فقه معاصر:پیش‌نویس بلوغ دختران

صفحه پودمان:Message box/ambox.css محتوایی ندارد.

تعریف مسئله

بلوغ شرط درستی بسیاری از احکام اسلام است. بسیاری از عبادات، معاملات و حقوق فرد از نگاه اسلام متوقف بر رسیدن وی به این دوره از رشد است.[۱] بلوغ همراه با دگرگونی‌هایی است که در اندام و جسم انسان پدید می‌آید؛ مهم‌ترین این تغییرات شکل گرفتن اندام تناسلی در فرد و امکان تولید مثل است. پس از نعوظ و احتلام در پسران و قاعدگی در دختران، امکان تولید مثل ایجاد می‌شود.[۲] علاوه بر این علامات، در سنت روایی، سنین خاصی نیز به عنوان علامت بلوغ شمرده شده‌اند.[۳]

اهمیت موضوع در فقه معاصر

فقه شیعه

فقهای شیعه از بلوغ با دو اصطلاح تعبیر کرده‌اند؛

  1. بلوغ جنسی: تعریف بلوغ به کمال طبیعی انسان و رسیدن به مرحله‌ای از سنّ که امکان تولید مثل برای فرد فراهم می‌شود،‌ محور تعریف فقها از بلوغ است. این تعریف موافق با تصور عرف از موضوع و همچنین تعریف لغوی بلوغ است.
  2. بلوغ شرعی: ملاک بلوغ بر اساس این اصطلاح، سنّی است که در نصوص و ادلّه شرعی بیان شده است. بنابر این اصطلاح رسیدن پسران به پانزده سالگی و دختران به نه سالگی، دلیل بر بلوغ ایشان است.[۴]

مسئله اساسی در رابطه با سنین مطرح شده در ادله و فتاوای فقها این است که آیا سنّ نشانه‌ای قراردادی از سوی شارع برای احراز بلوغ است یا نشانه‌ای طبیعی در کنار سایر نشانه‌هاست. غالب فقها بر این باورند که سنّ وارد شده در روایات، نشانه‌ای تعبّدی است و برخی مانند محمدحسین کاشف‌الغطاء میان سنّ و سایر علائم مانند قاعدگی چنین تفکیک کرده است که سنّ را قراردادی از جانب شارع دانسته و دیگر علامات را نشانه‌های طبیعی بر بلوغ شمرده است. [۵] محمدعلی گرامی ادعا می‌کند که قول به بلوغ پسر در پانزده‌ سال و دختر در نه سال، اجماعی است و اگر در تاریخ فقه شیعه مخالفت‌هایی هم به چشم می‌خورد، آنقدر شاذّ و نادر است که فقها به آنها اعتنایی نکردند.[۶]در ارتباط با بلوغ دختران در نه سالگی، فقهای بسیاری مانند شیخ طوسی، ابن‌ادریس حلّی، محقّق اردبیلی و صاحب جواهر ادعای اجماع کرده‌اند.[۷] شهرت قول به بلوغ دختران در نه سالگی به اندازه‌ای بوده که فقهای شیعه آن را بی‌نیاز از بحث دیدند؛‌ فقهایی مانند شیخ یوسف بحرانی و خوانساری در مقام استدلال بر بلوغ دختران در نه سال،آنقدر مسئله را واضح و تعداد روایات را فراوان و دلالتشان را واضح دیدند که نیازی به نقلشان ندیدند.[۸] شیخ حرّ عاملی در عنوان باب بیست و نهمِ کتاب الصوم از کتاب وسائل‌الشیعه به بلوغ دختران در نه سال تعبیر کرده است، در حالی که هیچ یک از روایات این باب بر بلوغ دختران در نه سال دلالت ندارند.[۹]

در برابر این نظر مشهور، در میان فقهای متقدم آنچنان اختلافی به چشم نمی‌خورد.[۱۰] نخستین فقیهی که با این دیدگاه مخالفت کرد، محمدمحسن فیض کاشانی بود.[۱۱] به نظر فیض کاشانی، با توجه به اختلافات موجود در روایات مرتبط با موضوع بر این باور است که نمی‌توان بلوغ را در یک سنّ منحصر کرد؛ بلوغ دارای مراتبی است و نسبت به موضوعات مختلف سنین مختلفی دارد.[۱۲] محمدهادی معرفت، از فقها و مفسّران معاصر، نیز با انحصار بلوغ در یک سنّ مخالف است و ملاک اصلی بلوغ را در رشد و زنانگی دختران می‌شمارد که غالبا با احراز خون حیض ثابت می‌شود.[۱۳] یوسف صانعی، از مراجع معاصر شیعه، بلوغ دختران را در سیزده سال می‌دانست.[۱۴]

