کاربر:Mkhaghanif/صفحه تمرین۳: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''سقط جنین''' موضوعی است کهن که در جهان نو نمونه‌هایی تازه یافته است. فقیهان مسلمان سقط جنین را با تکیه بر دلایل قرآنی و حدیثی و با قتل محسوب کردن آن حرام دانسته و برای آن مرتکب آن تبعاتی چون کفاره و دیه را مترتب کرده‌اند. امروزه با افزایش دانش و توان فناورانه سلامت و بیماری یا نقص و کمال جنین قابل شناسایی است، و از خطرهایی که نگهداری جنین برای مادر دارد آگاه ‌می‌شویم، و بلکه می‌توان جنینی را خارج از محیط رحم مادر پرورش داده یا نگاهداری کرد. نگاهداری جنین ناشی از تجاوز یا رابطه نامشروع نیز از مواردی است که پیش از این محل مناقشه بوده است. با توجه به انگیزه وافر بشر برای کاهش آلام انسان‌ها امروز جواز سقط این کودکان محل بحث و گفت‌وگوی فقیهان و حقوق‌دانان است. و آثار پژوهشی چشم‌گیری در این باره نگاشته‌اند. فقیهان چندی در صورت تشخیص دقیق بیماری جنین یا تعارض حفظ جنین با حفظ مادر یا تبعات غیرقابل تحمل نگهداری جنین نامشروع سقط جنین را با تکیه بر تقدیم اهم بر مهم جایز دانسته‌اند.
==جایگاه و اهمیت سقط جنین==
==جایگاه و اهمیت سقط جنین==
سقط جنین انسان از گذشته مورد سوال و ابتلای جامعه بوده است. در اسلام سقط عمدی جنین حرام است و فقیهان شیعه در این حکم اختلافی ندارند. حالات گوناگون سقط جنین مانند رضایت والدین، مباشرت یا تسبیب در سقط و دمیده شدن یا نشدن روح دخالتی در حکم مذکور ندارد. با این حال انفجار جمعیت، محدودیت منابع، حقوق و آزادی زنان، حقوق بشر، منافع دولت‌ها، مصالح اجتماعی و کثرت فرزندان نامشروع یا ناخواسته  مسئله سقط جنین ارتباطی ملموس دارد. این دست مسایل و آمارهای جهانی سقط جنین، اهمیت پرداختن به این موضوع را مضاعف کرده است. پیشرفت ابزار پزشکی و امکان تشخیص بیماری‌های جنین، مسئله حفظ یا سقط جنین ناقص را پیش آورد و [[باروری مصنوعی]] نیز دشواره سقط یا نگهداری جنین رشدیافته در شرایط آزمایشگاهی را پیش روی فقیهان نهاد.
سقط جنین انسان از گذشته مورد سوال و ابتلای جامعه بوده است. در اسلام سقط عمدی جنین حرام است و فقیهان شیعه در این حکم اختلافی ندارند. حالات گوناگون سقط جنین مانند رضایت والدین، مباشرت یا تسبیب در سقط و دمیده شدن یا نشدن روح دخالتی در حکم مذکور ندارد. با این حال انفجار جمعیت، محدودیت منابع، حقوق و آزادی زنان، حقوق بشر، منافع دولت‌ها، مصالح اجتماعی و کثرت فرزندان نامشروع یا ناخواسته  مسئله سقط جنین ارتباطی ملموس دارد. این دست مسایل و آمارهای جهانی سقط جنین، اهمیت پرداختن به این موضوع را مضاعف کرده است. پیشرفت ابزار پزشکی و امکان تشخیص بیماری‌های جنین، مسئله حفظ یا سقط جنین ناقص را پیش آورد و [[باروری مصنوعی]] نیز دشواره سقط یا نگهداری جنین رشدیافته در شرایط آزمایشگاهی را پیش روی فقیهان نهاد.
خط ۱۸: خط ۱۹:


# بر اساس فتوای بیشتر فقهای معاصر سقط جنین حرام است هر چند بر اثر زنا باشد.<ref>سبزوارى، مهذب الأحكام، ج‌۲۵، ص۲۵۳؛ ایروانی، دروس تمهيدية فی الفقه الاستدلالی، ج۳، ص۳۰۹؛ خامنه‌اى، أجوبة الاستفتاءات، ص۲۸۰، حکیم، مرشد المغترب، ص۳۵۵؛ گلپایگانی، (اگر حداقل یکی از طرفین زنا مسلمان باشد) مختصر الأحكام؛ ص۱۳۷.</ref> استدلال برخی از این فقیهان اطلاق ادله حرمت سقط جنین مانند موثقه عمار <ref>سبزوارى، مهذب الأحكام، ج‌۲۵، ص۲۵۳.</ref> و نیز صدق عنوان قتل نفس محسوب است.<ref>حکیم، مرشد المغترب، ص۳۵۵.</ref>  
# بر اساس فتوای بیشتر فقهای معاصر سقط جنین حرام است هر چند بر اثر زنا باشد.<ref>سبزوارى، مهذب الأحكام، ج‌۲۵، ص۲۵۳؛ ایروانی، دروس تمهيدية فی الفقه الاستدلالی، ج۳، ص۳۰۹؛ خامنه‌اى، أجوبة الاستفتاءات، ص۲۸۰، حکیم، مرشد المغترب، ص۳۵۵؛ گلپایگانی، (اگر حداقل یکی از طرفین زنا مسلمان باشد) مختصر الأحكام؛ ص۱۳۷.</ref> استدلال برخی از این فقیهان اطلاق ادله حرمت سقط جنین مانند موثقه عمار <ref>سبزوارى، مهذب الأحكام، ج‌۲۵، ص۲۵۳.</ref> و نیز صدق عنوان قتل نفس محسوب است.<ref>حکیم، مرشد المغترب، ص۳۵۵.</ref>  
# میرزا جواد تبریزی سقط جنین نامشروع را به سه شرط جایز می‌داند؛ (۱) تجاوز به عنف باشد، (۲) نگهداری جنین برای او موجب حرج شدید باشد، (۳) و سقط پیش از دمیده شدن روح انجام شود.<ref>تبریزی، صراط النجاة، ج۹، ص۲۷۳.</ref> محمداسحاق فیاض نیز با حذف شرط نخست با فتوای جواز همراهی کرده است. <ref>فياض، توضيح المسائل، ص۷۴۴.</ref> هر چند بر استدلال فتوای تبریزی و فیاض تصریح نشده است، اما طبق مبانی فقهی، مقتضای حکومت دلیل نفی حرج بر ادله حرمت سقط جنین می‌تواند بخشی از استدلال این فتوا را بیان کند.  
# [[میرزا جواد تبریزی]] سقط جنین نامشروع را به سه شرط جایز می‌داند؛ (۱) تجاوز به عنف باشد، (۲) نگهداری جنین برای او موجب حرج شدید باشد، (۳) و سقط پیش از دمیده شدن روح انجام شود.<ref>تبریزی، صراط النجاة، ج۹، ص۲۷۳.</ref> محمداسحاق فیاض نیز با حذف شرط نخست با فتوای جواز همراهی کرده است. <ref>فياض، توضيح المسائل، ص۷۴۴.</ref> هر چند بر استدلال فتوای تبریزی و فیاض تصریح نشده است، اما طبق مبانی فقهی، مقتضای حکومت دلیل نفی حرج بر ادله حرمت سقط جنین می‌تواند بخشی از استدلال این فتوا را بیان کند.  


