فقه معاصر:پیش‌نویس اسلام و حقوق شهروندی و ضمانت‌های اجرایی آن (کتاب)

از دانشنامه فقه معاصر
  • چکیده

اسلام و حقوق شهروندی و ضمانت‌های اجرایی آن کتابی به زبان فارسی با موضوع حقوق شهروندی و ضمانت‌های اجرایی آن از منظر اسلام است. نویسنده کتاب محمد احمدیان به بررسی چهار حق اساسی شهروندی از منظر اسلام پرداخته و ضمانت‌های اجرایی آن را بیان می‌کند. او سپس ضمانت‌های اجرایی حقوق بشر در نظام‌های دموکراتیک را مطرح کرده و ضمن مقایسه‌ی نظام اسلامی و نظاهای دموکراتیک در بحث ضمانت‌های اجرایی قائل به همگرایی این دو نظام است. او در این کتاب، تحقیق خود را بر منابع اهل سنت محدود کرده است. نویسنده معتقد است نظام‌های دموکراتیک و اسلام برای تضمینِ اجرایی شدن حقوق شهروندی از هیچ تلاشی مضایقه نکرده‌اند و در این مسیر به هم نزدیک هستند.

ساختار کتاب

کتاب اسلام و حقوق شهروندی و ضمانت‌های اجرایی آن به قلم محمد احمدیان بر اساس منابع اهل سنت به موضوع حقوق شهروندی از منظر اسلام پرداخته است. کتاب در قالب ۱۱۲ صفحه و توسط نشر احسان در سال ۱۳۹۶ منتشر شده است.

کتاب حاوی یک مقدمه و چهار فصل است. نویسنده در فصل نخست به چهار حق شهروندی در اسلام یعنی حق حیات، حق آزادی عقیده، حق آزادی اندیشه و حق آزادی بیان اشاره کرده و در فصل دوم به ضمانت اجرایی این حقوق از منظر اسلام می‌پردازد که عبارتند از: دولت عدالت‌محور، توزیع قدرت، نظام شورایی و حضور آگاهانه‌ی مردم. فصل سوم به بحث از ضمانت‌های اجرایی حقوق بشر در نظام‌های دموکراتیک اختصاص دارد. او در فصل پایانی کتاب همگرایی نظام اسلامی و نظام‌های دموکراتیک را در موضوع ضمانت‌های اجرایی حقوق شهروندی بررسی می‌کند و نظام اسلامی و نظام‌های دموکراتیک در مسیر تضمین اجرایی شدن این حقوق به هم نزدیک می‌داند. نگارنده در پایان به نتیجه‌گیری و ذکر منابع می‌پردازد.

حقوق شهروندی در اسلام

نگارنده در فصل نخست کتاب چهار حق محوری برای شهروندان را مطرح می‌سازد:

  • حقّ حیات: طبق آیات قرآن(برای نمونه سوره لقمان، آیه۲۰) کلّ نظام هستی مسخّر انسان است و همین امر اهمیّت انسان را می‌رساند. لذا کسی حقّ تعرّض به جان انسان را ندارد و کسی که از یک نفر سلبِ حیات کند گویی از همه‌ی مردم سلب حیات کرده است(سوره مائده، آیه۳۲). نگارنده به شبهه‌ی تعارض «حقّ حیات» و «قصاص» اشاره کرده و در پاسخ می‌گوید که قانون قصاص برای جلوگیری و بازدارندگی از جرم و جنایت تشریع شده است. البته حقّ حیات چنان در نظر اسلام مهم است که اولیاء دم را به بخشش متجاوزان نیز تشویق می‌کند(سوره شوری، آیه۴۰). توجه اسلام به حقّ حیات از زمان جنینی آغاز می‌شود، به طوری که برای مرتکبین سقط قصاص و دیه معیّن کرده است. نگارنده به نقل از کتاب فقه سیاسی قرضاوی روزه نگرفتن مادر باردار و موکول کردن قصاص مادر باردار مجرم را به بعد از وضع حمل از دیگر نشنه‌های اهمیّت اسلام به حیات می‌داند(یوسف قرضاوی، فقه سیاسی، ترجمه‌ی عبدالعزیز سلیمی، ج۳، ص۳۳۷).(ص۷-۱۸)

حقّ آزادی عقیده

طبق آیه۲۵۶ سوره بقره هیچ اکراه و اجباری در پذیرش دین نیست واکراه در دین به بطلان فلسفه‌ی ابتلا و آزمایش می‌انجامد. آیات قرآن نیز همواره به اختیار و اراده‌ی انسان تاکید کرده‌اند(همچون سوره کهف، آیه۲۹). اندیشمندان اسلامی همچون راشد الغنوشی این حق را قاعده و اساس دیگر آزادی‌ها می‌دانند(راشد الغنوشی، آزادی‌های عمومی در اسلام، ترجمه‌ی حسین صابری، ص۲۴).(ص۱۸-۲۱).

