۵٬۰۴۸
ویرایش
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
مسعود امامی در نظریه خود میگوید که نظریهپردازان درباره اعتبار رأی اکثریت ممکن است بر اساس یک مبنا قائل به اعتبار و بر اساس مبنایی دیگر قائل به عدم اعتبار شوند؛ در حالی که هر نظریهپردازی نمیتواند بیشتر از یک مبنا برای ارائه نظر خود درباره یک موضوع در یک حوزه داشته باشد، مثلا درباره تشکیل حکومت نمیتوان گفت یک نظریهپرداز بر اساس مبنای حق تعیین سرنوشت، رأی اکثریت را معتبر میداند و بر اساس مبنای مشروعیت دینی یا مصلحت قائل به عدم اعتبار آن است. بنابراین به نظر میرسد نویسنده باید بر اساس حوزههای گوناگون به تقسیمبندی نظرات میپرداخت. | مسعود امامی در نظریه خود میگوید که نظریهپردازان درباره اعتبار رأی اکثریت ممکن است بر اساس یک مبنا قائل به اعتبار و بر اساس مبنایی دیگر قائل به عدم اعتبار شوند؛ در حالی که هر نظریهپردازی نمیتواند بیشتر از یک مبنا برای ارائه نظر خود درباره یک موضوع در یک حوزه داشته باشد، مثلا درباره تشکیل حکومت نمیتوان گفت یک نظریهپرداز بر اساس مبنای حق تعیین سرنوشت، رأی اکثریت را معتبر میداند و بر اساس مبنای مشروعیت دینی یا مصلحت قائل به عدم اعتبار آن است. بنابراین به نظر میرسد نویسنده باید بر اساس حوزههای گوناگون به تقسیمبندی نظرات میپرداخت. | ||
نکته دیگر در این | نکته دیگر در این کتاب، عدم اشاره به نام نظریهپردازان است. نویسنده زمانی که به بررسی مبانی مختلف بهویژه مبنای حق تعیین سرنوشت میپردازد، قائلان این مبانی را مشخص نمیکند، بنابراین میتوان گفت کتاب در ارائه مستندات دچار ضعف است. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |