جراحی زیبایی

از دانشنامه فقه معاصر
نویسنده: حمزه احمدی

جراحی زیبایی از موضوعات معاصر فقه پزشکی است که در برخی کتب فقهی معاصر و در پاسخ به استفتائات، از احکام شرعی آن سخن گفته شده است. بیشتر فقهای معاصر بر این نظرند که چنانچه جراحی زیبایی دارای غرض عقلایی باشد، انجام آن جایز است. بر این اساس، حسینعلی منتظری و محمد فاضل لنکرانی، تأمین زیبایی را از جمله اغراض عقلایی دانسته‌اند و در مقابل، محمدتقی بهجت و محمدعلی علوی گرگانی، جراحی زیبایی را اگر صرفاً به هدف افزایش زیبایی باشد، جایز ندانسته‌اند.

از نظر فقها اگر جراحی زیبایی صرفاً برای کسب زیبایی باشد، در صورتی که مستلزم نگاه و لمس نامحرم باشد جایز نیست، اما اگر جنبه درمانی داشته و انجام آن ضرورت داشته باشد و پزشک همجنس وجود نداشته باشد، اشکالی ندارد.

در بیان حکم جواز جراحی زیبایی، به قواعدی از جمله اصالةالاباحه و قاعده تسلط استناد شده است. با این حال مخالفان جراحی زیبایی با اتکا به آیه ۱۱۹ سوره نساء جراحی زیبایی را حرام می‌دانند. همه فقهای معاصر شیعه برآنند که اگر جراحی زیبایی مستلزم نگاه به نامحرم و لمس او باشد جایز نیست؛ گرچه فقها در شرایطی جراحی زیبایی توسط پزشک نامحرم را مجاز دانسته‌اند. علاوه بر این اگر جراحی زیبایی مستلزم اشکال در انجام اعمال واجب مانند وضو و غسل شود باید از آن پرهیز شود.

تبیین مسئله و جایگاه آن

جراحی زیبایی (به‌عربی: عملیة التجمیل) عمل زیباسازی، اصلاح و بهبود شکل ظاهری اعضای صورت یا بدن انسان،[۱] از بین بردن و زدودن زوائد بدن است، مانند چربی‌های اضافی و همچنین کاشت مو و موارد مشابه آن.[۲]

جراحی زیبایی با توجه به اغراض و هدف انجام آن به سه دسته تقسیم می‌شود:

  1. جراحی ترمیمی کارکردی، برای رفع نقص عضو که واجد ضرورت حیاتی است.
  2. جراحی ترمیمی شکلی، صرفاً برای اصلاح یا زیباسازی عضوی از بدن که صورتی غیرطبیعی یا معیوب دارد.
  3. جراحی زیبایی محض، برای ارتقا و افزایش زیبایی، یا گاه به‌خاطر ضرورتی غیرعینی (روحی-روانی) مانند افزایش اعتماد به نفس یا «اختلال زشتی بدن» و افسردگی ناشی از آن.[۳]

جایگاه مسئله در فقه معاصر

جراحی زیبایی از شاخه‌های نوظهور در پزشکی است که فقیهان در بعضی کتب فقهی معاصر و در پاسخ به استفتائات، از احکام آن سخن گفته‌اند.[۴] باب مستقلی در متون فقهی به جراحی زیبایی اختصاص ندارد، اما موضوعات مرتبط به این مسئله در چند باب مثل نکاح،[۵] یا در مباحث وضو و غسل مربوط به عضو جراحی‌شده،[۶] و مباحث مرتبط با احکام نظر و لمس نامحرم مطرح شده است.[۷]

تاریخچه و زمینه شکل‌گیری

جراحی زیبایی به شکل امروزی آن در کتاب‌های روایی و فقهی گذشته مطرح نبوده، و از مسائل نوظهور پزشکی است که جهت بررسی حکم شرعی آن در حیطه فکر و مطالعات فقهای معاصر قرار گرفته است؛ با این حال ابن‌سعد در کتاب الطبقات الکبری روایتی نقل می‌کند که بر اساس آن پیامبر(ص) به شخصی به نام «عَرفجة بن اسعد بن کرب عُطاردی» که در یکی از جنگ‌های دوران جاهلیت بینی‌اش را از دست داده و برای خودش بینی‌ای از نقره ساخته بود که بوی بدی از آن استشمام می‌شد، سفارش کرد تا بینی‌ای از طلا بسازد و استفاده کند.[۸]

جراحی زیبایی از منظر حکم اولی

نظریه جواز به‌عنوان حکم اولی

به‌گفته بیشتر فقهای معاصر شیعه، جراحی زیبایی به‌خودی‌خود و با صرف‌نظر از عناوین دیگر جایز است.[۹] با این حال فقیهانی چون گلپایگانی،[۱۰] منتظری،[۱۱] فاضل لنکرانی،[۱۲] صافی گلپایگانی،[۱۳] صانعی[۱۴] و نوری همدانی[۱۵] بر این نظرند که جراحی زیبایی به‌شرطی که برای اغراض عقلایی باشد، جایز است. منتظری، فاضل لنکرانی و صانعی، تأمین زیبایی را از اغراض و مقاصد عقلایی دانسته‌اند.[۱۶] بنابراین اگر فردی برای شهرت‌طلبی و خودنمایی یا به‌دلیل چشم و هم‌چشمی اقدام به جراحی زیبایی کند، عملش مشمول حکم جواز نخواهد شد.[۱۷] جواز جراحی زیبایی را به ادله زیر مستند شده است:[۱۸]

اصالة الاباحه

اگر فقیه در حلال یا حرام بودن چیزی شک کند و پس از فحص و جستجو، دلیل شرعی برای حرمت آن به دست نیاورد، اصل را بر اباحه یا عدم حرمت آن می‌گذارد.[۱۹] بنابراین از آنجا که هیچ دلیل شرعی مانند آیه، روایت، دلیل عقلی و اجماع بر حرمت جراحی زیبایی نیست، اصل بر اباحه و عدم حرمت آن است.

قاعده تسلط

مطابق قاعده تسلط (که فقها اعتبار آن را با استناد به قرآن، روایات، سیره عقلا و اجماع ثابت می‌دانند)، هر مالکی به مال خود تسلط کامل دارد[۲۰] و برخی فقها مانند امام خمینی و مؤمن قمی این قاعده را به حقوق و نفوس نیز تسری داده‌اند و تسلط انسان بر خود و اعضای بدنش را نیز مشمول این قاعده دانسته‌اند.[۲۱] بر این اساس فرد در صورت عدم منع شرعی می‌تواند در بدنش تصرف کرده و به جراحی زیبایی برای خود اقدام کند.[۲۲]

نظریه حرمت به‌عنوان حکم اولی

محمدتقی بهجت از فقهای معاصر، بر آن است که جراحی زیبایی اگر صرفاً برای زیبایی باشد احتیاط واجب در ترک آن است.[۲۳] محمدعلی علوی گرگانی نیز در جواب استفتائی درباره حکم شرعی جراحی بینی به‌منظور زیبایی، جواز آن را به‌طور کلی رد کرده است.[۲۴] دلیل ذکر شده برای مخالفت با جراحی زیبایی، آیه تغییر خلقت است:[۲۵]

آیه تغییر خلقت

جراحی زیبایی نوعی تغییر در خلقت خداوند است و مطابق آیه «لآمرنهم فلیُغیّرُن خلق الله...؛ فرمان‌شان می‌دهم که خلقت خدایی را تغییر دهند»[۲۶] تغییر در خلقت خدا از وسوسه‌ها و فرمان‌های شیطان بوده و از آن منع شده است، پس جراحی زیبایی ممنوع بوده و حرام است. در مقابل، ناصر مکارم شیرازی، بر آن است که اولاً در این صورت خیلی از کارها از قبیل جراحی برای جداسازی انگشت اضافه، جراحی برای جدا کردن دوقلوهای به هم چسبیده را باید حرام دانست، در حالی که هیچکدام حرام نیستند.[۲۷] ثانیاً آیه مربوط به توحید و شرک است و مراد از «خلق الله» در این آیه فطرت است؛ یعنی انسان‌ها‌ را وسوسه می‌کنم تا فطرت‌الله را تبدیل به کفر کنند.[۲۸]

روایات

یکی از ادله حرمت جراحی زیبایی روایاتی است که ایجاد تغییر در ظاهر انسان را منع می‌کنند؛ مانند روایتی که شیخ صدوق از امام صادق(ع) نقل کرده است که در آن پیامبر چند گروه از زنان را لعن کرده است؛ از جمله زنانی که موی صورت زن دیگری را می‌کَنند، دندان‌های زن دیگری را می‌تراشند، موی سر زنی را به سر زن دیگر وصل می‌کنند، بر صورت و بدن زن دیگری خالکوبی می‌کنند و همچنین زنانی که این کارها بر روی آنها انجام می‌پذیرد.[۲۹] با این حال برخی فقهای معاصر شیعه مانند سید ابوالقاسم خویی و سید تقی طباطبایی قمی، این روایت را به‌لحاظ سندی ضعیف دانسته‌اند.[۳۰]