تبریزی و سبزواری سقط جنین نامشروع پیش از دمیده شدن روح را فقط در حالت اضطرار مادر، مانند ترس از بین رفتن جان خود جایز می‌دانند. تبریزی ترس از بی‌آبرویی خانواده و از بین رفتن خوشنامی ایشان را نمونه‌ای از اضطرار معرفی کرده است.<ref>سبزوارى، مهذب الأحكام، ج‌۲۹، ص۳۲۷؛ خويى و تبريزى، فقه الأعذار الشرعية و المسائل الطبية (المحشى)، ص۱۴۹.</ref> سبزواری در استدلال خود  این مساله را از موارد دوران امر میان أهم (حفظ جان مادر) و مهم (حفظ جنین نامشروع) می‌شمارد و حفظ جان مادر را از منظر عرف مقدم می‌داند، به ویژه در مواردی که مادر از کرده‌ی خویش توبه کرده باشد. <ref>سبزوارى، مهذب الأحكام، ج‌۲۹، ص۳۲۷.</ref>
تبریزی و [[سید عبدالاعلی سبزواری|سبزواری]] سقط جنین نامشروع پیش از دمیده شدن روح را فقط در حالت اضطرار مادر، مانند ترس از بین رفتن جان خود جایز می‌دانند. تبریزی ترس از بی‌آبرویی خانواده و از بین رفتن خوشنامی ایشان را نمونه‌ای از اضطرار معرفی کرده است.<ref>سبزوارى، مهذب الأحكام، ج‌۲۹، ص۳۲۷؛ خويى و تبريزى، فقه الأعذار الشرعية و المسائل الطبية (المحشى)، ص۱۴۹.</ref> سبزواری در استدلال خود  این مساله را از موارد دوران امر میان أهم (حفظ جان مادر) و مهم (حفظ جنین نامشروع) می‌شمارد و حفظ جان مادر را از منظر عرف مقدم می‌داند، به ویژه در مواردی که مادر از کرده‌ی خویش توبه کرده باشد. <ref>سبزوارى، مهذب الأحكام، ج‌۲۹، ص۳۲۷.</ref>


==تهدید حیات مادر==
==تهدید حیات مادر==
خط ۳۳: خط ۳۴:
سید عبدالاعلی سبزواری در توجیه این حکم گفته است رجحان شرعی برای نجات جان مادر نسبت به جنین و برعکس وجود ندارد و در این حالت باید منتظر سرنوشت الهی ماند.  <ref>سبزوارى، مهذب الاحکام، ج۲۵، ص۲۵۴.</ref> ولی محسنی قندهاری در فرض مذکور قتل جنین برای پزشک را به قصد حفظ جان مادر جایز دانسته است. <ref>محسنی، الفقه و مسائل طبية، ج۱، ص۶۵.</ref>  
سید عبدالاعلی سبزواری در توجیه این حکم گفته است رجحان شرعی برای نجات جان مادر نسبت به جنین و برعکس وجود ندارد و در این حالت باید منتظر سرنوشت الهی ماند.  <ref>سبزوارى، مهذب الاحکام، ج۲۵، ص۲۵۴.</ref> ولی محسنی قندهاری در فرض مذکور قتل جنین برای پزشک را به قصد حفظ جان مادر جایز دانسته است. <ref>محسنی، الفقه و مسائل طبية، ج۱، ص۶۵.</ref>  
====سقط جنین با عاملیت مادر====
====سقط جنین با عاملیت مادر====
اگر مادری برای حفظ جان خود بخواهد جنین خود را سقط کند، سید ابوالقاسم خویی و برخی دیگر از فقیهان این کار را جایز می‌دانند.<ref>خویی، صراط النجاة، ج۱، ص۳۳۲؛ فاضل لنکرانی، احکام پزشکان و بیماران، ج۱، ص۱۱۴-۱۱۵؛ محسنی، الفقه و مسائل طبية؛ ج‌۱، ص۶۵.</ref>   
اگر مادری برای حفظ جان خود بخواهد جنین خود را سقط کند، [[سید ابوالقاسم خویی]] و برخی دیگر از فقیهان این کار را جایز می‌دانند.<ref>خویی، صراط النجاة، ج۱، ص۳۳۲؛ فاضل لنکرانی، احکام پزشکان و بیماران، ج۱، ص۱۱۴-۱۱۵؛ محسنی، الفقه و مسائل طبية؛ ج‌۱، ص۶۵.</ref>   
استدلال خویی مبتنی بر «اولویت دفع مفسده بر جلب منفعت» است و معتقد است اگر ضرری متوجّه دو نفر باشد بر یکی از آن‌ها واجب نیست متحمّل ضرر شود تا دیگری ضرر نکند و سالم بماند، چرا که تحمّل ضرر در اینجا، عسر و حرجی است و مکلّف مجبور به پذیرش آن نیست. بنابراین بر مادر واجب نیست صبر کند تا بمیرد و فرزندش زنده بماند و مادر می‌تواند حتی با قتل فرزندی (جنین) که در رحم دارد در حفظ حیات خویش بکوشد.<ref>خویی، موسوعة الامام الخویی، ج۹، ص۳۱۸.</ref>
استدلال خویی مبتنی بر «اولویت دفع مفسده بر جلب منفعت» است و معتقد است اگر ضرری متوجّه دو نفر باشد بر یکی از آن‌ها واجب نیست متحمّل ضرر شود تا دیگری ضرر نکند و سالم بماند، چرا که تحمّل ضرر در اینجا، عسر و حرجی است و مکلّف مجبور به پذیرش آن نیست. بنابراین بر مادر واجب نیست صبر کند تا بمیرد و فرزندش زنده بماند و مادر می‌تواند حتی با قتل فرزندی (جنین) که در رحم دارد در حفظ حیات خویش بکوشد.<ref>خویی، موسوعة الامام الخویی، ج۹، ص۳۱۸.</ref>


خط ۴۷: خط ۴۸:
وجوب دیه بر کسی که مرتکب سقط جنین حرام شود مورد اختلاف نیست.<ref>جمعى از پژوهشگران، موسوعة الفقه الإسلامی، ج۵، ص۴۰۲.</ref>در سقط عمدی و شبه عمدی جنین، دیه در تمام مراحل آن بر عهده قاتل و در صورت سقط از روی خطا بر عهده عاقله است و در این مسئه نیز اختلافی بین فقهای شیعه نیست. <ref>فاضل لنكرانى، تفصيل الشريعة، الديات، ص۲۸۸.</ref>
وجوب دیه بر کسی که مرتکب سقط جنین حرام شود مورد اختلاف نیست.<ref>جمعى از پژوهشگران، موسوعة الفقه الإسلامی، ج۵، ص۴۰۲.</ref>در سقط عمدی و شبه عمدی جنین، دیه در تمام مراحل آن بر عهده قاتل و در صورت سقط از روی خطا بر عهده عاقله است و در این مسئه نیز اختلافی بین فقهای شیعه نیست. <ref>فاضل لنكرانى، تفصيل الشريعة، الديات، ص۲۸۸.</ref>


و در جایی که سقط جنین جایز باشد نیز برخی هم‌چون منتظری، فاضل لنکرانی و فیاض پرداخت دیه را واجب می‌دانند.<ref>منتظری، احكام پزشكى، ص۱۰۶؛ فاضل لنکرانی، احكام پزشكان و بيماران، ص۱۱۷؛ فياض، منهاج الصالحين، ج۳، ص۴۴۱.</ref> محمداسحاق فیاض در مورد سقط جنین نامشروع با تکیه بر نفی حرج می‌گوید: با سقوط حرمت تکلیفی، دلیلی بر سقوط دیه از عهده مکلف وجود ندارد.<ref>فياض، منهاج الصالحين، ج۳، ص۴۴۱.</ref> بنابراین مشمول روایت معتبره ظریف از امیرالمومنین(ع) <ref>حرعاملی، وسائل الشيعه، ج۲۹، ابواب ديات الأعضاء، باب ۱۹، ح۱.</ref> و عمومات و اطلاقات ادله اثبات دیه <ref>سبزوارى، مهذب الأحكام، ج‌۲۹، ص۳۲۷.</ref> می‌شود.
و در جایی که سقط جنین جایز باشد نیز برخی هم‌چون [[حسینعلی منتظری|منتظری]]، [[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]] و فیاض پرداخت دیه را واجب می‌دانند.<ref>منتظری، احكام پزشكى، ص۱۰۶؛ فاضل لنکرانی، احكام پزشكان و بيماران، ص۱۱۷؛ فياض، منهاج الصالحين، ج۳، ص۴۴۱.</ref> [[محمداسحاق فیاض]] در مورد سقط جنین نامشروع با تکیه بر نفی حرج می‌گوید: با سقوط حرمت تکلیفی، دلیلی بر سقوط دیه از عهده مکلف وجود ندارد.<ref>فياض، منهاج الصالحين، ج۳، ص۴۴۱.</ref> بنابراین مشمول روایت معتبره ظریف از امیرالمومنین(ع) <ref>حرعاملی، وسائل الشيعه، ج۲۹، ابواب ديات الأعضاء، باب ۱۹، ح۱.</ref> و عمومات و اطلاقات ادله اثبات دیه <ref>سبزوارى، مهذب الأحكام، ج‌۲۹، ص۳۲۷.</ref> می‌شود.


===کفاره===
===کفاره===