حقّ آزادی اندیشه

نگارنده ابتدا ضمن بحثی به رابطه‌ی فکر و اندیشه می‌پردازد و سپس بیان می‌کند انسان حقّ اندیشیدن دارد. محمد غزالی دانشمند معاصر بر این باور است که اندیشیدن آزاد در راستای یافتن حقّ و حقیقت بیش از آنکه یک حق باشد، یک مسئولیت دینی است( محمد غزالی، اعلامیه جهانی حقوق بشر، ترجمه‌ی عبدالعزیز سلیمی، ص۸۷). عبدالکریم زیدان فقیه معاصر نیز تحقق فرایض را در گرو تحقق آزادی اندیشه می‌داند. نگارنده یکی از ویژگی‌های فضای اندیشه در اسلام را آزادی گفتگو می‌داند مشروط بر این که اساس آن جدال احسن و حکمت باشد. لذا قرآن بنده‌ی مهتدی را کسی می‌داند که اهل استماع به قول دیگران و پذیرش بهترین قول است (سوره زمر، آیات۱۷ و ۱۸). از نظر نویسنده جامعه‌ی استبدادی که اندیشه در آن‌ها پا نمی‌گیرد با جامعه‌ی مد نظر قرآن فاصله زیادی دارد. قرآن آشفته نمودن فضای اجتماعی و تبلیغات سوء را منافی حقوق دیگران در فضای آزادی اندیشه دانسته و مقابله با عاملان فساد فکری و اجتماعی را سلامت‌بخش جامعه می‌داند(سوره‌ی احزاب، آیات ۶۰ و ۶۱) (ص۲۱-۳۳).

حقّ آزادی بیان

نگارنده مصداق اصلی بیان در آیه ۴ سوره الرحمن را ابراز و اظهار آنچه در دل است، می‌داند. از نظر نویسنده تحدی و مبارزه‌طلبی قرآن زمانی معنا پیدا می‌کند که افراد آزاد باشند نظرات خود را که مخالف قرآن است، بیان کنند (ص۳۳-۳۷).

حقوق شهروندان غیر مسلمان

قرآن به صراحت مسلمانان را به نیک‌رفتاری و قسط نسبت به شهروندان غیرمسلمان دعوت کرده است(سوره ممتحنه، آیه۴) و به پیامبر دستور داده که عادلانه میانشان داوری کند(سوره مائده، آیه۴۲). نگارنده معتقد است «قسط» امری عمومی است و به «ناس» بدون توجه به باورهایشان، تعلق دارد و این سندی برای پاسداری از حقوق مدنی تمام شهروندان جامعه است. پیامبر نیز کسی را که ذمّی‌ای را اذیت کند دشمن خود خوانده است(سیوطی، جامع‌الصغیر، ج۲، ص۴۳۲). البته شهروندان غیرمسلمان در صورتی که در نظم عمومی اخلال وارد کنند، از حقوق شهروندی محروم گشته و با اقتدار سیاسی مواجه خواهند شد(ص۳۷-۴۴).

ضمانت اجرایی حقوق شهروندان در اسلام

مولف در فصل دوم به ذکر عواملی می‌پردازد که ضامن اجرای حقوق شهروندی هستند:

دولت عدالت‌محور

نگارنده معتقد است طبق آیه‌ی ۲۵ سوره‌ی حدید تنها دولت‌ها قادر به تامین و تضمین عدالت در معنای جامع آن هستند و این عدالت و قسط است که ضامن اساسی حقوق شهروندان است. لذا اولین ضامن حقوق شهروندان دولت است(ص۴۶-۴۸). نگارنده در ضمن بحث از «توزیع قدرت» دو مولود دولت عدالت‌محور را «رفاه» و «امنیّت» معرفی می‌کند که در سایه‌ی تحقق این دو است که حقوق شهروندان رعایت می‌شود(ص۵۲).

توزیع قدرت

یعنی قدرت در شخص واحدی متمرکز نشود، زیرا تجمّع قدرت سبب تضییع حقوق شهروندان است. نگارنده بر این باور است به جای «حاکم عادل» به یک «ساختار عادلانه» نیازمندیم تا قدرت توزیع گشته و حقوق شهروندی محقق شود. آیه ۷ سوره‌ی حشر بیانگر مطلوبیّت توزیع ثروت(یکی از مصادیق قدرت) است. طبق گزارش مولف بر اساس آیه۱۶ سوره‌ی اسراء اگر افزایش ثروت با ابزار «تقوا و ایمان» در درون و ساز و کارهای قانونی «توزیع قدرت» در بیرون، مهار نگردد سبب فساد خواهد شد. نویسنده یکی دیگر از مصادیق مهم توزیع قدرت را توزیع قدرت سیاسی می‌داند(ص۴۸-۶۳).