از نظر شیخ انصاری و خویی، اطلاق برخی روایات[۳۱] بر جواز وصل کردن موی سر زن به سر زن دیگری دلالت دارد[۳۲] و مقتضای جمع بین این دو دسته روایات، کراهت چنین کاری است، نه حرمت آن.[۳۳] سایر موارد مذکور در روایت نیز بنابر نظر شیخ انصاری با توجه به وحدت سیاق و همچنین با توجه به روایاتی که مطلق زینت برای زن را جایز شمرده‌اند، محکوم به کراهت‌ هستند.[۳۴]

اصالة الحظر

ناصر مکارم شیرازی، با اشاره به اینکه ممکن است گمان شود جراحی زیبایی با استناد به مجاز نبودن تصرف در ملک خداوند دارای اشکال است، به نقد آن پرداخته است. بر اساس نظر مذکور، از یک طرف، جراحی زیبایی نوعی تصرف در بدن -که ملک خدا است- به شمار می‌رود و از طرف دیگر هیچ اذنی برای این نوع تصرف داده نشده است، بنابراین جراحی زیبایی جایز نیست.[۳۵]

از نظر مکارم شیرازی، اولاً با توجه به آیه ۲۹ سوره بقره،[یادداشت ۱] خداوند همه موجودات زمین را برای انسان آفریده است و انسان می‌تواند در آن تصرف کند، مگر آنکه دلیل شرعی برای منع در این تصرف وارد شده باشد.[۳۶] ثانیاً به‌فرض پذیرش اینکه همه چیز و حتی بدن انسان ملک خداوند است و نباید بدون اذن او در آن تصرف کرد، برای این تصرف با توجه به قاعده شرعی «کل شئ هو لک حلال حتی تعلم أنه حرام بعینه؛ هر چیزی بر تو حلال است تا اینکه بدانی آن چیز عیناً حرام است»[۳۷] از طرف شارع اذن وارد شده است.[۳۸] با توجه به این قاعده، از آنجا که ما هیچ علمی به حرمت جراحی زیبایی نداریم، پس این عمل محکوم به حلیت و جواز است.

جراحی زیبایی از منظر حکم ثانوی

حکم ثانوی درباره جراحی زیبایی در چند مورد قابل بررسی است:

جراحی زیبایی در صورت اضطرار

بنابر نظر همه فقهای معاصر، اگر برای جراحی زیبایی ضرورت و اضطراری وجود داشته باشد، حتی اگر پزشک نامحرم و غیرهمجنس باشد، عمل آن جایز است.[۳۹] جراحی زیبایی اگر صرفاً برای ارتقای زیبایی باشد، به‌حد اضطرار نمی‌رسد و تنها زمانی که جنبه ترمیمی و درمانی داشته باشد، مانند درمان سوختگی یا پارگی پوست و یا مواردی از این قبیل که برای سلامتی جسم و روان راهی جز انجام آن نیست، اضطرار مطرح بوده و از نظر فقهی مجاز است.[۴۰] با این حال حسینعلی منتظری، بر آن است که هر چند جراحی زیبایی در صحت و سلامت جسم مریض مؤثر نباشد، ولی ممکن است عدم اجرای آن موجب مرض روانی غیر قابل تحمل باشد.[۴۱]

جراحی زیبایی در صورت داشتن ضرر

فقهایی چون سید روح‌الله خمینی،[۴۲] صافی گلپایگانی،[۴۳] مکارم شیرازی[۴۴] و خامنه‌ای[۴۵] با توجه به مفاد قاعده «لاضرر» بر این نظرند که اگر جراحی زیبایی موجب ضرر قابل اعتنا برای فرد باشد، جایز نیست.

