اتانازی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۳
افزودن لینک
(ساختن مقاله)
 
(افزودن لینک)
خط ۲۰: خط ۲۰:
*'''اتانازی غیرمستقیم:''' داروهایی در دسترس بیمار لاعلاج گذاشته می‌شود تا به دست خود به زندگی‌اش پایان بدهد<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۳، ص۳۲۳.</ref> و یا داروهایی به او تجویز می‌شود که پیامد آن مرگ است.<ref>پارساپور و دیگران، «اتانازی، تبیین و تحلیل اخلاقی»، ص۳.</ref>
*'''اتانازی غیرمستقیم:''' داروهایی در دسترس بیمار لاعلاج گذاشته می‌شود تا به دست خود به زندگی‌اش پایان بدهد<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۳، ص۳۲۳.</ref> و یا داروهایی به او تجویز می‌شود که پیامد آن مرگ است.<ref>پارساپور و دیگران، «اتانازی، تبیین و تحلیل اخلاقی»، ص۳.</ref>


بحث فقهی درباره اتانازی خارج از موضوع بیماران مرگ مغزی است؛ بدین ترتیب فقیه ممکن است جدا کردن دستگاه از بیمار مرگ مغزی یا بیماری که به کما رفته و امیدی به علاج وی نیست را جایز بداند، اما همان فقیه اتانازی منفعل، یعنی ترک درمان از روی ترحم را حرام بداند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به مکارم شیرازی، ناصر، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹-۴۸۰؛ خویی تبریزی، احکام جامع مسائل پزشکی، ص۲۸۰؛ خویی، فقه الاعذار الشرعیة و المسائل الطبیة، ص۱۹۸.</ref>
بحث فقهی درباره اتانازی خارج از موضوع بیماران [[مرگ مغزی]] است؛ بدین ترتیب فقیه ممکن است جدا کردن دستگاه از بیمار مرگ مغزی یا بیماری که به کما رفته و امیدی به علاج وی نیست را جایز بداند، اما همان فقیه اتانازی منفعل، یعنی ترک درمان از روی ترحم را حرام بداند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به مکارم شیرازی، ناصر، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹-۴۸۰؛ خویی تبریزی، احکام جامع مسائل پزشکی، ص۲۸۰؛ خویی، فقه الاعذار الشرعیة و المسائل الطبیة، ص۱۹۸.</ref>


===تاریخچه و جایگاه===
===تاریخچه و جایگاه===
خط ۲۹: خط ۲۹:
==حکم تکلیفی و دلایل آن==
==حکم تکلیفی و دلایل آن==
===دیدگاه فقهای شیعه===
===دیدگاه فقهای شیعه===
دیدگاه فقهای شیعه درباره حکم تکلیفی اتانازی براساس تقسیم آن به فعال، منفعل و غیر مستقیم مختلف است. با این حال در همه موارد، بنابر نظر فقها، اذن و رضایت بیمار به انجام اتانازی، اثری در تغییر حکم تکلیفی، یعنی حکم حرمت ایجاد نمی‌کند:<ref>فاضل لنکرانی، احکام بیماران و پزشکان، ص۱۵۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹.</ref>
دیدگاه فقهای شیعه درباره حکم تکلیفی اتانازی براساس تقسیم آن به فعال، منفعل و غیرمستقیم مختلف است. با این حال در همه موارد، بنابر نظر فقها، اذن و رضایت بیمار به انجام اتانازی، اثری در تغییر حکم تکلیفی، یعنی حکم حرمت ایجاد نمی‌کند:<ref>فاضل لنکرانی، احکام بیماران و پزشکان، ص۱۵۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹.</ref>


