علی‌رغم اینکه فقها از دیرباز بخشی از مباحث مربوط به فلسفه فقه را تحت عنوان رئوس ثمانیه، مورد توجه قرار می‌دادند، لیکن هنوز فلسفه فقه به عنوان علمی معین و دارای ساختار روشن و قضایای منسجم که همگی ناظر به یک موضوع بوده و هدف خاصی را دنبال کنند، طراحی نشده است (ص ۲۴).

برخی پرسش‌ها

آیا در قلمرو دین منطقة الفراغ وجود دارد؟ همه افعال معصومان وجه شرعی دارد و می‌تواند مستند احکام فقهی باشد؟ کاربرد عقل و مصلحت، بنای عقلا، قاعده عدل و انصاف و... در استنباط فقهی چیست؟ آیا فقه غایتی دارد و این غایات دست‌یافتنی هستند؟ آیا فقه فقط سعادت اخروی را مد نظر قرارر داده است یا سعادت دنیوی را نیز مد نظر داشته است؟ آیا فقه ظرفیت نظام‌سازی را دارد یا خیر؟ احکام فقه ثابتند یا متغیر؟ زمان و مکان در اجتهاد و استباط حکم شرعی مؤثر است؟ تحولات فقه چیست و چه خاستگاهی دارد؟ آیا روش اجتهاد سنتی پاسخگوی نیازهای فعلی جامعه است؟ ساختار فقه چیست؟ شیوه فهم متون و نصوص دینی و فقهی چیست؟ مخاطب احکام دینی چه ویژگی‌هایی دارد؟ آیا موضوع‌شاسی فقهی نیز در دستور کار فقه است؟ آیا تمسک به روح شریعت، مذاق شریعت یا مقاصد الشریعه به لحاظ شرعی ممکن است؟ حکم حکومتی چیست و وظیفه مقلدان سایر مراجع نسبت به آن چیست؟ موضوع فقه افعال انسان مکلف است یا افعال انسان محق؟ حکم فقهی مفهومی اعتباری است یا واقعی؟ احکام فقهی با حقوق فطری، طبیعی و حقوق بشر سازگار است؟ عوامل پویایی یا ایستایی فقه کدامند؟ وجوه تمایز فرقه‌ها و مکاتب فقهی کدامند و چگونه پدید می‌آید؟ (ص ۲۵ - ۲۷).

مقالات جلد اول

فلسفه فقه

این مقاله به قلم رسول نادری، در پی پاسخ دادن به این پرسش‌هاست: فلسفه فقه چگونه دانشی است؟ وصفی است یا دستوری؟ چه گزاره هایی دارد؟ آیا تاسیس چنین دانشی لازم است؟ چه تاثیراتی بر علم فقه دارد؟ نادری استدلال می‌کند که اگر فلسفه فقه دستوری باشد، کارکرد آن ایجاد تغییر در فقه است، اما اگر صرفاً گزارش باشد چنین اثری ندارد. از نظر نویسنده فلسفه فقه علمی «توصیفی - تجویزی» است. نویسنده نشان می‌دهد که این اختلاف نظر و همچنین ابهام در حد و کارکرد اصول فقه چطور باعث شده رابطه این دو علم مبهم باقی بماند. در بخش پایانی نیز نویسنده تلاش می‌کند فهرستی از مسائل اصلی فلسفه فقه ارائه کند.

این مقاله پیشتر در فصلنامه قبسات (شماره ۳۹، دی ۱۳۸۵ش) منتشر شده است. مقاله را اینجا ببینید.

