۳٬۶۰۴
ویرایش
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) (←مدعیات) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (added Category:مقالات کتابشناسی using HotCat) |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{نویسنده | |||
|نویسنده = حسن اجرایی | |||
|گردآوری = | |||
}} | |||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| عنوان = المبسوط في فقه المسائل المعاصرة: المسائل الطبية | | عنوان = المبسوط في فقه المسائل المعاصرة: المسائل الطبية | ||
خط ۵: | خط ۱۰: | ||
| توضیح_تصویر = | | توضیح_تصویر = | ||
| نامهای دیگر = المسائل الطبیه | | نامهای دیگر = المسائل الطبیه | ||
| نویسنده = محمد محمدی قائنی | | نویسنده = [[محمد محمدی قائنی]] | ||
| تاریخ نگارش = | | تاریخ نگارش = | ||
| موضوع = فقه پزشکی | | موضوع = فقه پزشکی | ||
خط ۵۱: | خط ۵۶: | ||
ترجمه فارسی کتاب، با عنوان «پژوهشی در مسائل فقه پزشکی»، در سال ۱۳۹۴ش از سوی مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) به چاپ رسیده است. مترجمان اثر به فارسی عبارتند از: احمد رخی، محمدعلی کریمینیا و محمدعلی قاسمی.<ref>[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/3964920 «پژوهشی در مسائل فقه پزشکی»]، سایت کتابخانه ملی ایران.</ref> | ترجمه فارسی کتاب، با عنوان «پژوهشی در مسائل فقه پزشکی»، در سال ۱۳۹۴ش از سوی مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) به چاپ رسیده است. مترجمان اثر به فارسی عبارتند از: احمد رخی، محمدعلی کریمینیا و محمدعلی قاسمی.<ref>[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/3964920 «پژوهشی در مسائل فقه پزشکی»]، سایت کتابخانه ملی ایران.</ref> | ||
وجه نامگذاری این کتاب، شباهت آن به کتاب المبسوط شیخ طوسی است؛ چرا که انگیزه شیخ طوسی از نوشتن کتاب خود، پرداختن به مباحث غیرمنصوصی بوده است که اهلسنت بدان پرداخته بودهاند اما شیعیان به آن توجهی نکرده بودند | وجه نامگذاری این کتاب، شباهت آن به کتاب المبسوط شیخ طوسی است؛ چرا که انگیزه شیخ طوسی از نوشتن کتاب خود، پرداختن به مباحث غیرمنصوصی بوده است که اهلسنت بدان پرداخته بودهاند اما شیعیان به آن توجهی نکرده بودند (ج۱، ص۱۲). | ||
==نویسنده== | ==نویسنده== | ||
خط ۸۹: | خط ۹۴: | ||
==مبانی== | ==مبانی== | ||
نویسنده، در بخش المدخل (کلیات) کتاب خود، سه مورد از مبانی فقهی و اصولی خویش را بیان نموده | نویسنده، در بخش المدخل (کلیات) کتاب خود، سه مورد از مبانی فقهی و اصولی خویش را بیان نموده است: | ||
===توقیفی بودن معاملات مانند عبادات=== | ===توقیفی بودن معاملات مانند عبادات=== | ||
قائنی بر این باور است که احکام معاملات هم همانند احکام عبادات توقیفی است، و در نتیجه بدون دستیابی به حکم از جانب شرع نمیتوان صرفاً با اتکا به فهم عرفی به تبیین احکام آن پرداخت | قائنی بر این باور است که احکام معاملات هم همانند احکام عبادات توقیفی است، و در نتیجه بدون دستیابی به حکم از جانب شرع نمیتوان صرفاً با اتکا به فهم عرفی به تبیین احکام آن پرداخت (ج۱، ص۱۵-۱۶). | ||