*'''حکم اتانازی فعال:''' بیشتر فقیهان معاصر شیعه در حرمت اتانازی فعال (قتل ترحم‌آمیز با اقدام پزشک) اتفاق‌نظر دارند.<ref>منتظری، احکام پزشکی، ص۱۲۲؛ فاضل لنکرانی، احکام ببیماران و پزشکان، ص۱۵۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹؛ مکارم شیرازی، احکام پزشکی، ص۱۱۶؛ خویی، تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ص۲۸۰-۲۸۱، صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۱۰۰؛ علوی گرگانی، استفتائات پزشکی، ص۴۰؛ قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۳، ص۳۰۵.</ref>
*'''حکم اتانازی فعال:''' بیشتر فقیهان معاصر شیعه در حرمت اتانازی فعال (قتل ترحم‌آمیز با اقدام پزشک) اتفاق‌نظر دارند.<ref>منتظری، احکام پزشکی، ص۱۲۲؛ فاضل لنکرانی، احکام ببیماران و پزشکان، ص۱۵۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹؛ مکارم شیرازی، احکام پزشکی، ص۱۱۶؛ خویی و تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ص۲۸۰-۲۸۱، صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۱۰۰؛ علوی گرگانی، استفتائات پزشکی، ص۴۰؛ قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۳، ص۳۰۵.</ref>
*'''حکم اتانازی منفعل:''' بسیاری از فقها اتانازی منفعل (ترک و خودداری از معالجه بیمار لاعلاجی که از بیماریش رنج می‌کشد) حرام دانسته‌اند.<ref>صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۱۰۰؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹؛ منتظری، احکام پزشکی، ص۱۲۲.</ref> میرزاجواد تبریزی ادامه درمان در این شرایط را واجب ندانسته است.<ref>خویی، تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ص۲۸۱.</ref> برخی فقها در شرایط خاصی ترک و خودداری از معالجه را جایز دانسته‌اند؛ از جمله ناصر مکارم شیرازی در جواب به استفتائی درباره فردی که  ۱۲ سال است که به کما رفته و یا بیماری که پس از عمل جراحی مدت طولانی است که به هوش نیامده، گفته است: اگر بازگشت بیمار به حال طبیعی عادتاً امکان نداشته باشد، دست کشیدن از معالجه جایز است.<ref>[https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=21&catid=46873 «پایان دادن به زندگی بیمارانی که سال‌ها بیهوش هستند»، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی.]</ref> سید علی خامنه‌ای و سید ابوالقاسم خویی، حفظ بیمار محتضری که امیدی به درمانش نیست را واجب ندانسته و لذا بنا به نظر او خودداری از مداوای این بیمار حرام نیست.<ref>[https://www.leader.ir/fa/book/64/احکام-پزشکی «احکام اتانازی (قتل از روی ترحم)»، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری.]؛ خویی، فقه الاعذار الشرعیة و المسائل الطبیة، ص۱۹۸.</ref> می‌توان گفت جواز ترک درمان از سوی پزشکان در جواب‌هایی که به این استفتائات داده شده، به سبب این باشد که در همه این موارد بیمار دارای حیات غیرمستقر بوده است و اگر بیمار دارای حیات مستقر باشد، ترک درمان جایز نیست.  
*'''حکم اتانازی منفعل:''' بسیاری از فقها اتانازی منفعل (ترک و خودداری از معالجه بیمار لاعلاجی که از بیماریش رنج می‌کشد) حرام دانسته‌اند.<ref>صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۱۰۰؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹؛ منتظری، احکام پزشکی، ص۱۲۲.</ref> [[میرزاجواد تبریزی]] ادامه درمان در این شرایط را واجب ندانسته است.<ref>خویی، تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ص۲۸۱.</ref> برخی فقها در شرایط خاصی ترک و خودداری از معالجه را جایز دانسته‌اند؛ از جمله [[ناصر مکارم شیرازی]] در جواب به استفتائی درباره فردی که  ۱۲ سال است که به کما رفته و یا بیماری که پس از عمل جراحی مدت طولانی است که به هوش نیامده، گفته است: اگر بازگشت بیمار به حال طبیعی عادتاً امکان نداشته باشد، دست کشیدن از معالجه جایز است.<ref>[https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=21&catid=46873 «پایان دادن به زندگی بیمارانی که سال‌ها بیهوش هستند»، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی.]</ref> [[سید علی خامنه‌ای]] و [[سید ابوالقاسم خویی]]، حفظ بیمار محتضری که امیدی به درمانش نیست را واجب ندانسته و لذا بنا به نظر او خودداری از مداوای این بیمار حرام نیست.<ref>[https://www.leader.ir/fa/book/64/احکام-پزشکی «احکام اتانازی (قتل از روی ترحم)»، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری.]؛ خویی، فقه الاعذار الشرعیة و المسائل الطبیة، ص۱۹۸.</ref> می‌توان گفت جواز ترک درمان از سوی پزشکان در جواب‌هایی که به این استفتائات داده شده، به سبب این باشد که در همه این موارد بیمار دارای حیات غیرمستقر بوده است و اگر بیمار دارای حیات مستقر باشد، ترک درمان جایز نیست.  
*'''حکم اتانازی غیرمستقیم:''' بنابر نظر فقیهانی چون حسینعلی منتظری و محمد فاضل لنکرانی، تسریع در مرگ بیمار اگر به دست خود بیمار انجام شود، خودکشی محسوب شده و حرام است.<ref>منتظری، احکام پزشکی، ص۱۲۳؛ قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۳، ص۳۰۳.</ref>
*'''حکم اتانازی غیرمستقیم:''' بنابر نظر فقیهانی چون [[حسینعلی منتظری]] و [[محمد فاضل لنکرانی]]، تسریع در مرگ بیمار اگر به دست خود بیمار انجام شود، خودکشی محسوب شده و حرام است.<ref>منتظری، احکام پزشکی، ص۱۲۳؛ قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۳، ص۳۰۳.</ref>