چیستی فلسفه فقه

جابر توحیدی اقدم و عبدالرحیم سلیمای بهبهانی در این مقاله هشت تعریف فلسفه فقه را که تا زمان نگارش مقاله بیان شده است ارائه می‌کنند: (۱) مباحث عقلی پیشافقهی، (۲) مجموعة گزاره‌هایی درباره مبادی تصوّری و تصدیقی، و غایت و تقسیمات و تفریقات فقه‌، (۳) مباحثی که به کلّیت فقه می‌پردازد و به پرسش‌های اساسی «کلّ فقه» پاسخ می‌دهد، (۴) دانشی که از پیش‌فرض‌های فقه و اجتهاد فقهی بحث می‌کند و به دو مسأله می‌پردازد: مسائل مربوط به کلّیت و تمامیت فقه و مسائلی که به فرایند اجتهاد نظر دارد، (۵) اندیشیدن درباره مبانی و هدف و منابع احکام و تمهید نظریه‌های کلّی درباره شیوه تحقیق و تفسیر [نصوص] است، (۶) مجموعه تأمّلات نظری و تحلیلی و عقلانی در باب «علم فقه» است، (۷) علم درجه دومی که موضوع آن خود علم فقه است، (۸) علم ناظر در فقه، برای شناخت کلّیت آن به‌صورت دانش موجود در جهان بی آن‌که این شناختِ کلّیت، داخل فقه مداخله داشته باشد.

نویسندگان پس از شرح هر تعریف نقاط ضعف و قوت آن را برمی‌شمارند و در پایان مقاله به نسبت حدود «فلسفه فقه» با دیگر علوم می‌پردازد. این مقاله پیشتر در فصلنامه قبسات (شماره ۳۲، دی ۱۳۸۳ش) چاپ شده است. مقاله را اینجا ببینید.

فلسفه فقه احکام

این مقاله را ابوالقاسم علیدوست نوشته است. نویسنده تعریف‌های مقاله پیشین را نقد و در نهایت پیشنهاد دیگری ارائه می‌کند. از نظر علیدوست می‌توان فلسفه فقه را «عنوانی مشیر» دانست. این عنوان اشاره دارد به مجموعه مسائلی که در نظام استنباط، فهم شریعت و تأسیس فقه لازم هستند؛اما در دانشی خاص بحث نشده‌اند. او در پایان پیشنهاد می‌کند که «فلسفه فقه» به مسائلي منحصر گردد كه ناظر به كليت فقه و اجتهاد است؛ بدون اين كه وارد مباحث اصول فقه شود؛ پس فيلسوف فقه، بدون ورود به مباحث اصولی، متكفل مباحثي چون تعريف فقه و بحث از مبادي فقه مي شود. متن این مقاله در سایت نویسنده منتشر شده است. مقاله را اینجا ببینید.

گفتمان فلسفه فقه

عبدالحسین خسروپناه در مقاله گفتمان فلسفه فقه، ابتدا فقه را از جهت موضوع، محمول گستره و ارتباط مبانی آن با معرفت‌شناسی بررسی می‌کند. سپس برخی از مسائلی را که خود جزو چالش‌های فلسفه فقه می‌داند برمیشمارد، برای مثال ثابت و متغیر بود، جامعه‌ساز بودن، طراح و برنامه‌ریز نبودن فقه، دنیایی و ظاهربین بودن فقه، مصرف کننده بودن فقه. این مقاله پیشتر در فصلنامه قبسات (شماره ۳۲، دی ۱۳۸۳ش) چاپ شده است. مقاله را اینجا ببینید.

جایگاه تساهل و تسامح در قوانین حقوقی اجتماعی اسلام

نویسنده این مقاله طاهر اسداللهی است. نوسنده معتقد است روح غالب در آموزش‌ها و دستورهای اسلامی مبتنی بر تساهل و تخفیف و آسان‌گیری است؛ به حدی که می‌توان با مستندات فقهی آن را همچون اصلی فقهی در نظر گرفت. پس این مقاله ادله شرعی اثبات قاعدة تساهل و تسامح را بررسی می‌کند. سپس جایگاه قاعده تساهل و تسامح را در وضع و اجرای بخشی از قوانین حقوقی اسلام را بررسی کرده، و در نهایت نمونه‌هایی از استناد برخی فقیهان به این قاعده را آورده است. این مقاله پیشتر در فصلنامه قبسات (شماره ۳۲، دی ۱۳۸۳) منتشر شده است. مقاله را اینجا ببینید.