آثار و لوازم

آثار و لوازمی که بر عمل جراحی زیبایی مترتب می‌شود به شرح زیر است:

در پی داشتن نظر و لمس حرام

بنابر نظر همه فقهای معاصر شیعه، اگر جراحی زیبایی مستلزم نگاه به نامحرم و لمس او باشد (هم برای بیمار و هم برای پزشک)، جایز نیست.[۴۶] با این حال از نظر فقها جراحی زیبایی توسط پزشک نامحرم، در موارد زیر اشکالی ندارد:

  • جراحی زیبایی به‌خاطر اغراض درمانی و ترمیم عضوهای آسیب‌دیده بدن، مانند مواضع سوختگی یا جراحت. بنابراین اگر این کار صرفاً برای زیبایی باشد جایز نیست که نامحرم بدن را نگاه و لمس کند.[۴۷]
  • جراحی زیبایی، ترمیمی و برای مقاصد درمانی باشد.، ولو اینکه پزشک همجنس نباشد.[۴۸]
  • اگر جراحی جنبه درمانی داشته و انجام آن ضرورت داشته باشد و پزشک همجنس نیز موجود باشد اما پزشک غیرهمجنس مهارت بیشتری در عمل جراحی داشته باشد، بنابر نظر فقیهانی چون شیخ جواد تبریزی می‌توان به پزشک غیرهمجنسِ حاذق‌تر از پزشک همجنس مراجعه کرد.[۴۹] مدرک و مستند این دیدگاه، صحیحه‌ای از ابوحمزه ثمالی منقول از امام باقر(ع) است.[۵۰] بنابر نظر مکارم شیرازی، در صورت وجود پزشک زن و مرد به تعداد کافی، اگر در عدم مراجعه به پزشک حاذق‌تر بیم خطر و ضرر باشد، رجوع به پزشک حاذق‌تر، حتی اگر نامحرم باشد، مقدم است، اما اگر بیم ضرر یا خطری نباشد باید به پزشک همجنس مراجعه کرد.[۵۱]

وضو و غسل عضو جراحی شده

برخی از احکام مربوط به وضو و غسل عضو جراحی شده به بیان زیر است:

وجود مانع بر روی اعضای وضو و غسل

بنابر نظر سید ابوالقاسم خویی، جراحی زیبایی در انسانی که هیچ نقص یا زشتی در صورت ندارد و برای زیباتر شدن اقدام به جراحی می‌کند جایز است، اما نباید از موادی استفاده شود که بر روی پوست چسبیده و مانع از رسیدن آب به بدن در وضو و غسل است.[۵۲] به‌گفته حسینعلی منتظری و شیخ جواد تبریزی، اگر جراحی زیبایی مستلزم صحیح انجام ندادن اعمال واجب از قبیل وضو و غسل شود، باید از آن پرهیز شود.[۵۳]

وضو و غسل عضو جراحی شده

از نظر فقها اگر روی موضع جراحی شده باز باشد و آب برای آن ضرر نداشته باشد، باید به‌طور معمول وضو گرفته و غسل شود، اما اگر روی موضع جراحی بسته باشد و آب برای آن ضرر داشته باشد، باید وضوی جبیره‌ای گرفته شود.[۵۴] همچنین اگر موی کاشته شده به بدن متصل شود و رشد کند وضو و غسل از نظر فاضل لنکرانی و تبریزی، صحیح است.[۵۵]

جراحی زیبایی و تدلیس

فقهای شیعه با توجه به روایات، اموری مثل خالکوبی صورت و سرخ کردن گونه‌های زن، ایجاد نقش و نگار در دست و پاهای او، وصل کردن موی زنان دیگر به موی سر او و مانند آن را موجب حصول تدلیس دانسته‌اند.[۵۶] بنابراین به‌گفته برخی محققان چنانچه یکی از زوجین در ازدواج به‌قصد فریب طرف مقابل و بدون اطلاع او برای پوشاندن عیب ظاهری‌اش دست به عمل جراحی زیبایی بزند، تدلیس حاصل می‌شود.[۵۷]

گروهی از فقیهان با تفکیک بین زیباسازی‌های ماندگار، و موارد سریع‌الزوال،[۵۸] فقط آنچه که موجب زیبایی غیرماندگار می‌شود را موجب تدلیس دانسته‌اند.[۵۹] برخی پژوهشگران چنین تفکیکی را درباره جراحی زیبایی نیز بیان کرده‌اند و برآنند که تنها آن دسته از جراحی‌های زیبایی مصداق تدلیس است که اثر موقت و غیرماندگار داشته باشد.[۶۰]

فقه اهل‌سنت

بسیاری از فقیهان اهل‌سنت میان دو نوع جراحی تفاوت گذاشته‌اند؛ جراحی صرفاً برای زیبایی، و یا جراحی زیبایی در راستای علاج یا ترمیم.[۶۱]

