کاربر:Abbasi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
== تقریر نظریه ولایت امت == | == تقریر نظریه ولایت امت == | ||
=== نقد === | === نقد === | ||
۱. ایشان وجود اوامر جمعی در خطابات شارع را به عنوان یکی از مبانی و مقدمات ولایت امت مطرح میکند که همان نظریه مغنیه است. اگرچه مغنیه به صراحت ولایت را مطرح نمیکند اما اینکه جامعه و اجتماع برای اجرای بعضی احکام مکلف هستند لازمه ولایت آنها است همانطور که آیه شریفه والمؤمنین و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض دلالت بر این ولایت دارد. | ۱. ایشان وجود اوامر جمعی در خطابات شارع را به عنوان یکی از مبانی و مقدمات ولایت امت مطرح میکند که همان نظریه مغنیه است. اگرچه مغنیه به صراحت ولایت را مطرح نمیکند اما اینکه جامعه و اجتماع برای اجرای بعضی احکام مکلف هستند لازمه ولایت آنها است همانطور که آیه شریفه والمؤمنین و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض دلالت بر این ولایت دارد. |
نسخهٔ ۲۷ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۲۱
ساختار پیشنهادی
جایگاه و اهمیت
توضیح نظریه
بر اساس نظریه ولایت امت برپایی دولت در عصر غیبت بر اساس ولایت امت بر خویش، امری ضروری است و مشروعیت نظام سیاسی در عصر غیبت بر پایه اراده ملت استوار است. فقیه لبنانی معاصر محمدمهدی شمسالدین از مبتکران این نظریه است. شمسالدین مدعی است که تا قبل از او کسی چنین نظریهای را مطرح نکرده است.[۱] او این نظریه را در خلال مباحث مطرح کرده است و فصل مجزایی به این امر اختصاص نداده است. در ولایت امت با استفاده از مجموعهای از مبانی فقهی و کلامی سعی شده که اثبات شود: ولایت سیاسی در دوره غیبت، حق انحصاری «امت» است و فقیه تنها ازآنرو که عضوی از امت است، حق مشارکت دارد و دارای حق ویژهای نیست. ایشان احکام شریعت را به دو بخش ثابت و متغیر تقسیم میکند و اوامر حکومت در شریعت را از دسته دوم قلمداد میکند بنابراین آن احکام صرفا برای تنظیم روابط و به اقتضای مصلحت آن زمان وضع شده و در زمانهای دیگر ثابت نیست. شمسالدین از قاعده عدمالولایة، اصل ولایت انسان بر خویش، عرفی بودن و نامقید بودن موضوع قدرت و دولت و اعتبار شورا به عنوان مبنای نظام سیاسی ولایت امت استفاده میکند.
تفاوتها با سایر نظریات
نظریهپردازان
تفاوتها و تشابهها
مبانی و دلایل
اصل عدم ولایت
اصل ...
....
منتقدان
مقاله در دولت انتخابی اسلامی با محوریت نظریه ولایت امت
مقدمه
به طور کلی سه نظریه عمده در موضوع تشکیل حکومت در بین متفکران اسلامی شیعی وجود دارد: ۱. کسانی که تشکیل حکومت را در زمان غیبت نامشروع میدانند و در نتیجه برای مومنین در زمان غیبت وظیفه خاصی قائل نیستند. ۲.کسانی که ضمن مشروع دانستن حکومت در عصر غیبت، آن را حق و وظیفه فقیه میدانند و مومنین را به پیروی از فقیه مکلف میکنند. ۳.کسانی که با مشروع دانستن حکومت در عصر غیبت معتقدند امر حکومت با رعایت ضوابط کلی به مردم واگذار شده است و فقها حق ویژهای ندارند.[۲]
محمدمهدی شمسالدین، شهید صدر، شیخ مغنیه و مهدی حائری یزدی از دسته سوم قلمداد میشوند. محسن کدیور نظریات این گروه را تحت دو عنوان دولت انتخاب اسلامی و وکالت مالکان شخصی مشاع آورده است. در چهار دهه اخیر سه متفکر شیعه عراقی و لبنانی به طور جداگانه نظریهای را ابراز کردهاند که کدیور آن را دولت انتخابی اسلامی نامیده و با توجه به نقاط مشترک فراوان آرای آنها، آن را سه تقریر مختلف از یک نظریه به حساب آورده نه سه نظریه مجزا.[۳] در بین متفکران ایرانی هم نظریه مالکیت جمعی مشاع که مهدی حائری ارائه کرده بسیار شبیه تقریرات سه گانه فوق است اما با توجه به برخی ملاحظات اساسی از نظریه دولت انتخابی اسلامی متمایز میشود.[۴]
ما به بیان نظریات، مبانی و وجوه افتراق آنها با محوریت نظریه ولایت امت میپردازیم .
تقریر نظریه شهید صدر
محمد باقر صدر در نظریه اول خود که در لابه لای مباحث کتاب الاسس الاسلامیة مطرح شده است بر این باور است که:
۱. دولت به دو شکل الهی و حکومت شورایی تقسیم میشود.