نظام شورایی

نویسنده بر این باور است که همان‌طور که طبق قرآن حق شیرخوارگی کودک بر پایه‌ی تصمیم شورایی درون خانواده تضمین می‌شود(سوره بقره آیه ۲۲۳)، حقوق شهروندان نیز بر پایه‌ی دولتی شورایی تضمین خواهد شد. نگارنده دولت اهل مشورت را دولتی می‌داند که قدرت را توزیع کرده و لذا قسط و عدالت را متحقق کرده و شهروندان را به حقوق خود رسانده است(ص۶۳-۶۹). نگارنده در اثنای بحثِ «حضور آگاهانه‌ی مردم»، غزوه‌ی احد را دلیل محکمی بر اهمیت شورا می‌دانند، زیرا رای شورا بر خلاف نظر پیامبر بوده و پیامبر از عواقب آن یعنی شکست آگاه بود(ص۷۴).

حضور آگاهانه‌ی مردم

نگارنده حضور آگاهانه‌ی مردم را ضامن حقوق شهروندان و ضامن استقرار «قسط» می‌داند. او نظارت مردم را عامل جلوگیری از لغزش حکام دانسته و این کار هم حق مردم می‌داند و هم تکلیفشان و این همان امر به معروف و نهی از منکر است. نویسنده بر اساس آیه ۱۰۴ آل‌عمران تشکیل احراب اسلامی برای پاسداری از حقوق شهروندان را مجاز می‌داند(ص۶۹-۷۵).

ضمانت اجرایی حفظ حقوق بشر در نظام‌های دموکراتیک

فصل سوم کتاب به عواملی اختصاص داده شده که ضامن اجرای حقوق بشر در نظام‌های دموکراتیک هستند:

  • حضور مردم در صحنه‌ی سیاسی: نگارنده ضمن تعریف دموکراسی به عنوان «ابزاری برای پرهیز از حکومت خودکامه و حفظ حکومت قانون»، حضور فعّال، گسترده و آگاهانه‌ی مردم را ضامن اجرای حفظ حقوق شهروندان می‌داند(ص۸۰-۸۴).
  • احزاب و نهادهای مدنی: احزاب مدنی و سیاسی علاوه بر سازماندهی و بالا بردن سطح هوشیاری مردم، فضا را برای حضور مردم ایجاد می‌کنند و از این طریق موجب کاهش قدرت حاکمیّت می‌شوند و حقوق شهروندان را تضمین می‌کنند(ص۸۴-۸۵).
  • قدرت سیاسی: مولف عضویت دولت‌ها و قدرت‌های سیاسی در سازمان ملل را عامل تعهد و الزام آنان به رعایت حقوق بشر می‌داند و آن را تضمینی برای اجرای حقوق شهروندان معرفی می‌کند. البته او خود سازمان ملل را حامی حقوق شهروندان از خارج از مرزهای جغرافیایی قلمداد می‌کند(ص۸۵-۸۸).

همگرایی ضمانت‌های اجرایی در نظام اسلامی و نظام‌های دموکرتیک

نگارنده در فصل چهارم کتاب مدعی است که نه اسلام نسبت به ضمانت اجرایی حقوق شهروندان بی تفاوت بوده و نه نظام‌های مردم سالار و هر دو در یک مسیر به هم نزدیک هستند، اما هیچ قانون‌گذارِ بشر دوستی جامع‌نگرتر و دلسوزتر از خداوند به بشریت نیست. او تدوین قانون اساسی ۵۳ ماده‌ای در مدینه توسط پیامبر را تضمینی برای اجرای حقوق شهروندان غیرمسلمان دانسته و از این نظر سهم ضمانت را در اسلام در حد نظام‌های دموکراتیک بلکه بیشتر می‌داند. در بحث مشورت و حضور مردم پذیرش پیشنهاد «حباب بن منذر» توسط پیامبر مبنی بر آرایشی نظامی در اطراف چاه بدر و صرف نظر کردن پیامبر از جمله مصادیق اهمیت اسلام به نظر دیگران است. نگارنده همگرایی بین احزاب و نهادهای مدنی امروزی و صدر اسلام در راستای حقوق شهروندی را بسیار به هم نزدیک می‌داند.او با توجه به تفکیک قوا را در نظام‌های امروزی توزیع قدرت را مدون‌تر از صدر اسلام می‌داند، ولی هر دو را به هم نزدیک می‌داند. در پایان نگارنده به بررسی مصادیق مفهوم رحمت در آیات قرآن پرداخته و رحمت اسلامی را زیربنای صلح جهانی معرفی می‌کند(ص۸۹-۱۱۰).