فقه معاصر:پیش‌نویس بلوغ دختران: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
==تعریف مسئله==
==تعریف مسئله==
بلوغ شرط درستی بسیاری از احکام اسلام است. بسیاری از عبادات، معاملات و حقوق فرد از نگاه اسلام متوقف بر رسیدن وی به این دوره از رشد است.<ref>مهریزی، بلوغ دختران، ص ۱۲۷.</ref> بلوغ همراه با دگرگونی‌هایی است که در اندام و جسم انسان پدید می‌آید؛ مهم‌ترین این تغییرات شکل گرفتن اندام تناسلی در فرد و امکان تولید مثل است. پس از نعوظ و احتلام در پسران و قاعدگی در دختران، امکان تولید مثل ایجاد می‌شود.<ref>همان، ص۱۳۱.</ref> علاوه بر این علامات، در سنت روایی، سنین خاصی نیز به عنوان علامت بلوغ شمرده شده‌اند.<ref>همان، ص۱۴۰</ref>  
بلوغ شرط درستی بسیاری از احکام اسلام است. بسیاری از عبادات، معاملات و حقوق فرد از نگاه اسلام متوقف بر رسیدن وی به این دوره از رشد است.<ref>مهریزی، بلوغ دختران، ص ۱۲۷.</ref> بلوغ همراه با دگرگونی‌هایی است که در اندام و جسم انسان پدید می‌آید؛ مهم‌ترین این تغییرات شکل گرفتن اندام تناسلی در فرد و امکان تولید مثل است. پس از نعوظ و احتلام در پسران و قاعدگی در دختران، امکان تولید مثل ایجاد می‌شود.<ref>همان، ص۱۳۱.</ref> علاوه بر این علامات، در سنت روایی، سنین خاصی نیز به عنوان علامت بلوغ شمرده شده‌اند.<ref>همان، ص۱۴۰</ref>  
==اهمیت موضوع در فقه معاصر==
==اهمیت موضوع در فقه معاصر==  
==فقه شیعه==
==فقه شیعه==
فقهای شیعه از بلوغ با دو اصطلاح تعبیر کرده‌اند؛
فقهای شیعه از بلوغ با دو اصطلاح تعبیر کرده‌اند؛
#بلوغ جنسی: تعریف بلوغ به کمال طبیعی انسان و رسیدن به مرحله‌ای از سنّ که امکان تولید مثل برای فرد فراهم می‌شود،‌ محور تعریف فقها از بلوغ است. این تعریف موافق با تصور عرف از موضوع و همچنین تعریف لغوی بلوغ است.  
#بلوغ جنسی: تعریف بلوغ به کمال طبیعی انسان و رسیدن به مرحله‌ای از سنّ که امکان تولید مثل برای فرد فراهم می‌شود،‌ محور تعریف فقها از بلوغ است. این تعریف موافق با تصور عرف از موضوع و همچنین تعریف لغوی بلوغ است.  
#بلوغ شرعی: ملاک بلوغ بر اساس این اصطلاح، سنّی است که در نصوص و ادلّه شرعی بیان شده است. بنابر این اصطلاح رسیدن پسران به پانزده سالگی و دختران به نه سالگی، دلیل بر بلوغ ایشان است.<ref>نورمفیدی، «بلوغ دختران»، ۱۳۹-۱۴۱.</ref>  
#بلوغ شرعی: ملاک بلوغ بر اساس این اصطلاح، سنّی است که در نصوص و ادلّه شرعی بیان شده است. بنابر این اصطلاح رسیدن پسران به پانزده سالگی و دختران به نه سالگی، دلیل بر بلوغ ایشان است.<ref>نورمفیدی، «بلوغ دختران»، ۱۳۹-۱۴۱.</ref>  
مسئله اساسی در رابطه با سنین مطرح شده در ادله و فتاوای فقها این است که آیا سنّ نشانه‌ای قراردادی از سوی شارع برای احراز بلوغ است یا نشانه‌ای طبیعی در کنار سایر نشانه‌هاست. غالب فقها بر این باورند که سنّ وارد شده در روایات، نشانه‌ای تعبّدی است و برخی مانند محمدحسین کاشف‌الغطاء میان سنّ و سایر علائم مانند قاعدگی چنین تفکیک کرده است که سنّ را قراردادی از جانب شارع دانسته و دیگر علامات را نشانه‌های طبیعی بر بلوغ شمرده است. <ref>مهریزی، «بلوغ دختران»، ص ۱۵۱.</ref>برخی پژوهشگران گفته‌اند که قول به بلوغ پسر در پانزده‌ سال و دختر در نه سال، اجماعی است و اگر در تاریخ فقه شیعه مخالفت‌هایی هم به چشم می‌خورد، آنقدر شاذّ و نادر است که فقها به آنها اعتنایی نکردند.<ref>گرامی، «پژوهشی در بلوغ دختران»، ص ۳۶۷.</ref>در ارتباط با بلوغ دختران در نه سالگی، فقهای بسیاری مانند شیخ طوسی، ابن‌ادریس حلّی، محقّق اردبیلی و صاحب جواهر ادعای اجماع کرده‌اند.<ref>مهریزی، «بلوغ دختران»، ص ۱۵۱.</ref> شهرت قول به بلوغ دختران در نه سالگی به اندازه‌ای بوده که فقهای شیعه آن را بی‌نیاز از بحث دیدند؛‌ طبق گزارشی که مهدی مهریزی ارائه کرده است، فقهایی مانند صاحب جواهر، شیخ یوسف بحرانی و خوانساری در مقام استدلال بر بلوغ دختران در نه سال، نیازی به نقل روایات آن ندیدند و شیخ حرّ عاملی عنوان یک باب از کتاب وسائل الشیعه را «بلوغ سنّی دختران در نه سالگی» قرار داده است، در حالی که هیچ یک از روایات این باب بر بلوغ دختران در نه سال دلالت ندارند.<ref>همان، ۱۵۲.</ref>


در برابر این نظر مشهور، نظرهای دیگری در میان فقهای متقدم و متأخر به چشم می‌خورد. برخی بلوغ دختران را در ده سال دانسته‌اند؛ کسانی مانند شیخ طوسی و ابن‌حمزه از فقهای متقدم. یوسف صانعی، از مراجع معاصر شیعه، بلوغ دختران را در سیزده سال می‌دانست. برخی دیگر بلوغ را امری دارای مراتب دانستند. بر اساس این دیدگاه بلوغ نسبت به هر تکلیفی تفاوت دارد؛ مثلا روزه در سیزده سالگی بر دختران واجب می‌شود. فقهایی چون فیض کاشانی و محمدهادی معرفت این قول را اختیار کردند. <ref>همان، ۱۵۶.</ref>
مسئله اساسی در رابطه با سنین مطرح شده در ادله و فتاوای فقها این است که آیا سنّ نشانه‌ای قراردادی از سوی شارع برای احراز بلوغ است یا نشانه‌ای طبیعی در کنار سایر نشانه‌هاست. غالب فقها بر این باورند که سنّ وارد شده در روایات، نشانه‌ای تعبّدی است و برخی مانند محمدحسین کاشف‌الغطاء میان سنّ و سایر علائم مانند قاعدگی چنین تفکیک کرده است که سنّ را قراردادی از جانب شارع دانسته و دیگر علامات را نشانه‌های طبیعی بر بلوغ شمرده است. <ref>مهریزی، «بلوغ دختران»، ص ۱۵۱.</ref> [[محمدعلی گرامی]] ادعا می‌کند که قول به بلوغ پسر در پانزده‌ سال و دختر در نه سال، اجماعی است و اگر در تاریخ فقه شیعه مخالفت‌هایی هم به چشم می‌خورد، آنقدر شاذّ و نادر است که فقها به آنها اعتنایی نکردند.<ref>گرامی، «پژوهشی در بلوغ دختران»، ص ۳۶۷.</ref>در ارتباط با بلوغ دختران در نه سالگی، فقهای بسیاری مانند شیخ طوسی، ابن‌ادریس حلّی، محقّق اردبیلی و صاحب جواهر ادعای اجماع کرده‌اند.<ref>مهریزی، «بلوغ دختران»، ص ۱۵۱.</ref> شهرت قول به بلوغ دختران در نه سالگی به اندازه‌ای بوده که فقهای شیعه آن را بی‌نیاز از بحث دیدند؛‌ فقهایی مانند شیخ یوسف بحرانی و [[خوانساری]] در مقام استدلال بر بلوغ دختران در نه سال،آنقدر مسئله را واضح و تعداد روایات را فراوان و دلالتشان را واضح دیدند که نیازی به نقلشان ندیدند.<ref>بحرانی، الحدائق‌الناضره، ج۱۳، ص۱۸۲ ؛ خوانساری، جامع‌المدارک، ج۳، ص۳۶۵.</ref> شیخ حرّ عاملی در عنوان باب بیست و نهمِ کتاب الصوم از کتاب وسائل‌الشیعه به بلوغ دختران در نه سال تعبیر کرده است، در حالی که هیچ یک از روایات این باب بر بلوغ دختران در نه سال دلالت ندارند.<ref>وسائل‌الشیعه، ج۷، ص۱۶۷.</ref>
 
