۵۰
ویرایش
Ahmadshayeq (بحث | مشارکتها) |
Ahmadshayeq (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
بخش اول ناظر به «قواعد تحقیق در حوزه زنان» است، بخش دوم در سه فصل به شخصیت انسانی زن پرداخته است. بخش سوم که دربردارنده مهمترین مباحث کتاب است در ده فصل ارائه شده است. | بخش اول ناظر به «قواعد تحقیق در حوزه زنان» است، بخش دوم در سه فصل به شخصیت انسانی زن پرداخته است. بخش سوم که دربردارنده مهمترین مباحث کتاب است در ده فصل ارائه شده است. | ||
نویسنده در مقدمه پس از گزارشی از | نویسنده در مقدمه کتاب پس از گزارشی از تصوّرات اندیشمندان بزرگ جهان، نسبت به ماهیت وجودی زنان، سابقه تالیف و تدوین درباره شخصیت و جایگاه زنان در حوزه فرهنگ اسلامی را در دو دوره کاملا متفاوت بیان میدارد؛ دوره ابتدایی آن شامل قرنهای سوم و چهارم هجری است؛ و دوره دوم آن از قرن سیزدهم و با همزمانی ارتباط مسلمانان با دنیای غرب شروع میشود. به اعتقاد مهریزی محور اصلی دوره دوم، در مسائلی است که امروزه دنیا با آن تحت عنوان حقوق زنان (حقوق خانواده، سیاسی، جزایی) آزادی زن، [[اشتغال زنان|اشتغال]] و حجاب درگیر است (مقدمه کتاب). | ||
مهریزی عوامل سهگانه «شکلگیری نظام اسلامی»، «تهاجم فکری و سیاسی»، «پدید آمدن مسائل جدید در حوزه زنان» نظیر ورزش بانوان، حضور در میدان سیاست و فرهنگ، که نیاز به پاسخگفتن از ناحیه شریعت دارد و نیز «کاستیهای موجود در پژوهشهای هر دو دوره پیشین» را به عنوان ضرورت پژوهش برمیشمارد. و کاستی آنها را برآمده از نگرش فردی به فقه و شریعت و عدم توجه به زمان و مکان و مقتضیات آن میداند. مهریزی دشواریهای تحقیق در حوزه زنان را برآیندی از «عدم درک نیاز»، «نادیده گرفتن احساسات زنانگی» و «احتیاطهای بیمورد در آرای فقهی فقها» نظیر: تمکین زن در هر شرایطی جهت دریافت نفقه؛ و درآمیختگی شریعت با عرف و عادات تحلیل میکند. (مقدمه کتاب). | مهریزی عوامل سهگانه «شکلگیری نظام اسلامی»، «تهاجم فکری و سیاسی»، «پدید آمدن مسائل جدید در حوزه زنان» نظیر ورزش بانوان، حضور در میدان سیاست و فرهنگ، که نیاز به پاسخگفتن از ناحیه شریعت دارد و نیز «کاستیهای موجود در پژوهشهای هر دو دوره پیشین» را به عنوان ضرورت پژوهش برمیشمارد. و کاستی آنها را برآمده از نگرش فردی به فقه و شریعت و عدم توجه به زمان و مکان و مقتضیات آن میداند. مهریزی دشواریهای تحقیق در حوزه زنان را برآیندی از «عدم درک نیاز»، «نادیده گرفتن احساسات زنانگی» و «احتیاطهای بیمورد در آرای فقهی فقها» نظیر: تمکین زن در هر شرایطی جهت دریافت نفقه؛ و درآمیختگی شریعت با عرف و عادات تحلیل میکند. (مقدمه کتاب). |
ویرایش