===ادله===
===ادله===
خط ۴۸: خط ۴۸:
برای حرمت اتانازی غیرمستقیم، به ادله حرمت خودکشی در آیات و روایات و وجوب حفظ نفس تمسک شده است:<ref>مرتضوی، قتل ترحم (اتانازی) در آینه فقه، ص۴۷.</ref>
برای حرمت اتانازی غیرمستقیم، به ادله حرمت خودکشی در آیات و روایات و وجوب حفظ نفس تمسک شده است:<ref>مرتضوی، قتل ترحم (اتانازی) در آینه فقه، ص۴۷.</ref>
*از نظر فقیهان، آیه تهلکه<ref>سوره بقره، آیه ۱۹۵.</ref> و آیه «و لا تقتلوا انفسکم إن الله کان بکم رحیماً»<ref>سوره نساء، آیه ۲۹.</ref> و همچنین برخی روایات<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۹، ص۳۷۹.</ref> بر حرمت خودکشی و انتحار دلالت می‌کنند.<ref>محقق اردبیلی، زبدة البیان، ص۴۲۸؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۲۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۳، ص۳۵۶؛ مرتضوی، قتل از روی ترحم (اتانازی) در آینه فقه، ص۴۷ و ۵۳.</ref> بر این اساس، اتانازی غیرمستقیم که بیمار صعب‌العلاج برای رهایی از درد و رنج شخصاً به آن اقدام می‌کند، خودکشی محسوب می‌شود و حرام است.<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۳، ص۳۰۶.</ref>
*از نظر فقیهان، آیه تهلکه<ref>سوره بقره، آیه ۱۹۵.</ref> و آیه «و لا تقتلوا انفسکم إن الله کان بکم رحیماً»<ref>سوره نساء، آیه ۲۹.</ref> و همچنین برخی روایات<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۹، ص۳۷۹.</ref> بر حرمت خودکشی و انتحار دلالت می‌کنند.<ref>محقق اردبیلی، زبدة البیان، ص۴۲۸؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۲۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۳، ص۳۵۶؛ مرتضوی، قتل از روی ترحم (اتانازی) در آینه فقه، ص۴۷ و ۵۳.</ref> بر این اساس، اتانازی غیرمستقیم که بیمار صعب‌العلاج برای رهایی از درد و رنج شخصاً به آن اقدام می‌کند، خودکشی محسوب می‌شود و حرام است.<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۳، ص۳۰۶.</ref>
*ادله‌ای که بر حرمت خودکشی دلالت دارد، به‌نحو دلالت التزامی بر وجوب حفظ نفس نیز دلالت می‌کند.<ref>سلطانی و کراچیان ثانی، «اثبات فقهی و حقوقی قاعده لزوم حفظ نفس»، ص۹۶.</ref> ضمن آنکه بنا به نظر برخی فقها، وجوب حفظ نفس از مستقلات عقلیه‌ای است که عقل به‌تنهایی می‌تواند به لزوم آن حکم کند و در پی آن، کشف از حکم خدای متعال را به دنبال داشته باشد.<ref>[https://www.irna.ir/news/83715766/فاضل-لنکرانی-حفظ-جان-از-اهم-واجبات-است فاضل لنکرانی، «حفظ جان از اهم واجبات است»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.]</ref>
*ادله‌ای که بر حرمت خودکشی دلالت دارد، به‌نحو دلالت التزامی بر وجوب حفظ نفس نیز دلالت می‌کند.<ref>سلطانی و کراچیان ثانی، «اثبات فقهی و حقوقی قاعده لزوم حفظ نفس»، ص۹۶.</ref> ضمن آنکه بنا به نظر برخی فقها، وجوب حفظ نفس از [[مستقلات عقلیه|مستقلات عقلیه‌ای]] است که عقل به‌تنهایی می‌تواند به لزوم آن حکم کند و در پی آن، کشف از حکم خدای متعال را به دنبال داشته باشد.<ref>[https://www.irna.ir/news/83715766/فاضل-لنکرانی-حفظ-جان-از-اهم-واجبات-است فاضل لنکرانی، «حفظ جان از اهم واجبات است»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.]</ref>


