کاربر:Ma.sultanmoradi/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخهها
←مدعیات: اصلاح ارقام |
|||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
== مدعیات == | == مدعیات == | ||
نویسنده معتقد است که بر اساس مقتضای قواعد فقهی بایستی قطع عضو را بایستی مصداق وارد کردن نقص بر بدن دانست. حال فرقی نمیکند که با اجازه باشد و غرضی عقلایی (مثل پیوند) برای آن وجود داشته باشد یا هیچ یک از این موارد وجود نداشته باشد. اما از جحت کبرای حکم فقهی، به نظر نویسنده دلیلی بر حرمت بیقید و شرط اضرار وجود ندارد ( | نویسنده معتقد است که بر اساس مقتضای قواعد فقهی بایستی قطع عضو را بایستی مصداق وارد کردن نقص بر بدن دانست. حال فرقی نمیکند که با اجازه باشد و غرضی عقلایی (مثل پیوند) برای آن وجود داشته باشد یا هیچ یک از این موارد وجود نداشته باشد. اما از جحت کبرای حکم فقهی، به نظر نویسنده دلیلی بر حرمت بیقید و شرط اضرار وجود ندارد (ص۵۲-۵۳). |
نسخهٔ ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۰۵
"پیوند اعضا و مرگ مغزی در آینه فقه" کتابی است به قلم سیدمحسن مرتضوی.
معرفی
گزارش محتوا
- قطع اعضای بدن مسلمان برای پیوند به دیگران به لحاظ حکم اولی حرام است. دلایل آن را اینگونه برمیشمرند:
- روایات حفظِ حرمت بدن میت مسلمان دلالت بر حرمت قطع اعضای او دارد.
- اصل وجوب دفن میت مسلمان که امری اجماعی است، با پیوند اعضای میت منافات دارد.
- مثله کردن (بریدن اعضای بدن) میت، اصلی اجماعی است. در حالی که پیوند اعضای میت مستلزم مثله کردن آن است (ص28)
- پیوند اعضای میت کافر
- قطع اعضای بدن کافر حربی برای پیوند، شرعاً جایز است، زیرا بدن میت کافر حربی حرمت ندارد(ص33).
- طبق تعهدی که میان کافر ذمی و معاهد با مسلمانان وجود دارد، ایشان در زمان حیاتشان محترمند؛ اما از آنجا که طبق ادلۀ شرعی تعهد میان مسلمانان و کفار معاهد یا ذمی با مرگ ایشان به پایان میرسد. بنابراین پیوند اعضای ایشان جایز است. البته به عقیدۀ نویسنده این در شرایطی جایز است که قرارداد میان آنها و مسلمانان فقط محدود به دوران حیاطشان باشد (ص34-35).
- قطع و پیوند اعضای انسان زنده
- اگر قطع عضو برای پیوند به دیگران باشد، بایستی بررسی کرد که آن عضو جزو اعضای رئیسه (اعضایی که فقدانشان موجب مرگ یا نقص جبرانناپذیر میشود، مثل چشم، دست، پا و...) است یا غیر رئیسه (اعضایی که نقص جدی به همراه ندارد و ترمیم میگردد، مثل تکهای از پوست). به بیان نویسنده، فقه شیعی قطع اعضای رئیسه را حرام میداند؛ زیرا یا موجب خطر مرگ میشود (مثل قلب)، یا موجب ذلت و هتک مومن میشود (مثل بینی یا گوش)، یا اگرچه موجب هیچ یک از این دو نیست، مصداق جنایت بر نفس است.
- درباره قطع اعضای غیررئیسه، دو دیدگاه حرمت و جواز بیان میشود. حرمت اضرار به نفس و اینکه آیا قطع عضو بهقصد پیوند مصداق اضرار است ا خیر.
- پیوند اعضای میت کافر
- پیوند اعضای میت کافر
مدعیات
نویسنده معتقد است که بر اساس مقتضای قواعد فقهی بایستی قطع عضو را بایستی مصداق وارد کردن نقص بر بدن دانست. حال فرقی نمیکند که با اجازه باشد و غرضی عقلایی (مثل پیوند) برای آن وجود داشته باشد یا هیچ یک از این موارد وجود نداشته باشد. اما از جحت کبرای حکم فقهی، به نظر نویسنده دلیلی بر حرمت بیقید و شرط اضرار وجود ندارد (ص۵۲-۵۳).