عرفی و عقلایی بودن زبان دین در حوزه تشریع و تقنین

محمدجواد سلمان‌پور مسئله حجیت ظواهر و اعتبار فهم فقهی از کتاب و سنت را بررسی کرده است. به عقیده او هرمنوتیک به برخی پیش‌فرضهای حجیت ظواهر خدشه وارد کرده است. حال از آنجا که زبان‌ دین‌ برای‌ بیان‌ احکام‌ شرعی‌ و قوانین‌ زندگی‌ بشر همان‌ زبان‌ عرفی‌ مردم‌ است‌؛ از قواعد و قوانین‌ مشترک‌ بین‌ تمام‌ زبان‌ها پیروی‌ می‌کند. از همین‌ رو برای‌ فهم‌ زبان شارع باید سراغ‌ همان‌ استظهارات‌ عرفی‌ و بنای‌ عقلا رفت‌ و از به‌کارگیری‌ دقایق‌ فلسفی‌ یا عرفانی‌ پرهیز کرد. نویسنده با تکیه بر نظریه خطابات قانونی استدلال می‌کند که اوامر شارع محدود به‌ زمان‌ و مکان‌ یا افراد خاصی‌ نیست و بنابراین بایستی در همه زمانها قابل فهم و اجرا باشد. این مقاله پیشتر در فصلنامه قبسات (شماره ۲۵، دی ۱۳۸۱ش) منتشر شده است. مقاله را اینجا ببینید.

بررسی ساختار فقه

این مقاله را حسین حسن‌زاده نوشته است. نویسنده در نمونه از ساختارهای ارائه شده در تاریخ فقه (توسط سلار، ابوصلاح حلبی، ابن براج، محقق حلی، شهید اول، حسین عاملی، فیض کاشانی، سید محمدباقر صدر، عبدالکریم بی‌آزار شیرازی و علی مشکینی) را فهرست کرده است. سپس ساختار فقهی آثار اهل سنت را برررسی نموده و در پایان ساختار پیشنهادی خود را ارائه کرده است. در پیشنهاد نویسنده تقسیم فقه بر اساس فعل مکلّف و مقاصد اولیه آن شکل می‌گیرد. اگراغراض اوّلیه، آخرت باشد، عبادات و اگر اغراض دنیوی باشد معاملات نامیده می‌‏شود. این مقاله پیشتر در فصلنامه قبسات (شماره ۳۲، دی ۱۳۸۳) منتشر شده است. مقاله را اینجا ببینید.

عوامل پویایی فقه

سیدعلی سادات‌فخر، تلاش کرده تا عواملی را بربشمارد که باعث می‌شوند فقه قدرت حل مشکلات اجتماعی و سیاسی را داشته باشد.

نقد نظریه حداقلی در قلمرو فقه

علی ربانی گلپایگانی در این مقاله به ادعای عدم توانایی فقه در پاسخگویی به تمام نیازهای بشر پاسخ دهد. بر اساس نظریه دین حداقلی، شرایع الهی به بیان حداقل‌ها اکتفا کرده‌اند و حداکثرها را به عقل بشر واگذار کرده‌اند. ربانی گلپایگانی معتقد است که فقه اسلامی حداکثری است و در مسائلی همچون روابط اجتماعی جامعیت و پویایی دارد. عقل و دانش بشری نیز صرفاً ابزرا تعیین و تخشخیص موضوعات احکام و همچنین یافتن راهارهای مناسب برای استنباط احکام دینی هستند.

مذاق شریعت

مقاله مذاق شریعت، نوشته محمود حکمت‌نیابرگرفته از رساله ایشان با عنوان «فقه و حقوق خانواده و فلسفه آن» است. او در این مقاله از چیستی مذاق شریعت را بحث می‌کند و نمونه‌هایی از استناد به مذاق شریعت را برمی‌شمرد. سپس برخی شیوه‎‌های دستیابی به مذاق شریعت ( اولویت‌بندی احکام، مجموع احکام، آثار احکام، روش عقلی، صفات شارع و...) بررسی می‌کند و پس از آن اعتبار مذاق شریعت و راههای به دست آوردن آن را می‌سنجد.