نظریه‌ها

منابع مطالعاتی بلوغ دختران

پانویس

  1. مهریزی، بلوغ دختران، ص ۱۲۷.
  2. همان، ص۱۳۱.
  3. همان، ص۱۴۰
  4. نورمفیدی، «بلوغ دختران»، ۱۳۹-۱۴۱.
  5. مهریزی، «بلوغ دختران»، ص ۱۵۱.
  6. گرامی، «پژوهشی در بلوغ دختران»، ص ۳۶۷.
  7. مهریزی، «بلوغ دختران»، ص ۱۵۱.
  8. بحرانی، الحدائق‌الناضره، ج۱۳، ص۱۸۲ ؛ خوانساری، جامع‌المدارک، ج۳، ص۳۶۵.
  9. وسائل‌الشیعه، ج۷، ص۱۶۷.
  10. نجفی، جواهرالکلام، ج۲۶، ص۳۸.
  11. فیض کاشانی، مفاتیح‌الشرائع، ج۱، ص۱۴.
  12. همان.
  13. معرفت، «بلوغ دختران»، ص۱۷۲.
  14. صانعی، بلوغ دختران، ص۳۵.

==منابع==صفحه پودمان:Message box/ambox.css محتوایی ندارد.

تعریف مسئله

بلوغ شرط درستی بسیاری از احکام اسلام است. بسیاری از عبادات، معاملات و حقوق فرد از نگاه اسلام متوقف بر رسیدن وی به این دوره از رشد است.[۱] بلوغ همراه با دگرگونی‌هایی است که در اندام و جسم انسان پدید می‌آید؛ مهم‌ترین این تغییرات شکل گرفتن اندام تناسلی در فرد و امکان تولید مثل است. پس از نعوظ و احتلام در پسران و قاعدگی در دختران، امکان تولید مثل ایجاد می‌شود.[۲] علاوه بر این علامات، در سنت روایی، سنین خاصی نیز به عنوان علامت بلوغ شمرده شده‌اند.[۳]

اهمیت موضوع در فقه معاصر

فقه شیعه

فقهای شیعه از بلوغ با دو اصطلاح تعبیر کرده‌اند؛

  1. بلوغ جنسی: تعریف بلوغ به کمال طبیعی انسان و رسیدن به مرحله‌ای از سنّ که امکان تولید مثل برای فرد فراهم می‌شود،‌ محور تعریف فقها از بلوغ است. این تعریف موافق با تصور عرف از موضوع و همچنین تعریف لغوی بلوغ است.
  2. بلوغ شرعی: ملاک بلوغ بر اساس این اصطلاح، سنّی است که در نصوص و ادلّه شرعی بیان شده است. بنابر این اصطلاح رسیدن پسران به پانزده سالگی و دختران به نه سالگی، دلیل بر بلوغ ایشان است.[۴]

مسئله اساسی در رابطه با سنین مطرح شده در ادله و فتاوای فقها این است که آیا سنّ نشانه‌ای قراردادی از سوی شارع برای احراز بلوغ است یا نشانه‌ای طبیعی در کنار سایر نشانه‌هاست. غالب فقها بر این باورند که سنّ وارد شده در روایات، نشانه‌ای تعبّدی است و برخی مانند محمدحسین کاشف‌الغطاء میان سنّ و سایر علائم مانند قاعدگی چنین تفکیک کرده است که سنّ را قراردادی از جانب شارع دانسته و دیگر علامات را نشانه‌های طبیعی بر بلوغ شمرده است. [۵] محمدعلی گرامی ادعا می‌کند که قول به بلوغ پسر در پانزده‌ سال و دختر در نه سال، اجماعی است و اگر در تاریخ فقه شیعه مخالفت‌هایی هم به چشم می‌خورد، آنقدر شاذّ و نادر است که فقها به آنها اعتنایی نکردند.[۶]در ارتباط با بلوغ دختران در نه سالگی، فقهای بسیاری مانند شیخ طوسی، ابن‌ادریس حلّی، محقّق اردبیلی و صاحب جواهر ادعای اجماع کرده‌اند.[۷] شهرت قول به بلوغ دختران در نه سالگی به اندازه‌ای بوده که فقهای شیعه آن را بی‌نیاز از بحث دیدند؛‌ فقهایی مانند شیخ یوسف بحرانی و خوانساری در مقام استدلال بر بلوغ دختران در نه سال،آنقدر مسئله را واضح و تعداد روایات را فراوان و دلالتشان را واضح دیدند که نیازی به نقلشان ندیدند.[۸] شیخ حرّ عاملی در عنوان باب بیست و نهمِ کتاب الصوم از کتاب وسائل‌الشیعه به بلوغ دختران در نه سال تعبیر کرده است، در حالی که هیچ یک از روایات این باب بر بلوغ دختران در نه سال دلالت ندارند.[۹]

