برای نجات جان مادر نسبت به جنین و برعکس وجود ندارد و در این حالت باید منتظر ماند که سرنوشت الهی چه چیزی را رقم می‌زند." آیت الله محسنی قندهاری در فرض مذکور قتل جنین برای پزشک زن را به قصد حفظ جان مادر جایز دانسته است. اما سقط در این فرض برای خود مادر چه حکمی دارد؟ آیت الله خویی و برخی فقها سقط جنین توسط خود مادر برای نجات جان مادر را جایز می دانند. استدلال آیت الله خویی : اگر ضرری متوجّه دو نفر باشد بر یکی از آن‌ها واجب نیست متحمّل ضرر شود تا دیگری ضرر نکند

وسالم بماند، چرا که تحمّل ضرردر اینجا، عسر و حرجی است و مکلّف مجبور به پذیرش آن نیست. بنابراین بر مادر واجب 

نیست، متحمّل ضرر گردد، یعنی صبر کند تا بمیرد و فرزندش زنده بماند. باید دانست که این مساله از فروعات قاعده فقهی «دفع مفسده اولی از جلب منفعت است» می‌باشد. بنابراین جایز است مادر در حفظ حیات خویش بکوشد، هر چند با قتل فرزندی (جنین) که در رحم دارد.

بخش دوم؛ عقوبت جانی فقیهان شیعه در بحث از سقط جنین به بیان احکام کسی که مرتکب سقط شده نیز پرداخته و در این باره احکام قصاص، دیه و کفاره سقط جنین را بیان نموده‌اند. در پایان این بخش دیدگاه فقیهان معاصر اهل سنت نیز به اختصار بیان می شود.

قصاص به نظر می رسد مشهور فقهای معاصر ، از جمله آیت الله سید ابوالقاسم خویی و آیت الله ناصر مکارم شیرازی، برآنند که سقط جنین پس از دمیده شدن روح، قصاص به همراه ندارد. استدلال آیت الله مکارم بر این قول: روایات دیه جنین و روایاتی که درباره سقط جنین عمدی یا از روی خطا است، کثرت دارد. با این وجود در آنها سخنی از قصاص جانی نیست. همین مطلب دلیل بر عدم قصاص است.

با این حال سید عبدالاعلی سبزواری، حکم به قصاص عامل سقط جنین در چنین شرایطی داده است. آیت الله مکارم شیرازی این نظر را قول نادر فقها می داند. دلیل سید عبدالاعلی سبزواری بر قول به قصاص: در زمانی که روح دمیده شده و خلقت جنین تمام باشد، مقتضی قصاص – قتل نفس محترم - موجود است و مانعی از اجرای قصاص نیست. بنابراین عموم و اطلاقات ادله ای که کیفر قاتل را قصاص می داند شامل این مورد نیز می شود.

دیه

وجوب دیه بر عهده کسی که مرتکب سقط جنین _حرام_ شود از مسایلی است که اختلافی در آن نیست . آقایان منتظری ، فاضل لنکرانی و فیاض در مواردی که سقط جنین جایز است نیز پرداخت دیه را واجب می دانند. استدلال؛ آیت الله فیاض در مورد سقط جنین نامشروع به دلیل نفی حرج می گوید : با سقوط حرمت تکلیفی سقط جنین ، دلیلی بر سقوط دیه از عهده مکلف وجود ندارد . (بنابراین مشمول روایت معتبره ظریف از امیرالمومنین ع و "عمومات و اطلاقات " اثبات کننده دیه می شود.) در صورت سقط عمدی و شبه عمد ، دیه جنین در تمام مراحل آن بر عهده قاتل و در صورت سقط از روی خطا بر عهده عاقله است. در این مساله نیز اختلافی میان فقهای شیعه نیست. ديه جنين در مراحل مختلف رشد، متفاوت و به ترتیب زیر است ؛ ۱_ نطفه: تا مدت چهل روز، نطفه است و ديه آن بيست دینار می باشد. هر دینار شرعی بنابر مشهور برابر با هجده نخود طلا یعنی تقریبا ۴/۳ گرم طلا است. ۲_ علقه: اگر علقه [خون بسته] باشد ديه آن چهل دینار است. ۳_ مضغه: اگر مضغه [به صورت يك پاره گوشت] باشد، ديه آن شصت دینار است. ۴_ استخوان: اگر در مرحله استخوان بندی بدون گوشت باشد هشتاد دينار است. ۵_ روييده شدن گوشت: هنگامى كه روى استخوان گوشت مى‌رويد ديه آن يكصد دینار است. در این مرحله پس از دمیده شدن روح دیه انسان کامل را دارد که برای پسر هزار دینار و برای دختر پانصد دینار است. این مساله نیز اختلافی نیست . در همه مراحل فوق، تا قبل از دميده شدن روح به جنين، بين پسر‌ بودن و دختر بودن آن در مقدار ديه تفاوتى نيست.

دلیل قول مشهور در مقدار دیه در مراحل مختلف جنین، روایات کثیری است که در این باره وارد شده است . در رای امام خمینی ، دیه طبق قانون ارث به وارثان جنین پرداخته می شود جز کسی که مباشر سقط بوده است ؛ در این فرع نیز فتوای مخالفی یافت نشد.

کفاره

پیش از دمیده شدن روح بر کسی که سقط جنین به دست او انجام گرفته است ، بنا بر اجماع فقهای شیعه، کفاره لازم نمی‌آید ؛ چون عنوان قتل در این حالت صدق نمی کند. پس از دمیده شدن روح در جنین بنا بر مشهور کفاره واجب است ؛ چرا که اطلاقات ادله وجوب کفاره در قتل انسان شامل آن می شود . فتوای آیت الله منتظری بنا بر احتیاط واجب است. اما به نظر آیت الله خویی در این صورت نیز کفاره لازم نیست. بنا به نظر فقها کفاره سقط جنین برابر با کفاره قتل است . دلیل آیت الله خویی  : عنوان "مومن" و "رجل" در موضوع آیه و روایات وارد شده در باب کفاره قتل آمده است، در حالی که این عناوین از تطبیق بر جنین انصراف دارند. بنابراین کفاره قتل در سقط جنین ثابت نیست. با توجه به ملاک مطرح در استدلال فقیهان معاصر، به نظر می رسد حکم کفاره در صورت های مختلف سقط جنین تفاوت نمی کند.

دیدگاه فقیهان معاصر اهل سنت

از نگاه بسیاری از فقیهان معاصر اهـل سـنت، اصـل بـر ممنوعیت اسقاط عمدی جنین پیش از چهار ماهگی است؛ زیرا اگرچه جنـین پـیش از چهارماه فاقـد روح و نفس است با این وجود از آنجا کـه حیـات دارد، اسـقاط عمـدی، یعنی سلب کردن حیات موجودی که جـان دارد و عقل چنین امری را بدون عذر معقول، زشت شمرده و جنایت قلمداد می‌کند. برخی دیگر از فقیهان معاصر اهـل سـنت سـقط عمـدی پـیش از چهـل روزگـی را اگـر چـه بـدون عـذر باشـد، جایز مـی داننـد و پـس از چهـل روز را فقط بـا وجـود عـذر، مجاز می شمارند. فقیهان گذشته اهل سنت به اتفاق سقط جنین پس از دمیده شدن روح را حرام می‌دانند. ایشان به اتفاق زمان دمیده شدن روح را پس از تکمیل شدن چهار ماه می‌دانند.

وهبه زحیلی ، حرمت سقط جنین بدون عذر پس از چهار ماه را مورد اتفاق علمای اهل سنت – معاصر و گذشته - می‌داند. بیشتر فقیهان معاصـر اهـل سـنت بـه رغـم پـذیرش حرمت سقط عمـدی جنـین پـس از دمیـده شـدن روح، بر این باورند که چنانچه از نظر دانش پزشکی ثابت شود که تولد جنین موجب مرگ مادر می گردد؛ نه تنها سقط جنین جایز است بلکـه بـه عقیـده برخـی از آنهـا مانند یوسف قرضاوی سقط واجب می‌شود.

در بیشتر نوشته‌های فقهی معاصـر بـرای برتـری دادن جان مادر نسبت به جان جنین به دلیل هایی مانند "اخـف الضررین" (کمترین زیان ) یا "اهـون الشرین" ( آسان ترین بدی) و یا "جلب مصلحت عظمـی"( به دست آوردن مصلحت بزرگ‌تر) دست یازیده‌اند. بنابراین در ناگزیری تحمل یکی از دو ضرر یا به دست آوردن یکی از دو مصلحت ، عقل تحمل ضرر کمتر یا به دست آوردن مصلحت بزرگ‌تر را برمی‌گزیند.

منابع مقاله و منابع مطالعاتی

پانویس

الگو:پانویس‌

فهرست منابع

  • ايروانى، باقر، دروس تمهيدية في الفقه الاستدلالي على المذهب الجعفري، قم، دوم، ۱۴۲۷ق.
  • تبريزى، جواد بن على، صراط النجاة، قم، دار الصديقة الشهيدة، اول، ۱۴۲۷ق.
  • جمعى از پژوهشگران، موسوعة الفقه الإسلامي طبقا لمذهب أهل البيت عليهم السلام زیر نظر سید محمود هاشمی شاهرودی، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى، ۱۴۲۳ق.
  • حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، ۳۰ جلد، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، قم، اول، ۱۴۰۹ق.
  • حكيم، سيد محمد سعيد، مرشد المغترب، توجيهات و فتاوى، نجف، عراق، اول، ۱۴۲۲ق.
  • حكيم، سيد محمد سعيد، منهاج الصالحين، بيروت، لبنان، دار الصفوة،، اول، ۱۴۱۵ق.
  • خامنه‌اى، سيد على، أجوبة الاستفتاءات (فارسى)، دفتر معظم له، قم - ايران، اول، ۱۴۲۴ق.
  • خمينى، سيد روح‌اللّٰه موسوى، استفتاءات، قم، دفتر انتشارات اسلامى، ۱۴۲۲ق.
  • خمينى، سيد روح‌اللّٰه موسوى، تحرير الوسيلة، قم، مؤسسه مطبوعاتی دار العلم، اول،
  • خمينى، سيد روح‌اللّٰه موسوى، توضيح المسائل، قم، دفتر انتشارات اسلامى، ۱۴۲۴ق.
  • خويى، سيد ابوالقاسم، تبريزى، جواد بن على، فقه الأعذار الشرعية و المسائل الطبية (المحشّٰى)، قم، دار الصديقة الشهيدة، قم، ۱۴۲۷ق.
  • خويى، سيد ابوالقاسم، تكملة المنهاج، در يك جلد، قم، مدينة العلم، ۱۴۱۰ق.
  • خويى، سيد ابوالقاسم، صراط النجاة (المحشّٰى للخوئي)، ۳ جلد، مكتب نشر المنتخب، قم - ايران، اول، ۱۴۱۶ق.
  • خويى، سيد ابوالقاسم، مباني تكملة المنهاج، مؤسسة إحياء آثار الإمام الخوئي، قم - ايران، اول، ۱۴۲۲ق.
  • خويى، سيد ابوالقاسم، موسوعة الإمام الخوئي، مؤسسة إحياء آثار الإمام الخوئي، قم - ايران، اول، ۱۴۱۸ق.
  • روحانی قمى، سيد صادق، منهاج الصالحين، ه‍ ق
  • الزحيلي، وَهْبَة بن مصطفى، الفقه الإسلامي وأدلته ، دمشق، سوریه، دارالفکر، چهارم (طبع جدید)
  • سبزوارى، سيد عبدالأعلى، مهذّب الأحكام، مؤسسه المنار، ۱۴۱۳ق.
  • سبزوارى، سيد على بن عبدالأعلى، الاستنساخ بين التقنية و التشريع، در يك جلد، دفتر حضرت آية الله، قم - ايران، دوم، ۱۴۲۳ق.
  • سيستانى، سيد على، الفتاوى الميسَّرة، قم، دفتر حضرت آية الله سيستانى، ۱۴۱۶ق.
  • شبیری زنجانى، سيد موسى، رساله توضيح المسائل، قم، انتشارات سلسبيل، اول، ۱۴۳۰ق.
  • صافی گلپايگانى، لطف‌الله، استفتاءات پزشكى، قم، دار القرآن الكريم، ۱۴۱۵ق.
  • صافی گلپايگانى، لطف‌الله، جامع الأحكام ، قم، انتشارات حضرت معصومه، ۱۴۱۷ق.
  • صدوق، محمّد بن على بن بابويه، من لا يحضره الفقيه، قم، دفتر انتشارات اسلامى، ۱۴۱۳ق.
  • طباطبایی يزدى، سيد محمدكاظم، العروة الوثقى (المحشّٰى)، قم، دفتر انتشارات اسلامى، ۱۴۱۹ق.
  • فاضل لنكرانى، محمد، احكام پزشكان و بيماران، در يك جلد، ه‍ ق
  • فاضل لنكرانى، محمد، تفصيل الشريعة في شرح تحرير الوسيلة - الديات، در يك جلد، مركز فقهى ائمه اطهار عليهم السلام، قم - ايران، اول، ۱۴۱۸ق.
  • فاضل لنكرانى، محمد، جامع المسائل، قم، انتشارات امير قلم،
  • فیاض، محمد اسحاق، رساله توضيح المسائل، قم، انتشارات مجلسى، ۱۴۲۶ق.
  • فیاض، محمد اسحاق، منهاج الصالحين، ۳ جلد، ه‍ ق
  • قماشی، سعید، اسقاط عمدی جنین از دیدگاه اهل سنت، فصلنامه باروری و ناباروری، دوره ۶، شماره ۴، پاییز ۱۳۸۴ش.
  • گلپايگانى، سيد محمدرضا، إرشاد السائل، بیروت، دار الصفوة، ۱۴۱۳ق.
  • گلپايگانى، سيد محمدرضا، مجمع المسائل، دار القرآن الكريم، قم - ايران، دوم، ۱۴۰۹ق.
  • گلپايگانى، سيد محمدرضا، مختصر الأحكام، قم، دار القرآن الكريم، ۱۳۹۰ق.
  • محسنی قندهارى، محمد آصف، الفقه و مسائل طبية، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، ۱۴۲۴ق.
  • مکارم شيرازى، ناصر، احكام پزشكى، قم، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب، ۱۴۲۹ق.
  • مکارم شيرازى، ناصر، استفتاءات جديد، قم، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب، ۱۴۲۷ق.
  • مکارم شيرازى، ناصر، بحوث فقهية هامة، قم، انتشارات مدرسة الإمام علي بن أبي طالب عليه السلام، ۱۴۲۲ق.
  • منتظری، حسينعلى، احكام پزشكى،قم، نشر سايه، ۱۴۲۷ق.
  • منتظری، حسينعلى، الأحكام الشرعية على مذهب أهل البيت عليهم السلام، قم، نشر تفكر، ۱۴۱۳ق.
  • النجیمی، محمد بن یحیی بن حسن، الإجهاض: أحکامه و حدوده فی الشریعة الإسلامیة و القانون الوضعی، مکتبة العیبکان، عربستان سعودی،۲۰۱۱م.
  • وحید خراسانى، حسين، منهاج الصالحين، قم، ايران، مدرسه امام باقر عليه السلام، پنجم، ۱۴۲۸ق.