جراحی زیبایی علاجی

تقریباً همه فقهای اهل‌سنت، جراحی زیبایی علاجی-ترمیمی که برای سلامت شخص ضرورت دارد را جایز دانسته‌اند.[۶۲] این فقیهان همچنین برای جواز این عمل در چنین شرایطی به قاعده لاضرر تمسک کرده‌اند؛ با این بیان که بقای عیب یا عضو معیوب در بدن موجب ضرر است، پس بنابر مفاد «لاضرر و لاضرار» رفع آن جایز است.[۶۳]

جراحی صرفاً برای زیبایی

درباره جراحی تنها به‌قصد زیبایی دو دیدگاه در فقه اهل‌سنت وجود دارد؛[۶۴] گروهی از این فقها چنین جراحی‌ای را مطلقاً حرام می‌دانند[۶۵] و برای این نظر به چند دلیل استناد کرده‌اند:

  1. آيه منع از تغییر خلقت الهی.[۶۶]
  2. روایاتی که در آنها اموری مانند «کندن موی صورت»، «وصل کردن موی انسان به موی سر انسان دیگر»، «خالکوبی»، «تراشیدن دندان» و کارهایی از این قبیل که صرفاً برای زیبایی است، تغییر در خلقت خدا دانسته شده و فاعل این کارها مورد لعن واقع شده است.[۶۷] به نظر این فقها، لفظ «لعن» در این روایات بر حرمت دلالت می‌کند.[۶۸]
  3. قیاس: چون علت جامع بین «کندن موی صورت»، «وصل کردن موی انسان به موی سر انسان دیگر» و مانند آن، «طلب زیبایی» و «تغییر در خلقت خداوند» است و این وجه جامع در جراحی صرفاً برای زیبایی نیز وجود دارد.[۶۹]
  4. تشبه به کفار: در راستای روایات بسیاری که تشبه به کفار و تبعیت از آنها را نهی کرده،[۷۰] جراحی زیبایی از مشهورترین مظاهر تشبه به کفار دانسته شده و تحریم شده است.[۷۱]

گروه دیگری از فقیهان اهل‌سنت قائل به تفصیل شده و فقط آن دسته از جراحی‌های زیبایی را حرام دانسته‌اند که به‌قصد تدلیس و اغرا‌ء باشد.[۷۲]

منابع مطالعاتی

  • کتاب «الجراحیة التجمیلیة: عرض طبی و دراسة فقهیة مفصلة» نوشته دکتر صالح بن محمد بن صالح الفوزان از اساتید دانشگاه «ملک سعود» عربستان که با تفکیک و بررسی جراحی‌های مختلف زیبایی که بر روی پوست، مو، استخوان، دندان و... انجام می‌گیرد، حکم فقهی هر یک را به‌نحو مستقل بررسی کرده و بر این نظر است که نمی‌توان صرفاً به قواعد کلی و فتاوای موجود درباره جراحی زیبایی بسنده کرد.
  • کتاب «احکام الجراحة الطبیة و الآثار المترتبة علیها» تألیف محمد بن محمد المختار الشنقیطی که مشتمل بر احکام فقهی جراحی پزشکی با استناد به قرآن، سنت، اجماع، عقل و قیاس است. نویسنده در این کتاب بخشی را به بررسی حکم فقهی جراحی زیبایی اختصاص داده است.
  • کتاب «بررسی فقهی و حقوقی حکم اعمال جراحی زیبایی در نکاح» نوشته فرنوش شریعتی سرابی که به زبان فارسی و در ۱۲۹ صفحه نوشته شده و نویسنده در سه فصل به بررسی حکم جراحی زیبایی در نکاح از منظر فقه شیعه و حقوق پرداخته است.