در برابر این نظر مشهور، در میان فقهای متقدم آنچنان اختلافی به چشم نمی‌خورد.[۱۰] نخستین فقیهی که با این دیدگاه مخالفت کرد، محمدمحسن فیض کاشانی بود.[۱۱] به نظر فیض کاشانی، با توجه به اختلافات موجود در روایات مرتبط با موضوع بر این باور است که نمی‌توان بلوغ را در یک سنّ منحصر کرد؛ بلوغ دارای مراتبی است و نسبت به موضوعات مختلف سنین مختلفی دارد.[۱۲] محمدهادی معرفت، از فقها و مفسّران معاصر، نیز با انحصار بلوغ در یک سنّ مخالف است و ملاک اصلی بلوغ را در رشد و زنانگی دختران می‌شمارد که غالبا با احراز خون حیض ثابت می‌شود.[۱۳] یوسف صانعی، از مراجع معاصر شیعه، بلوغ دختران را در سیزده سال می‌دانست.[۱۴]

نظریه‌ها

منابع مطالعاتی بلوغ دختران

پانویس

  1. مهریزی، بلوغ دختران، ص ۱۲۷.
  2. همان، ص۱۳۱.
  3. همان، ص۱۴۰
  4. نورمفیدی، «بلوغ دختران»، ۱۳۹-۱۴۱.
  5. مهریزی، «بلوغ دختران»، ص ۱۵۱.
  6. گرامی، «پژوهشی در بلوغ دختران»، ص ۳۶۷.
  7. مهریزی، «بلوغ دختران»، ص ۱۵۱.
  8. بحرانی، الحدائق‌الناضره، ج۱۳، ص۱۸۲ ؛ خوانساری، جامع‌المدارک، ج۳، ص۳۶۵.
  9. وسائل‌الشیعه، ج۷، ص۱۶۷.
  10. نجفی، جواهرالکلام، ج۲۶، ص۳۸.
  11. فیض کاشانی، مفاتیح‌الشرائع، ج۱، ص۱۴.
  12. همان.
  13. معرفت، «بلوغ دختران»، ص۱۷۲.
  14. صانعی، بلوغ دختران، ص۳۵.

==منابع==صفحه پودمان:Message box/ambox.css محتوایی ندارد.

تعریف مسئله

بلوغ شرط درستی بسیاری از احکام اسلام است. بسیاری از عبادات، معاملات و حقوق فرد از نگاه اسلام متوقف بر رسیدن وی به این دوره از رشد است.[۱] بلوغ همراه با دگرگونی‌هایی است که در اندام و جسم انسان پدید می‌آید؛ مهم‌ترین این تغییرات شکل گرفتن اندام تناسلی در فرد و امکان تولید مثل است. پس از نعوظ و احتلام در پسران و قاعدگی در دختران، امکان تولید مثل ایجاد می‌شود.[۲] علاوه بر این علامات، در سنت روایی، سنین خاصی نیز به عنوان علامت بلوغ شمرده شده‌اند.[۳]

اهمیت موضوع در فقه معاصر

فقه شیعه

فقهای شیعه از بلوغ با دو اصطلاح تعبیر کرده‌اند؛

  1. بلوغ جنسی: تعریف بلوغ به کمال طبیعی انسان و رسیدن به مرحله‌ای از سنّ که امکان تولید مثل برای فرد فراهم می‌شود،‌ محور تعریف فقها از بلوغ است. این تعریف موافق با تصور عرف از موضوع و همچنین تعریف لغوی بلوغ است.
  2. بلوغ شرعی: ملاک بلوغ بر اساس این اصطلاح، سنّی است که در نصوص و ادلّه شرعی بیان شده است. بنابر این اصطلاح رسیدن پسران به پانزده سالگی و دختران به نه سالگی، دلیل بر بلوغ ایشان است.[۴]