۲. شکل الهی فقط در زمان حضور معصوم متصور است که همه مسلمانان باید از ایشان پیروی کنند.
۳. در زمان غیبت، امت اسلامی باید برای حکومت، محدوده و روشی را انتخاب کند تا بیشترین سازگاری را با مصلحت اسلام داشته باشد. بر مبنای آیه شریفه « و امرهم شوری بینهم» شارع مقدس طریقه شورایی را مطرح کرده است. بنابراین تنها روشی که میتوان به دین نسبت داد شورایی بودن حکومت است و تا زمانی که منع خاصی از عمل به آن نرسیده باشد برای شکل حکومت اعمال میشود.
۴. شرایطی در تشکیل حکومت شورایی باید لحاظ شود از جمله عدم تعارض با احکام ثابت و تطابق با مصالح مسلمانان.[۵]
فرق این نظریه با ولایت امت این است که شهید صدر برای امت ولایتی را متصور نیست. بنابراین حدود احکام در امر حکومت دائر مدار امر تشریعی به مشورت است نه اینکه ولایتی در کار باشد. به عبارت دیگر حکومت به روش شورایی بواسطه امر تشریعی بر مشورت است. ظاهرا طبق این نظریه اگر امر به مشورت نبود امت اسلامی در باب حکومت وظیفهای نداشت.
در عین حال نگارنده بر این باور است که نقدهایی بر این نظریه وارد: ۱. استدلال به آیه شریفه و امرهم شوری بینهم مبتنی بر این است که ظهورات قرآن حجت باشد. منظور از حجیت، حجیت اصولی به معنای رجوع عند الشک است. اگر با این نگاه، قرآن را به نظاره بنشینیم بسیاری از آموزههای قرآن در خارج از قدر متیقن قابل تمسک نیست و این آیه هم از این نگاه مستثنی نمیباشد. ان قلت که آیه در مقام بیان حکم امر حکومت است. در جواب خواهیم گفت همینکه بسیاری از فقها این آیه را ناظر به بحث حکومت در زمان غیبت ندانستهاند؛ حداقل ایجاد شک خواهد کرد و چون حجیت اصولی ندارد نمیتوان به آن تمسک کرد. ۲. شاید روایات وارد شده در باب ولایت فقیه مخصص این آیه شریفه باشد و همانطور که خود شهید صدر گفتهاند این روایات مانع خاصی از عمل به آیه باشد. ان قلت که روایات وارد شده در ولایت حسبه و فتوی و قضا برای فقیه است نه حکومت. در جواب خواهیم گفت که صرف احتمال ما را در تمسک به آیه متزلزل خواهد کرد.
شاید همین اشکالات بوده است که شهیدر صدر را از این نظر به نظریه انتخاب مردم با نظارت مجتهدین رساند.
تقریر نظریه شیخ مغنیه
۱. نیاز جامعه به حکومت امری طبیعی و غیر قابل وضع است.
۲. در زمان حضور حکومت با معصوم و در زمان غیبت ولایت در امور حسبیه و فتوا و قضاوت با فقیه است.
۳. برای اجرای بسیاری از احکام اسلام تشکیل حکومت لازم است و معیار اسلامی بودن حکومت نه این است که فقیه متصدی آن باشد باشد بلکه ملاک این است که شریعت مبنا برای وضع قوانین باشد.
۴. رئیس دولت را مردم معین میکنند و تا مادامی که او بر اساس شریعت حکمرانی کند پیروی از او بر همه لازم است.
۵. وظیفه فقیهان استنباط احکام شرع، قضاوت و اصلاح و دعوت به خیر است و در امر حکومت با دیگران همسان هستند.[۶]
روشن است که ایشان وظیفه امت اسلامی برای تشکیل حکومت را از لزوم اجرای بسیاری از احکام اسلامی ناشی میداند. ولایت در این نظریه جایگاهی ندارد. طبق این مبنا اگر حکومتی صرفا احکام اسلام را اجرا کند و مبنای وضع قوانین احکام شریعت باشد حکومت اسلامی خواهد بود.
تقریر نظریه حائری یزدی
این نظریه که به نظریه مالکیت شخصی مشاع مشهور شده است را میتوان چنین بیان کرد:
۱. حکومت امری عقلایی و تجربی به شمار میآید نه امری ماورایی و به معنای حکمت و تدبیر امور مملکتی است و ولایت و حاکمیت به طور کلی در معنای حکومت جایگاهی ندارد.
۲. به واسطه سبقت افراد در سکنی گزیدن در منطقهای، آن افراد حق اختصاصی و مالکیت طبیعی به آن مکان پیدا میکنند. حکومت در آن منطقه را نمیتوان بر اساس قرارداد اجتماعی دانست به این دلیل که اولا از لحاظ تاریخی دلیلی بر این قرارداد وجود ندارد و در ثانی افراد فعلی لزوما به رعایت قرارداد نیاکان خود مکلف نیستند. بنابراین حکومت بر اساس مالکیت است آن هم مالکیت طبیعی نه اعتباری. مالکیت انسان بر محیط زیست خود مالکیت خصوصی است و به دو نحو قابل تصور است یکی انحصاری مثل مالکیت بر زمین که مکان خصوصی است و دیگری مالکیت خصوصی غیر انحصاری مانند مکانهای خصوصی مشترک بین انسانها.
۳. اشاعه و غیر انحصاری بودن مالکیت به معنای مالکیت جمعی نیست بلکه به معنای نفوذ مالکیتهای شخصی بر یکدیگر است.
۴. این مالکان شخصی مشاع که در محدودهای خاص در حال زندگی هستند برای اداره امور به هیئت یا شخصی وکالت میدهند. اگر مالکان در گزینش به توافق نرسیدند بهترین گزینه اعتبار امر اکثرین بر اقلیت است. و روشن است که حاکم وقتی وکیل باشد علاوه بر اینکه باید طبق قرارداد عمل کند و مصالح و مفاسد شهروندان را منظور کند، مردم میتوانند هر لحظه اراده کردند وکالت را منحل و او را از مقام حکومت خلع کنند.[۷]
نگارنده بر این باور است که مالکیت افراد با اسباب خاص محقق میشود و صرف مقدم بودن در اسکان مالکیت را ایجاد نمیکند. نهایت چیزی که قابل اثبات است حق تقدم است. بنابراین عنوان مالکیت در این نظریه قابل مناقشه است.
تقریر نظریه ولایت امت
نقد
۱. ایشان وجود اوامر جمعی در خطابات شارع را به عنوان یکی از مبانی و مقدمات ولایت امت مطرح میکند که همان نظریه مغنیه است. اگرچه مغنیه به صراحت ولایت را مطرح نمیکند اما اینکه جامعه و اجتماع برای اجرای بعضی احکام مکلف هستند لازمه ولایت آنها است همانطور که آیه شریفه والمؤمنین و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض دلالت بر این ولایت دارد.
۲. نقدی که هم بر شمسالدین و هم بر مغنیه وارد است این است که دور خفی در استدلال وجود دارد. لزوم اجرای اوامر جمعی دلیل بر لزوم تشکیل حکومت است و تشکیل حکومت دلیل اجرای آن احکام است.( این نقد جای کار دارد)
۳. ادعای شمسالدین بر ابتکار این نظریه با وجود نظریه مغنیه قابل دفاع نیست. نهایت چیزی که ایشان مبتکر آن بوده است استدلال و عنوان دادن به این نظریه است.
۴. شمسالدین با استدلال خود حق انتخاب را به مردم میدهد اما این استدلال لزوما به معنای محق نبودن فقیه بر حکومت نیست. به عبارت دیگر از این استدلال ولایت فقیه انتخابی نیز قابل استنتاج خواهد بود.
مشترکات اقوال
با بررسی نظریات این فقیهان، اشتراک آنها در موارد ذیل است:
۱. قابلیت مشروع خواندن حکومت در زمان غیبت
۲. عدم ولایت خاص و ویژه برای فقیه در امر حکومت
۳. وظیفه امت اسلامی برای برپایی حکومت اسلامی
پانویس
- ↑ نظریات السلطه فی الفکر السیاسی الشیعی المعاصر، علی فیاض، بیروت، ۲۰۰۸م. صفحه ۲۷۶.
- ↑ کمالی اردکانی و کدیور، مردم سالاری در آرای شیخ محمدمهدی شمسالدین و دکتر مهدی حائری یزدی و مقایسه آن با مدل دموکراسی تکاملی (آرای روسو _ میل)، صفحه ۶۲.
- ↑ محسن کدیور، نظریههای دولت در فقه شیعه، صفحه ۱۵۹.
- ↑ محسن کدیور، نظریات دولت در فقه شیعه، صفحه ۱۷۵.
- ↑ محسن کدیور، نظریههای دولت در فقه شیعه، صفحات ۱۶۰-۱۶۷.
- ↑ محسن کدیور، نظریههای دولت در فقه شیعه، صفحات ۱۶۷-۱۷۰.
- ↑ محسن کدیور، نظریههای دولت در فقه شیعه، صفحات ۱۷۹-۱۸۳.
فهرست منابع
- قرآن کریم
- فیاض، علی، نظریات السلطة فی الفکر السیاسی الشیعی المعاصر، مرکز الحضارة لتنمیة الفکر الاسلامی، بیروت، لبنان، ۲۰۰۸م.
- کدیور، محسن، نظریههای دولت در فقه شیعه، تهران، نشر نی، ۱۳۷۶ش.
- کمالی اردکانی ، علی اکبر و کدیور، محسن، مردم سالاری در آرای شیخ محمدمهدی شمسالدین و دکتر مهدی حائری یزدی و مقایسه آن با مدل دموکراسی تکاملی (آرای روسو _ میل)،، دوفصلنامه هستی و شناخت، شماره ۴۴، ۱۳۸۳ش.لینک چکیده
- مرادی رودپشتی، مجید، مبانی نظریه سیاسی ولایت امت بر خویش، فصلنامه علوم سیاسی، شماره ۸۱ دوره ۲۱، ۱۳۹۷ش.لینک مقاله