کاربر:Afshar/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۰: خط ۱۰:
[[اصل کرامت ذاتی انسان]]، [[اصل حق-تکلیف حیات]]، [[اصل عبداللهی و خلافۀ الهی انسان]] را هم ذیل مبانی انسان شناختی بیان می‌کند. [[اصالت صلح]]، [[اصالت فضیلت]]، [[اصالت تقدّم اخلاق بر احکام]] را جزء مبانی اخلاقی ممنوعیت برشمرده.(ص52-57)  
[[اصل کرامت ذاتی انسان]]، [[اصل حق-تکلیف حیات]]، [[اصل عبداللهی و خلافۀ الهی انسان]] را هم ذیل مبانی انسان شناختی بیان می‌کند. [[اصالت صلح]]، [[اصالت فضیلت]]، [[اصالت تقدّم اخلاق بر احکام]] را جزء مبانی اخلاقی ممنوعیت برشمرده.(ص52-57)  
در قسمت مبانی حُکمی مسئله قائل است که مبانی حُکمی و فقهی را می‌توان در دو حوزۀ مضوع شناختی و قواعد فقهی مطرح کرد. در مبانی موضوع شناختی اشاره می‌کند به اینکه باید ماهیت و غایت جهاد بدائی و دفاعی را مدنظر قرار داد، لذا جنگ و سلاح مورد استفاده در جنگ باید متناسب با ماهیت و غایت جهاد باشد. جهاد عملی مقدس است و نمی‌توان در این مسیر از وسیله نامقدس بهره گرفت. در حوزۀ قواعد فقهی هم با دو دسته از قواعد مواجهیم. قواعد عام که در تمام ابواب فقه جریان دارد و قواعد اختصاصی حوزۀ جهاد و دفاع و امر جنگ. قواعدی مانند [[لاضرر]]، [[ضمان]]، [[وفای به عهد]]، [[منع افساد حرث و نسل]]، [[وزر]]، [[تلائم فعل و غایت]]، [[مماثلت]]، [[منع ترور]]، [[عدالت]] و قاعده یا دلیل [[اولویت]]، بر حکم ممنوعیت تولید و انباشت و به‌کارگیری سلاح هسته‌ای دلالت دارند.(ص57-59)
در قسمت مبانی حُکمی مسئله قائل است که مبانی حُکمی و فقهی را می‌توان در دو حوزۀ مضوع شناختی و قواعد فقهی مطرح کرد. در مبانی موضوع شناختی اشاره می‌کند به اینکه باید ماهیت و غایت جهاد بدائی و دفاعی را مدنظر قرار داد، لذا جنگ و سلاح مورد استفاده در جنگ باید متناسب با ماهیت و غایت جهاد باشد. جهاد عملی مقدس است و نمی‌توان در این مسیر از وسیله نامقدس بهره گرفت. در حوزۀ قواعد فقهی هم با دو دسته از قواعد مواجهیم. قواعد عام که در تمام ابواب فقه جریان دارد و قواعد اختصاصی حوزۀ جهاد و دفاع و امر جنگ. قواعدی مانند [[لاضرر]]، [[ضمان]]، [[وفای به عهد]]، [[منع افساد حرث و نسل]]، [[وزر]]، [[تلائم فعل و غایت]]، [[مماثلت]]، [[منع ترور]]، [[عدالت]] و قاعده یا دلیل [[اولویت]]، بر حکم ممنوعیت تولید و انباشت و به‌کارگیری سلاح هسته‌ای دلالت دارند.(ص57-59)
صالحی هم به تفاوت معنایی کلمه [[مصلحت]] در فقه شیعه با فرهنگ سیاسی غرب می‌پردازد. اشاره می‌کند مصلحت در فرهنگ سیاسی غرب به معنای دارای فایده بودن و متناسب با هدفی خاص که در آن منافع شخصی و حزبی بدون توجه به آثار و عوارض سلبی آن بر دیگران مدنظر گرفته شده است؛ استفاده می‌شود. در حالی که در فقه شیعه کلمه [[مصلحت]] برای تأمین منافع کلان انسان‌ها و جلوگیری از فجایع بزرگ به‌کار برده می‌شود.(ص64-65)
صالحی هم به تفاوت معنایی کلمه [[مصلحت]] در فقه شیعه با فرهنگ سیاسی غرب می‌پردازد. اشاره می‌کند مصلحت در فرهنگ سیاسی غرب به معنای دارای فایده بودن و متناسب با هدفی خاص که در آن منافع شخصی و حزبی بدون توجه به آثار و عوارض سلبی آن بر دیگران مدنظر گرفته شده است. در حالی که در فقه شیعه کلمه [[مصلحت]] برای تأمین منافع کلان انسان‌ها و جلوگیری از فجایع بزرگ به‌کار برده می‌شود.(ص64-65)
۷۳

ویرایش