پانویس

  1. مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ج۳، ص۶۹.
  2. المحامید، «اذن الزوج العملیات التجمیلیة التحسینیة»، ص۳۱۵.
  3. کلهرنیا گلکار و دیگران، «بررسی فقهی-حقوقی مبانی و محدوده تجویز جراحی‌های زیبایی و ترمیمی»، ص۷۹؛ مصری، ملاحظات شرعی و قانونی اعمال جراحی زیبایی، ص۲۳.
  4. مؤسسه دایره المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ج۳، ص۶۹.
  5. صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۲.
  6. تبریزی، صراط النجاة فی اجوبة الاستفتائات، ج۷، ص۲۱۸.
  7. مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹.
  8. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۳۲.
  9. برای نمونه نگاه کنید به خویی و تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ص۳۶۸؛ منتظری، رساله استفتائات، ج۲، ص۳۵۲؛ صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص ۲۶۵؛ خامنه‌ای، اجوبة الاستفتائات، ج۲، ص۷۸؛ روحانی، استفتائات، ج۴، ص۲۳۴.
  10. گلپایگانی، ارشاد السائل، ص۱۷.
  11. منتظری، احکام پزشکی، ص۱۳۸.
  12. لنکرانی، احکام بیماران و پزشکان، ص۱۳۴.
  13. صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۲۶۵-۲۶۹.
  14. صانعی، استفتائات پزشکی، ص۴۵.
  15. نوری همدانی، هزار و یک مسئله، ج۱، ص۲۴۱.
  16. منتظری، احکام پزشکی، ص۱۳۸؛ فاضل لنکرانی، احکام بیماران و پزشکان، ص۱۳۴؛ صانعی، استفتائات پزشکی، ص۴۵.
  17. صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۹.
  18. صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۶.
  19. ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ص۷۲.
  20. محقق داماد، قواعد فقه، ج۱، ص۲۲۷.
  21. خمینی، کتاب البیع، ج۱، ص۴۱-۴۲؛ مؤمن قمی، کلمات سدیدة، ص۱۶۳-۱۶۴.
  22. صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۷-۲۸.
  23. قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۲، ص۱۹۵.
  24. علوی گرگانی، استفتائات پزشکی، ص۱۱۷.
  25. صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۳۰-۳۲.
  26. سوره نساء، آیه ۱۱۹.
  27. مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ج۲، ص۱۳۳.
  28. مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ج۲، ص۱۳۳.
  29. شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۲۵۰.
  30. توحیدی، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۲۰۴؛ طباطبایی قمی، عمدة المطالب فی التعلیق علی المکاسب، ج۱، ص۱۵۷.
  31. برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۱۷، ص۱۳۲.
  32. توحیدی، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۲۰۲.
  33. شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۶۸-۱۶۹؛ توحیدی، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۲۰۳؛ یعقوبی اصفهانی، المواهب فی تحریر احکام المکاسب، ص۳۱۱.
  34. شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۶۹.
  35. مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ج۲، ص۱۳۲.
  36. مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ج۲، ص۱۳۲.
  37. کلینی، الکافی، ج۱۰، ص۵۴۲.
  38. مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ج۲، ص۱۳۲؛ رجایی الموسوی، منهاج الاصول، ج۲، ص۳۷.
  39. برای نمونه نگاه کنید به منتظری، رساله استفتائات، ج۲، ص۳۵۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹؛ خامنه‌ای، اجوبة الاستفتائات، ج۲، ص۸۱.
  40. قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۲، ص۱۹۱؛ صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۳۵.
  41. منتظری، رساله استفتائات، ج۳، ص۳۳۷.
  42. قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۲، ص۱۸۹.
  43. صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۲۶۸.
  44. «حکم جراحی زیبایی»، سایت پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی..
  45. «مسائل متفرقه پزشکی: استفتائات جدید»، سایت دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله العظمی خامنه‌ای..
  46. برای نمونه نگاه کنید به خویی، تبریزی، احکام جامع مسائل پزشکی، ص۳۶۸؛ صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۲۶۸؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ص۴۷۸-۴۷۹؛ خامنه‌ای، اجوبة الاستفتائات، ج۲، ص۸۱.
  47. خامنه‌ای، اجوبة الاستفتائات، ج۲، ص۸۱.
  48. منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۳۳۷-۳۳۸؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ص۴۷۹.
  49. تبریزی، صراط النجاة فی اجوبة الاستفتائات، ج۷، ص۲۳۲.
  50. قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۲، ص۱۸۸.
  51. مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۲، ص۵۹۷.
  52. خویی، تبریزی، احکام شرعی بانوان، ص۳۸۸.
  53. منتظری، رساله استفتائات، ج۲، ص۳۵۲؛ تبریزی، صراط النجاة، ج۷، ص۲۱۸.
  54. خمینی، توضیح المسائل، ص۴۲-۴۳؛ فاضل لنکرانی، توضیح المسائل، ص۵۹؛ وحید خراسانی، توضیح المسائل، ص۲۴۹.
  55. فاضل لنکرانی، احکام بیماران و پزشکان، ص۱۶۶؛ تبریزی، استفتائات جدید، ج۲، ص۴۲-۴۳.
  56. حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۲۱۶.
  57. شریعتی سرابی، بررسی فقهی حقوقی حکم اعمال جراحی زیبایی در نکاح، ص۹۵.
  58. سبزواری، مهذب الاحکام، ج۲۵، ص۱۴۳؛ مشکینی، مصطلحات الفقه، ص۱۳۳.
  59. مشکینی، مصطلحات الفقه، ص۱۳۳.
  60. رحیمی و محب‌پور، «مصادیق تدلیس در جراحی‌ها...»، ص۷۵-۷۷.
  61. رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۸.
  62. نووی، شرح صحیح مسلم، ج۱۴، ص۱۰۷؛ الفوزان، الجراحة التجمیلیة، ص۹۶.
  63. المحامید، «اذن الزوج العملیات التجمیلیة التحسینیة»، ص۳۱۷.
  64. رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۱۱.
  65. رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۱۱.
  66. سوره نساء، آیه ۱۱۹؛ رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۱۱.
  67. برای نمونه نگاه کنید به بخاری، صحیح البخاری، ج۷، ص۱۶۴-۱۶۶.
  68. المحامید، «اذن الزوج العملیات التجمیلیة التحسینیة»، ص۳۱۷.
  69. المختار الشنقیطی، احکام الجراحة الطبیة و الآثار المترتبة علیها، ص۱۹۵؛ رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۱۲.
  70. بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۱۷۰؛ ابن‌تیمیة، اقتضاء الصراط المستقیم لمخالفة اصحاب الجحیم، ج۱، ص۱۷۰.
  71. الفوزان، الجراحة التجمیلیة، ص۷۷.
  72. رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۱۲.
  1. «هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعاً؛ او خدایی است که همه موجودات زمین را برای شما خلق کرده است.»