===دیدگاه فقهای اهل‌سنت===
===دیدگاه فقهای اهل‌سنت===
خط ۶۹: خط ۶۹:


برخی از روایاتی که بر مبنای آنها به حرمت اتانازی استدلال شده، عبارتند از:
برخی از روایاتی که بر مبنای آنها به حرمت اتانازی استدلال شده، عبارتند از:
*روایاتی از پیامبر(ص) که از کشتن نفس محترم به ناحق و همچنین از خودکشی نهی کرده است.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ج۴، ص۷۲؛ مسلم، صحیح مسلم، ج۱، ص۱۰۳؛ زبار، عبد الاوی، القتل الرحیم بین التحریم و الاباحة، ص۷۸.</ref>
*روایاتی از پیامبر(ص) که از کشتن نفس محترم به ناحق و همچنین از [[خودکشی]] نهی کرده است.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ج۴، ص۷۲؛ مسلم، صحیح مسلم، ج۱، ص۱۰۳؛ زبار، عبد الاوی، القتل الرحیم بین التحریم و الاباحة، ص۷۸.</ref>
* روایاتی که در آن از آرزوی مرگ کردن به خاطر بیماری یا رنج، نهی شده است.<ref>مسلم، صحیح مسلم، ج۴، ص۲۰۶۴؛ زبار، عبد الاوی، القتل الرحیم بین التحریم و الاباحة، ص۷۹؛ عبدالحمید اسماعیل، «القتل الرحیم و موقف شریعة الاسلامیة منه: دراسة فقهیة مقارنة»، ص۵۳۴.</ref>
* روایاتی که در آن از آرزوی مرگ کردن به خاطر بیماری یا رنج، نهی شده است.<ref>مسلم، صحیح مسلم، ج۴، ص۲۰۶۴؛ زبار، عبد الاوی، القتل الرحیم بین التحریم و الاباحة، ص۷۹؛ عبدالحمید اسماعیل، «القتل الرحیم و موقف شریعة الاسلامیة منه: دراسة فقهیة مقارنة»، ص۵۳۴.</ref>