در برابر این نظر مشهور، در میان فقهای متقدم آنچنان اختلافی به چشم نمی‌خورد.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ج۲۶، ص۳۸.</ref> نخستین فقیهی که با این دیدگاه مخالفت کرد، [[محمدمحسن فیض کاشانی]] بود.<ref>فیض کاشانی، مفاتیح‌الشرائع، ج۱، ص۱۴.</ref> به نظر فیض کاشانی، با توجه به اختلافات موجود در روایات مرتبط با موضوع بر این باور است که نمی‌توان بلوغ را در یک سنّ منحصر کرد؛ بلوغ دارای مراتبی است و نسبت به موضوعات مختلف سنین مختلفی دارد.<ref>همان.</ref> [[محمدهادی معرفت]]، از فقها و مفسّران معاصر، نیز با انحصار بلوغ در یک سنّ مخالف است و ملاک اصلی بلوغ را در رشد و زنانگی دختران می‌شمارد که غالبا با احراز خون حیض ثابت می‌شود.<ref>معرفت، «بلوغ دختران»، ص۱۷۲.</ref> [[یوسف صانعی]]، از مراجع معاصر شیعه، بلوغ دختران را در سیزده سال می‌دانست.<ref>صانعی، بلوغ دختران، ص۳۵.</ref>
 
===نظریه‌ها===
==منابع مطالعاتی بلوغ دختران==
==پانویس==
{{پانویس}}
==منابع=={{نگارش}}
==تعریف مسئله==
بلوغ شرط درستی بسیاری از احکام اسلام است. بسیاری از عبادات، معاملات و حقوق فرد از نگاه اسلام متوقف بر رسیدن وی به این دوره از رشد است.<ref>مهریزی، بلوغ دختران، ص ۱۲۷.</ref> بلوغ همراه با دگرگونی‌هایی است که در اندام و جسم انسان پدید می‌آید؛ مهم‌ترین این تغییرات شکل گرفتن اندام تناسلی در فرد و امکان تولید مثل است. پس از نعوظ و احتلام در پسران و قاعدگی در دختران، امکان تولید مثل ایجاد می‌شود.<ref>همان، ص۱۳۱.</ref> علاوه بر این علامات، در سنت روایی، سنین خاصی نیز به عنوان علامت بلوغ شمرده شده‌اند.<ref>همان، ص۱۴۰</ref>
==اهمیت موضوع در فقه معاصر==
==فقه شیعه==
فقهای شیعه از بلوغ با دو اصطلاح تعبیر کرده‌اند؛
#بلوغ جنسی: تعریف بلوغ به کمال طبیعی انسان و رسیدن به مرحله‌ای از سنّ که امکان تولید مثل برای فرد فراهم می‌شود،‌ محور تعریف فقها از بلوغ است. این تعریف موافق با تصور عرف از موضوع و همچنین تعریف لغوی بلوغ است.  
#بلوغ شرعی: ملاک بلوغ بر اساس این اصطلاح، سنّی است که در نصوص و ادلّه شرعی بیان شده است. بنابر این اصطلاح رسیدن پسران به پانزده سالگی و دختران به نه سالگی، دلیل بر بلوغ ایشان است.<ref>نورمفیدی، «بلوغ دختران»، ۱۳۹-۱۴۱.</ref>
 