منابع

  • ابن‌تیمیة، احمد بن عبدالحلیم، اقتضاء الصراط المستقیم لمخالفة اصحاب الجحیم، بیروت، دار عالم الکتب، ۱۴۱۹ق.
  • ابن‌سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق.
  • الفوزان، صالح بن محمد، الجراحة التجمیلیة: عرض طبی و دراسة فقهیة مفصلة، ریاض، دار التدمریة، چاپ دوم، ۱۴۲۹ق.
  • المحامید، شویش، «اذن الزوج فی العملیات التجمیلیة التحسینیة»، علوم الشریعة و القانون، شماره ۲، ۲۰۰۵ م.
  • المختار الشنقیطی، محمد بن محمد، احکام الجراحة الطبیة و الآثار المترتبة علیها، جدة، مکتبة الصحابة، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق،
  • النووی، یحیی بن شرف، المنهاج شرح صحیح مسلم بن الحجاج، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۲ق.
  • بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، دمشق، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق.
  • تبریزی، میرزا جواد، استفتائات جدید، قم، انتشارات سرور، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
  • تبریزی، میرزا جواد، صراط النجاة، قم، دار الصدیقة الشهیدة، ۱۴۳۳ق.
  • توحیدی، محمدعلی، مصباح الفقاهة: تقریرات درس فقه آیت‌الله خویی، قم، مؤسسه انصاریان، ۱۴۱۷ق.
  • حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آل البیت (ع)، ۱۴۱۲ق.
  • «حکم جراحی زیبایی»، سایت دفتر اطلاع‌رسانی آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی، تاریخ بازدید: ۱۵ دی ۱۴۰۰ش.
  • حلی، ابن‌ادریس، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
  • خامنه‌ای، سید علی، اجوبة الاستفتائات، کویت، دار النبأ، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • خمینی، سید روح‌الله، توضیح المسائل، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ . ارشاد اسلامی، ۱۳۷۲ش.
  • خمینی، سید روح‌الله، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
  • خویی، سید ابوالقاسم؛ تبریزی، میرزا جواد، احکام جامع مسائل پزشکی، قم، دار الصدیقة الشهیدة، چاپ اول، ۱۴۳۲ق.
  • خویی، سید ابوالقاسم؛ تبریزی، میرزا جواد، احکام شرعی بانوان، قم، دار الصدیقة الشهیدة، ۱۳۹۱ش.
  • رجایی الموسوی، سید محمد، منهاج الاصول، قم، انتشارات ستاره، چاپ اول، ۱۴۲۵ق.
  • رحیمی، مرتضی؛ محب‌پور، راضیه، «مصادیق تدلیس در جراحی‌ها و اعمال افزایش‌دهنده زیبایی»، مبانی فقهی حقوقی اسلامی، شماره ۲۳، بهار و تابستان ‍۲۹۸ش.
  • روحانی، محمدصادق، استفتائات (پرسش و پاسخ‌های مسائل شرعی)، قم، حدیث دل، ۱۳۸۳ش.
  • سبزواری، سید عبدالاعلی، مهذب الاحکام، بی‌جا، بی‌نا، ۱۴۱۳ق.
  • شریعتی سرابی، فرنوش، بررسی فقهی و حقوقی حکم اعمال جراحی زیبایی در نکاح، تهران، انتشارات راز نهان، چاپ اول، ۱۳۹۹ش.
  • شیخ انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، قم، لجنة تحقیق تراث الشیخ الاعظم، ۱۴۱۵ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا.
  • صافی گلپایگانی، لطف‌الله، استفتائات پزشکی، قم، دفتر تنظیم و نشر آثار آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی، ۱۳۹۶ش.