خط ۸۱: خط ۸۱:
====اتانازی غیرمستقیم====
====اتانازی غیرمستقیم====
در حکم وضعی اتانازی با توجه به اذن و رضایت بیمار از انجام آن یا عدم اذن و رضایت وی، میان فقها اختلاف‌نظر وجود دارد. یکی از مسائلی که از گذشته در فقه شیعه مطرح بوده و اکنون می‌توان در این باره از آن استفاده کرد، آن است که اگر کسی به دیگری بگوید: «مرا بکش وگرنه تو را می‌کشم» آیا می‌تواند او را بکشد؟ و اگر کشت آیا قصاص یا دیه بر او ثابت می‌شود؟<ref>انصاری، «قتل از روی ترحم»، ص۱۳۳.</ref> دو دیدگاه در این مسئله وجود دارد:
در حکم وضعی اتانازی با توجه به اذن و رضایت بیمار از انجام آن یا عدم اذن و رضایت وی، میان فقها اختلاف‌نظر وجود دارد. یکی از مسائلی که از گذشته در فقه شیعه مطرح بوده و اکنون می‌توان در این باره از آن استفاده کرد، آن است که اگر کسی به دیگری بگوید: «مرا بکش وگرنه تو را می‌کشم» آیا می‌تواند او را بکشد؟ و اگر کشت آیا قصاص یا دیه بر او ثابت می‌شود؟<ref>انصاری، «قتل از روی ترحم»، ص۱۳۳.</ref> دو دیدگاه در این مسئله وجود دارد:
# '''سقوط حق قصاص و دیه:''' بنابر نظر فقیهانی همچون محقق حلی، شهید ثانی، صاحب جواهر، سید عبدالاعلی سبزواری و سید روح‌الله خمینی، چون مقتول به قتل خودش اذن و رضایت داده، پس حق قصاص و دیه را اسقاط نموده است.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ج۴، ص۱۸۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۴۲، ص۵۴؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۱۵، ص۸۹؛ سبزواری، مهذب الاحکام، ج۲۸، ص۱۹۹؛ خمینی، تحریر الوسیله، ج۲، ص۴۸۹.</ref>
# '''سقوط حق قصاص و دیه:''' بنابر نظر فقیهانی همچون محقق حلی، شهید ثانی، صاحب جواهر، سید عبدالاعلی سبزواری و [[سید روح‌الله موسوی خمینی|سید روح‌الله خمینی]]، چون مقتول به قتل خودش اذن و رضایت داده، پس حق قصاص و دیه را اسقاط نموده است.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ج۴، ص۱۸۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۴۲، ص۵۴؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۱۵، ص۸۹؛ سبزواری، مهذب الاحکام، ج۲۸، ص۱۹۹؛ خمینی، تحریر الوسیله، ج۲، ص۴۸۹.</ref>
# '''عدم سقوط حق قصاص و دیه:''' بنابر نظر فقیهانی همچون سید ابوالقاسم خویی، میرزا جواد تبریزی و جعفر سبحانی حتی با وجود رضایت و اذن مقتول از قتل خودش، حق قصاص و دیه ساقط نمی‌شود؛<ref>خویی، مبانی تکملة المنهاج، ج۴۲، ص۱۸؛ تبریزی، تنقیح مبانی الاحکام، ص۴۷-۴۸؛ سبحانی، احكام القصاص في الشريعة الاسلامية الغراء، ص۹۳.</ref> زیرا بر خلاف آنچه در اموال جاری می‌شود، انسان بر اتلاف خودش تسلط ندارد تا اذن وی به اتلاف خودش موجب اسقاط ضمان باشد، پس عمومات ادله قصاص این مورد را نیز شامل می‌شود.<ref>خویی، مبانی تکملة المنهاج، ج۴۲، ص۱۸؛ تبریزی، تنقیح مبانی الاحکام، ص۴۷-۴۸؛ سبحانی، احكام القصاص في الشريعة الاسلامية الغراء، ص۹۳.</ref> سید محمدصادق روحانی در نقد این دیدگاه گفته است که انسان‌ مالک جان خود، اعضا و اعمال خودش است و لذا با اذن و رضایت به اتلاف و قتل خودش، حق قصاص و دیه ساقط می‌شود.<ref>روحانی، فقه الصادق، ج۲۶، ص۳۴.</ref>
# '''عدم سقوط حق قصاص و دیه:''' بنابر نظر فقیهانی همچون سید ابوالقاسم خویی، میرزا جواد تبریزی و [[جعفر سبحانی]] حتی با وجود رضایت و اذن مقتول از قتل خودش، حق قصاص و دیه ساقط نمی‌شود؛<ref>خویی، مبانی تکملة المنهاج، ج۴۲، ص۱۸؛ تبریزی، تنقیح مبانی الاحکام، ص۴۷-۴۸؛ سبحانی، احكام القصاص في الشريعة الاسلامية الغراء، ص۹۳.</ref> زیرا بر خلاف آنچه در اموال جاری می‌شود، انسان بر اتلاف خودش تسلط ندارد تا اذن وی به اتلاف خودش موجب اسقاط ضمان باشد، پس عمومات ادله قصاص این مورد را نیز شامل می‌شود.<ref>خویی، مبانی تکملة المنهاج، ج۴۲، ص۱۸؛ تبریزی، تنقیح مبانی الاحکام، ص۴۷-۴۸؛ سبحانی، احكام القصاص في الشريعة الاسلامية الغراء، ص۹۳.</ref> [[سید محمدصادق روحانی]] در نقد این دیدگاه گفته است که انسان‌ مالک جان خود، اعضا و اعمال خودش است و لذا با اذن و رضایت به اتلاف و قتل خودش، حق قصاص و دیه ساقط می‌شود.<ref>روحانی، فقه الصادق، ج۲۶، ص۳۴.</ref>


