۶٬۷۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{موضوعات فاقد منبع مطالعاتی}} | {{موضوعات فاقد منبع مطالعاتی}} | ||
[[حجیت سیرههای متشرعه]] به معنای اعتبار سلوک عمومی، عادت رفتاری یا رویههای فرهنگی متشرعان در جایگاه مستندی برای استنباط حکم شرعی است. این آداب یا رفتارها فقط وقتی جزو سیره متشرعه محسوب میشوند که علّت حدوثشان تشرع (مسلمان بودن) فاعلشان باشد. | [[حجیت سیرههای متشرعه]] به معنای اعتبار سلوک عمومی، عادت رفتاری یا رویههای فرهنگی متشرعان در جایگاه مستندی برای استنباط حکم شرعی است. این آداب یا رفتارها فقط وقتی جزو سیره متشرعه محسوب میشوند که علّت حدوثشان تشرع (مسلمان بودن) فاعلشان باشد. بنابر این نمیتوان هر عمل عادی و روزمرهای که مسلمانان انجام میدهند را جزو سیره متشرعه دانست. از این رو، بلند خواندن (جهر) نماز جمعه یا بلند گذاشتن ریش مردان مسلمان جزو سیره متشرعه است؛ اما مثلاً نوع پوشش محلی مسلمانان شرق آفریقا جزو سیره متشرعه نیست؛ چرا که از جهت مسلمان بودنشان وارد عرف و سیره آنها نشده است. سیره متشرعه با مفاهیم شرعی دیگری همچون [[سیرهی عقلا]]، «سنّت» و [[ارتکاز متشرعه]] مرتبط است. | ||
در این باره پرسش پیش روی فقه این است که آیا سیره متشرعه میتواند مستند حکم شرعی باشد؟ اگر سیره متشرعه به معنای توافق عملی مسلمانان بر رویهای شرعی باشد، جایگاهی همچون اجماع دارد؟ آیا حجیت سیره متشرعه مشروط به عمل مسلمانان عصر ظهور معصومان است یا آداب شرعی مسلمانان عصر غیبت نیز جز سیره متشرعه محسوب میشود؟ آیا احراز عدم ردع شارع برای حجیت سیره متشرعه کافی است؟ آیا حجیت رفتار متشرعان مشروط به مسائلی همچون موضع موافق شارع ذیل قول یا فعل معصوم است؟ در صورت اثبات عملی به عنوان سیره متشرعه، آیا میتواند مقدمهای برای اثبات ارتکاز متشرّعه باشد؟ | در این باره پرسش پیش روی فقه این است که آیا سیره متشرعه میتواند مستند حکم شرعی باشد؟ اگر سیره متشرعه به معنای توافق عملی مسلمانان بر رویهای شرعی باشد، جایگاهی همچون اجماع دارد؟ آیا حجیت سیره متشرعه مشروط به عمل مسلمانان عصر ظهور معصومان است یا آداب شرعی مسلمانان عصر غیبت نیز جز سیره متشرعه محسوب میشود؟ آیا احراز عدم ردع شارع برای حجیت سیره متشرعه کافی است؟ آیا حجیت رفتار متشرعان مشروط به مسائلی همچون موضع موافق شارع ذیل قول یا فعل معصوم است؟ در صورت اثبات عملی به عنوان سیره متشرعه، آیا میتواند مقدمهای برای اثبات ارتکاز متشرّعه باشد؟ |
ویرایش