مسئله اساسی در رابطه با سنین مطرح شده در ادله و فتاوای فقها این است که آیا سنّ نشانه‌ای قراردادی از سوی شارع برای احراز بلوغ است یا نشانه‌ای طبیعی در کنار سایر نشانه‌هاست. غالب فقها بر این باورند که سنّ وارد شده در روایات، نشانه‌ای تعبّدی است و برخی مانند محمدحسین کاشف‌الغطاء میان سنّ و سایر علائم مانند قاعدگی چنین تفکیک کرده است که سنّ را قراردادی از جانب شارع دانسته و دیگر علامات را نشانه‌های طبیعی بر بلوغ شمرده است. <ref>مهریزی، «بلوغ دختران»، ص ۱۵۱.</ref> [[محمدعلی گرامی]] ادعا می‌کند که قول به بلوغ پسر در پانزده‌ سال و دختر در نه سال، اجماعی است و اگر در تاریخ فقه شیعه مخالفت‌هایی هم به چشم می‌خورد، آنقدر شاذّ و نادر است که فقها به آنها اعتنایی نکردند.<ref>گرامی، «پژوهشی در بلوغ دختران»، ص ۳۶۷.</ref>در ارتباط با بلوغ دختران در نه سالگی، فقهای بسیاری مانند شیخ طوسی، ابن‌ادریس حلّی، محقّق اردبیلی و صاحب جواهر ادعای اجماع کرده‌اند.<ref>مهریزی، «بلوغ دختران»، ص ۱۵۱.</ref> شهرت قول به بلوغ دختران در نه سالگی به اندازه‌ای بوده که فقهای شیعه آن را بی‌نیاز از بحث دیدند؛‌ فقهایی مانند شیخ یوسف بحرانی و [[خوانساری]] در مقام استدلال بر بلوغ دختران در نه سال،آنقدر مسئله را واضح و تعداد روایات را فراوان و دلالتشان را واضح دیدند که نیازی به نقلشان ندیدند.<ref>بحرانی، الحدائق‌الناضره، ج۱۳، ص۱۸۲ ؛ خوانساری، جامع‌المدارک، ج۳، ص۳۶۵.</ref> شیخ حرّ عاملی در عنوان باب بیست و نهمِ کتاب الصوم از کتاب وسائل‌الشیعه به بلوغ دختران در نه سال تعبیر کرده است، در حالی که هیچ یک از روایات این باب بر بلوغ دختران در نه سال دلالت ندارند.<ref>وسائل‌الشیعه، ج۷، ص۱۶۷.</ref>
 
در برابر این نظر مشهور، در میان فقهای متقدم آنچنان اختلافی به چشم نمی‌خورد.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ج۲۶، ص۳۸.</ref> نخستین فقیهی که با این دیدگاه مخالفت کرد، [[محمدمحسن فیض کاشانی]] بود.<ref>فیض کاشانی، مفاتیح‌الشرائع، ج۱، ص۱۴.</ref> به نظر فیض کاشانی، با توجه به اختلافات موجود در روایات مرتبط با موضوع بر این باور است که نمی‌توان بلوغ را در یک سنّ منحصر کرد؛ بلوغ دارای مراتبی است و نسبت به موضوعات مختلف سنین مختلفی دارد.<ref>همان.</ref> [[محمدهادی معرفت]]، از فقها و مفسّران معاصر، نیز با انحصار بلوغ در یک سنّ مخالف است و ملاک اصلی بلوغ را در رشد و زنانگی دختران می‌شمارد که غالبا با احراز خون حیض ثابت می‌شود.<ref>معرفت، «بلوغ دختران»، ص۱۷۲.</ref> [[یوسف صانعی]]، از مراجع معاصر شیعه، بلوغ دختران را در سیزده سال می‌دانست.<ref>صانعی، بلوغ دختران، ص۳۵.</ref>
 
===نظریه‌ها===
==منابع مطالعاتی بلوغ دختران==
==پانویس==
{{پانویس}}
==منابع=={{نگارش}}
==تعریف مسئله==
بلوغ شرط درستی بسیاری از احکام اسلام است. بسیاری از عبادات، معاملات و حقوق فرد از نگاه اسلام متوقف بر رسیدن وی به این دوره از رشد است.<ref>مهریزی، بلوغ دختران، ص ۱۲۷.</ref> بلوغ همراه با دگرگونی‌هایی است که در اندام و جسم انسان پدید می‌آید؛ مهم‌ترین این تغییرات شکل گرفتن اندام تناسلی در فرد و امکان تولید مثل است. پس از نعوظ و احتلام در پسران و قاعدگی در دختران، امکان تولید مثل ایجاد می‌شود.<ref>همان، ص۱۳۱.</ref> علاوه بر این علامات، در سنت روایی، سنین خاصی نیز به عنوان علامت بلوغ شمرده شده‌اند.<ref>همان، ص۱۴۰</ref>
==اهمیت موضوع در فقه معاصر==
==فقه شیعه==
فقهای شیعه از بلوغ با دو اصطلاح تعبیر کرده‌اند؛
#بلوغ جنسی: تعریف بلوغ به کمال طبیعی انسان و رسیدن به مرحله‌ای از سنّ که امکان تولید مثل برای فرد فراهم می‌شود،‌ محور تعریف فقها از بلوغ است. این تعریف موافق با تصور عرف از موضوع و همچنین تعریف لغوی بلوغ است.  
#بلوغ شرعی: ملاک بلوغ بر اساس این اصطلاح، سنّی است که در نصوص و ادلّه شرعی بیان شده است. بنابر این اصطلاح رسیدن پسران به پانزده سالگی و دختران به نه سالگی، دلیل بر بلوغ ایشان است.<ref>نورمفیدی، «بلوغ دختران»، ۱۳۹-۱۴۱.</ref>
 