====اتانازی منفعل====
====اتانازی منفعل====
بررسی حکم وضعی اتانازی منفعل یا ترک معالجه و درمان بیماری که از بیماری‌اش رنج می‌برد به این امر بستگی دارد که کدام‌یک از عناوین «حرمت قتل نفس» یا «وجوب انقاذ نفس محترم» بر آن صدق می‌کند.<ref>انصاری قمی، «قتل از روی ترحم»، ص۱۳۸.</ref> بنابر گفته محمدرضا انصاری قمی، از نظر عرفی مسئله تحت‌عنوان «وجوب انقاذ نفس محترم» قرار می‌گیرد؛ زیرا عمل قتل از وی سر نزده، بلکه صرفاً بیمار را از مرگ نجات نداده است<ref>انصاری قمی، «قتل از روی ترحم»، ص۱۳۸.</ref> و بنابر نظر علامه حلی و صاحب جواهر، هر کس انسانی را در حال هلاکت ببیند و او را نجات ندهد -در حالی که توانایی نجات او را دارد- اگرچه شخص گناه مرتکب شده، ولی ضمان -قصاص یا دیه- بر عهده وی نیست.<ref>علامه حلی، تحریر الاحکام، ج۵، ص۵۵۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۴۳، ص۱۵۳.</ref> بر این اساس اگر پزشک، بیماری را معالجه نکند و او در اثر ترک معالجه بمیرد، اگرچه پزشک مرتکب گناه شده، ولی ضامن نیست و وارث متوفی حق قصاص یا دیه ندارد.<ref>انصاری قمی، «قتل از روی ترحم»، ص۱۴۱.</ref>
بررسی حکم وضعی اتانازی منفعل یا ترک معالجه و درمان بیماری که از بیماری‌اش رنج می‌برد به این امر بستگی دارد که کدام‌یک از عناوین «حرمت قتل نفس» یا «وجوب انقاذ نفس محترم» بر آن صدق می‌کند.<ref>انصاری قمی، «قتل از روی ترحم»، ص۱۳۸.</ref> بنابر گفته [[محمدرضا انصاری قمی]]، از نظر عرفی مسئله تحت‌عنوان «وجوب انقاذ نفس محترم» قرار می‌گیرد؛ زیرا عمل قتل از وی سر نزده، بلکه صرفاً بیمار را از مرگ نجات نداده است<ref>انصاری قمی، «قتل از روی ترحم»، ص۱۳۸.</ref> و بنابر نظر علامه حلی و صاحب جواهر، هر کس انسانی را در حال هلاکت ببیند و او را نجات ندهد -در حالی که توانایی نجات او را دارد- اگرچه شخص گناه مرتکب شده، ولی ضمان -قصاص یا دیه- بر عهده وی نیست.<ref>علامه حلی، تحریر الاحکام، ج۵، ص۵۵۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۴۳، ص۱۵۳.</ref> بر این اساس اگر پزشک، بیماری را معالجه نکند و او در اثر ترک معالجه بمیرد، اگرچه پزشک مرتکب گناه شده، ولی ضامن نیست و وارث متوفی حق قصاص یا دیه ندارد.<ref>انصاری قمی، «قتل از روی ترحم»، ص۱۴۱.</ref>


====اتانازی فعال====
====اتانازی فعال====
۱٬۱۲۴

ویرایش