مسئله اساسی در رابطه با سنین مطرح شده در ادله و فتاوای فقها این است که آیا سنّ نشانه‌ای قراردادی از سوی شارع برای احراز بلوغ است یا نشانه‌ای طبیعی در کنار سایر نشانه‌هاست. غالب فقها بر این باورند که سنّ وارد شده در روایات، نشانه‌ای تعبّدی است و برخی مانند محمدحسین کاشف‌الغطاء میان سنّ و سایر علائم مانند قاعدگی چنین تفکیک کرده است که سنّ را قراردادی از جانب شارع دانسته و دیگر علامات را نشانه‌های طبیعی بر بلوغ شمرده است. [۵] محمدعلی گرامی ادعا می‌کند که قول به بلوغ پسر در پانزده‌ سال و دختر در نه سال، اجماعی است و اگر در تاریخ فقه شیعه مخالفت‌هایی هم به چشم می‌خورد، آنقدر شاذّ و نادر است که فقها به آنها اعتنایی نکردند.[۶]در ارتباط با بلوغ دختران در نه سالگی، فقهای بسیاری مانند شیخ طوسی، ابن‌ادریس حلّی، محقّق اردبیلی و صاحب جواهر ادعای اجماع کرده‌اند.[۷] شهرت قول به بلوغ دختران در نه سالگی به اندازه‌ای بوده که فقهای شیعه آن را بی‌نیاز از بحث دیدند؛‌ فقهایی مانند شیخ یوسف بحرانی و خوانساری در مقام استدلال بر بلوغ دختران در نه سال،آنقدر مسئله را واضح و تعداد روایات را فراوان و دلالتشان را واضح دیدند که نیازی به نقلشان ندیدند.[۸] شیخ حرّ عاملی در عنوان باب بیست و نهمِ کتاب الصوم از کتاب وسائل‌الشیعه به بلوغ دختران در نه سال تعبیر کرده است، در حالی که هیچ یک از روایات این باب بر بلوغ دختران در نه سال دلالت ندارند.[۹]

در برابر این نظر مشهور، در میان فقهای متقدم آنچنان اختلافی به چشم نمی‌خورد.[۱۰] نخستین فقیهی که با این دیدگاه مخالفت کرد، محمدمحسن فیض کاشانی بود.[۱۱] به نظر فیض کاشانی، با توجه به اختلافات موجود در روایات مرتبط با موضوع بر این باور است که نمی‌توان بلوغ را در یک سنّ منحصر کرد؛ بلوغ دارای مراتبی است و نسبت به موضوعات مختلف سنین مختلفی دارد.[۱۲] محمدهادی معرفت، از فقها و مفسّران معاصر، نیز با انحصار بلوغ در یک سنّ مخالف است و ملاک اصلی بلوغ را در رشد و زنانگی دختران می‌شمارد که غالبا با احراز خون حیض ثابت می‌شود.[۱۳] یوسف صانعی، از مراجع معاصر شیعه، بلوغ دختران را در سیزده سال می‌دانست.[۱۴]

نظریه‌ها

منابع مطالعاتی بلوغ دختران

پانویس

  1. مهریزی، بلوغ دختران، ص ۱۲۷.
  2. همان، ص۱۳۱.
  3. همان، ص۱۴۰
  4. نورمفیدی، «بلوغ دختران»، ۱۳۹-۱۴۱.
  5. مهریزی، «بلوغ دختران»، ص ۱۵۱.
  6. گرامی، «پژوهشی در بلوغ دختران»، ص ۳۶۷.
  7. مهریزی، «بلوغ دختران»، ص ۱۵۱.
  8. بحرانی، الحدائق‌الناضره، ج۱۳، ص۱۸۲ ؛ خوانساری، جامع‌المدارک، ج۳، ص۳۶۵.
  9. وسائل‌الشیعه، ج۷، ص۱۶۷.
  10. نجفی، جواهرالکلام، ج۲۶، ص۳۸.
  11. فیض کاشانی، مفاتیح‌الشرائع، ج۱، ص۱۴.
  12. همان.
  13. معرفت، «بلوغ دختران»، ص۱۷۲.
  14. صانعی، بلوغ دختران، ص۳۵.

منابع