مسئله اساسی در رابطه با سنین مطرح شده در ادله و فتاوای فقها این است که آیا سنّ نشانه‌ای قراردادی از سوی شارع برای احراز بلوغ است یا نشانه‌ای طبیعی در کنار سایر نشانه‌هاست. غالب فقها بر این باورند که سنّ وارد شده در روایات، نشانه‌ای تعبّدی است و برخی مانند محمدحسین کاشف‌الغطاء میان سنّ و سایر علائم مانند قاعدگی چنین تفکیک کرده است که سنّ را قراردادی از جانب شارع دانسته و دیگر علامات را نشانه‌های طبیعی بر بلوغ شمرده است. <ref>مهریزی، «بلوغ دختران»، ص ۱۵۱.</ref> [[محمدعلی گرامی]] ادعا می‌کند که قول به بلوغ پسر در پانزده‌ سال و دختر در نه سال، اجماعی است و اگر در تاریخ فقه شیعه مخالفت‌هایی هم به چشم می‌خورد، آنقدر شاذّ و نادر است که فقها به آنها اعتنایی نکردند.<ref>گرامی، «پژوهشی در بلوغ دختران»، ص ۳۶۷.</ref>در ارتباط با بلوغ دختران در نه سالگی، فقهای بسیاری مانند شیخ طوسی، ابن‌ادریس حلّی، محقّق اردبیلی و صاحب جواهر ادعای اجماع کرده‌اند.<ref>مهریزی، «بلوغ دختران»، ص ۱۵۱.</ref> شهرت قول به بلوغ دختران در نه سالگی به اندازه‌ای بوده که فقهای شیعه آن را بی‌نیاز از بحث دیدند؛‌ فقهایی مانند شیخ یوسف بحرانی و [[خوانساری]] در مقام استدلال بر بلوغ دختران در نه سال،آنقدر مسئله را واضح و تعداد روایات را فراوان و دلالتشان را واضح دیدند که نیازی به نقلشان ندیدند.<ref>بحرانی، الحدائق‌الناضره، ج۱۳، ص۱۸۲ ؛ خوانساری، جامع‌المدارک، ج۳، ص۳۶۵.</ref> شیخ حرّ عاملی در عنوان باب بیست و نهمِ کتاب الصوم از کتاب وسائل‌الشیعه به بلوغ دختران در نه سال تعبیر کرده است، در حالی که هیچ یک از روایات این باب بر بلوغ دختران در نه سال دلالت ندارند.<ref>وسائل‌الشیعه، ج۷، ص۱۶۷.</ref>
 
در برابر این نظر مشهور، در میان فقهای متقدم آنچنان اختلافی به چشم نمی‌خورد.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ج۲۶، ص۳۸.</ref> نخستین فقیهی که با این دیدگاه مخالفت کرد، [[محمدمحسن فیض کاشانی]] بود.<ref>فیض کاشانی، مفاتیح‌الشرائع، ج۱، ص۱۴.</ref> به نظر فیض کاشانی، با توجه به اختلافات موجود در روایات مرتبط با موضوع بر این باور است که نمی‌توان بلوغ را در یک سنّ منحصر کرد؛ بلوغ دارای مراتبی است و نسبت به موضوعات مختلف سنین مختلفی دارد.<ref>همان.</ref> [[محمدهادی معرفت]]، از فقها و مفسّران معاصر، نیز با انحصار بلوغ در یک سنّ مخالف است و ملاک اصلی بلوغ را در رشد و زنانگی دختران می‌شمارد که غالبا با احراز خون حیض ثابت می‌شود.<ref>معرفت، «بلوغ دختران»، ص۱۷۲.</ref> [[یوسف صانعی]]، از مراجع معاصر شیعه، بلوغ دختران را در سیزده سال می‌دانست.<ref>صانعی، بلوغ دختران، ص۳۵.</ref>  


===نظریه‌ها===
===نظریه‌ها===
۴۳

ویرایش