استناد فقهی به مذاق شریعت در بوته نقد

این مقاله را محمدعشایری و ابوالقاسم علیدوست نوشته‌اند. نویسندگان سعی می‌کنند در این مقاله با بررسی مثالهایی از استناد به مذاق شریعت، آسیبهای مربوط به این روش را نشان دهند. ایشان استناد به مذاق شریعت را به دو نوع استقلالی (مبیّن اراده شارع) و ابزاری (مفسر مقصود شارع) تقسیم می‌کنند.

ثبات شریعت و مدیریت دگرگونی‌های اجتماعی و اقتصادی

سیدحسن میر معزی این مقاله را نوشته است. نویسنده با فرض جامعیت فقه و ثبات احکام فقهی به این مسئله پرداخته است که فقها چگونه فقه را با دگرگونی‌های اجتماعی سازگار کرده‌اند.

منابع فقه

سیف‌الله صرامی نویسنده ان مقاله است. او در این مقاله منابع فقه را ادیدگاه قرآن بررسی می‌کند. به اعتقاد او، از نظر قرآن، اولین مبع فقه خود قرآن است. سنت نیز دومین منیع فقه است که شامل قول و فعل و تقریر معصومان می‌شود. منبع سوم نیز خبر واحد است. از نظر قرآن، عقل نیز تحت شرایطی می‌توان منبع تشخیص احکام باشد.

درآمدی بر منابع کلامی استنباط از قرآن

این مقاله را احمد مبلغی نوشته است. نویسنده، این مقاله را در دو بخش نگاشته. بخش نخست مبانی کلامی منبع بودن قرآن و قلمرو آیات الاحکام و مبانی کلای روش استنباط ار قرآن را بررسی می‌کند. در بخش دوم نیز

تبیعت یا عدم تبیعت احکام از مصالح و مفاسد واقعی

نویسنده این مقاله ابوالقاسم علیدوست است. نویسنده با شرح سه دیدگاه در پاسخ به مسئله تبعیت یا عدم تبیعت احکام از مصالح و مفاسد (تبیعت مطلق، تبیعت نسبی، عدم تبیعت) اعلام میکند که هرچند با دلایل متقن بر ما آشکار است که افعال الهی - چه در مقام تکوین و چه در مقام تشریع- همگی هدفمند هستند؛ این به معنای ضرورت یا وضوح تبیعت احکام از مصالح و مفاسد واقعی و موجود در متعلق احکام نیست.

امکان فهم مصالح و مفاسد مورد نظر شارع

نویسنده این مقاله نیز ابوالقاسم علیدوست است. ایشان در این مقاله تبیعت احکام شرع از مصالح و مفاسد واقعی را فرض می‌گیرند و به سراغ این پرسش می‌رود که آیا عقل امکان کشف این مصالح و مفاسد را دارد یا خیر.

نقش سنت در حجیت فهم ظواهر

سید عبدالحمید ابطحی در این مقاله سنجنش مفهوم ظاهر قرآن است.از نظر نویسنده، حجیت ظواهر آیات به معنای استقلال آنها نیست و بایستی آنها در پیوند با روایات بررسی کرد تا مطمئن شد که مخصص یا مقیدی ندارد.

سنت‌پژوهی

این مقاله را علی‌اکبر رشاد نوشته است. ماهیت‌شناسی سنت، روش‌شناسی احراز صدور سنت، ترسیم اطلس جامع احادیث و تحلیل اقسم سنت، بازکاوی علمی ادعیه و مناجاتها از مسائلی است که در این مقاله بررسی شده‌اند.

اصل اولی در گفتار و رفتار معصومان

نویسنده این مقاله حسنعلی علی‌اکبریان است. او در این مقاله اسندلال میکند که اگر فعل معصوم در مقام تبیین دین باشد مستند احکام ثابت فقه خواهد بود؛ اما اگر فعلی که از معصوم صادر شده است در مقام دیگری - همچون مقام حکومت، قضاوت یا شئون شخصی - باشد حکمی موقت و متغیر است.

تأملی در حجیت خر موثق

سید محمد نجفی یزدی