  • صانعی، یوسف، استفتائات پزشکی، قم، میثم تمار، ۱۳۸۰ش.
  • صفاتی، زهره؛ کاظمی، مرجان، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، میراث طاها، شماره ۱، پاییز و زمستان ۱۳۹۶ش.
  • طباطبایی قمی، سید تقی، عمدة المطالب فی التعلیق علی المکاسب، قم، محلاتی، ۱۴۱۳ق.
  • علوی گرگانی، محمدعلی، استفتائات پزشکی، قم، فقیه اهل بیت (ع)، ۱۳۹۵ش.
  • عودة، رشید؛ رایق، مراد، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، جامعة الجوف، المملکة العربیة السعودیة.
  • فاضل لنکرانی، محمد، احکام بیماران و پزشکان، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار (ع)، چاپ اول، ۱۴۲۷ق.
  • فاضل لنکرانی، محمد، توضیح المسائل، قم، انتشارات مهر، ۱۳۷۴ش.
  • قاسمی، محمدعلی، دانشنامه فقه پزشکی، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار (ع)، ۱۳۹۵ش.
  • کلهرنیا گلکار، میثم؛ سادات اخوی، سید محسن؛ ابراهیمیان، نجات‌اله؛ عباسی، محمود، «بررسی فقهی-حقوقی مبانی و محدوده تجویز جراحی‌های زیبایی و ترمیمی»، فصلنامه حقوق پزشکی، شماره ۲۱، تابستان ۱۳۹۱ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دار الحدیث، ۱۴۳۰ق.
  • گلپایگانی، سید محمدرضا، ارشاد السائل، بیروت، دار الصفوة، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
  • مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، قم، مؤسسه دایرة المعارف الفقه الاسلامی، ۱۳۸۷ش.
  • مؤمن قمی، محمد، کلمات سدیدة فی مسائل جدیدة، قم، مؤسسه نشر النشر الاسلامی، ۱۴۱۵ق.
  • محقق داماد، سید مصطفی، قواعد فقه، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، چاپ دوازدهم، ۱۴۰۶ق.
  • «مسائل متفرقه پزشکی: استفتائات جدید»، سایت دفتر نشر و حفظ آثار آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، تاریخ بازدید: ۱۷ دی ۱۴۰۰ش.
  • مشکینی، علی، مصطلحات الفقه، قم، مؤسسه علمی و فرهنگی دار الحدیث، ۱۴۳۴ق.
  • مصری، مهدی، ملاحظات شرعی و قانونی اعمال جراحی زیبایی، تهران، انتشارات رسانه تخصصی، ۱۳۹۲ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، استفتائات جدید، قم، مدرسه الامام على بن ابى طالب (ع)، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، کتاب النکاح، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
  • منتظری، حسینعلی، احکام پزشکی، تهران، نشر سایه، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
  • منتظری، حسینعلی، رساله استفتائات، تهران، نشر تفکر، چاپ دوم، ۱۳۷۳ش.
  • نوری همدانی، حسین، هزار و یک مسئله فقهی، قم، مهدی موعود، بی‌تا.
  • وحید خراسانی، حسین، توضیح المسائل، قم، مدرسه باقر العلوم (ع)، ۱۴۲۱ق.
  • ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران، نشر نی، چاپ ششم، ۱۳۸۷ش.
  • یعقوبی اصفهانی، سیف الله، المواهب فی تحریر احکام المکاسب، قم، انتشارات مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۲۴ق.