===ملاک مستحدثه بودن: نامعقول بودن در عصر تشریع=== | ===ملاک مستحدثه بودن: نامعقول بودن در عصر تشریع=== | ||
از نظر محمد قائنی، ملاک و ضابطه مستحدثه بودن یک موضوع آن است که وجود خارجی موضوع، در عصر تشریع معقول نباشد و بنابراین نتوان از شمول یا اطلاق نص درباره آن بحث کرد، از جمله [[پیوند اعضا|پیوند]] دست انسان به کسی که آن عضو را ندارد؛ چرا که چنین امری در نظر مردمان عصر تشریع، قابل تصور و تحقق نبوده و از همین رو سؤالی در باب آن نیز طرح نشده است | از نظر محمد قائنی، ملاک و ضابطه مستحدثه بودن یک موضوع آن است که وجود خارجی موضوع، در عصر تشریع معقول نباشد و بنابراین نتوان از شمول یا اطلاق نص درباره آن بحث کرد، از جمله [[پیوند اعضا|پیوند]] دست انسان به کسی که آن عضو را ندارد؛ چرا که چنین امری در نظر مردمان عصر تشریع، قابل تصور و تحقق نبوده و از همین رو سؤالی در باب آن نیز طرح نشده است (ج۱، ص۱۹). وی مسائل مستحدثه را سه قسم میداند: ۱. اموری که درباره آنها در عصر تشریع سؤالی نشده است، اما اگر سؤال میشد در همان عصر قابل تحقق بود، مثل نماز و روزه در مکانهای خاص مثل قطب شمال و جنوب (ج۱، ص۲۰)، ۲. اموری که اگر به آنها توجه میشد هم برای مردم قابل تصور نبود، مثل پیوند اعضای انسان مرده به انسان زنده (ج۱، ص۲۰)، و ۳. اموری که در نصوص شرعی بیان شده است، اما فقیهان به آن توجهی نکردهاند، مثل جواز بیحس کردن عضو در هنگام اجرای شلاق یا مجازات دیگر برای عدم احساس درد (ج۱، ص۲۱). | ||
===حجیت عمومات برای مسائل مستحدثه=== | ===حجیت عمومات برای مسائل مستحدثه=== | ||
قائنی، با رد نظر کسانی که عمومات و اطلاقات را برای صدور احکام درباره مسائل جدید قاصر میدانند، به نقد دلایل آنان پرداخته و با بهرهگیری از روایات، پنج وجه را در تأیید منظر خود بیان کرده است؛ از جمله روایاتی دال بر اینکه کتاب و سنت شامل تمام احکامی است که انسانها تا روز قیامت بدان | قائنی، با رد نظر کسانی که عمومات و اطلاقات را برای صدور احکام درباره مسائل جدید قاصر میدانند، به نقد دلایل آنان پرداخته و با بهرهگیری از روایات، پنج وجه را در تأیید منظر خود بیان کرده است؛ از جمله روایاتی دال بر اینکه کتاب و سنت شامل تمام احکامی است که انسانها تا روز قیامت بدان محتاجند (ج۱، ص۷۲-۸۷)، روایاتی مبنی بر اینکه احکام قرآن دائمی و متعلق به همه زمانها و همه انسانها است (ج۱، ص۸۷) و نیز تأکید فراوان معصومان(ع) بر نقل روایات و انتقال آنها به نسلهای آینده (ج۱، ص۸۹). | ||
==مدعیات== | ==مدعیات== | ||
===جواز سقط جنین حتی بعد از دمیده شدن روح=== | ===جواز سقط جنین حتی بعد از دمیده شدن روح=== | ||
بهباور [[محمد محمدی قائنی]]، اگر جنین برای مادر خطری اعم از قتل یا غیر آن داشته باشد که سقط جنین بهمعنای دفاع از خود تلقی شود، حتی اگر روح در جنین دمیده شده باشد، [[سقط جنین|سقط]] آن جایز است | بهباور [[محمد محمدی قائنی]]، اگر جنین برای مادر خطری اعم از قتل یا غیر آن داشته باشد که سقط جنین بهمعنای دفاع از خود تلقی شود، حتی اگر روح در جنین دمیده شده باشد، [[سقط جنین|سقط]] آن جایز است (ج۱، ص۲۵۹-۲۶۱). | ||
====دلایل==== | ====دلایل==== | ||
وی در این باره چند دلیل را ذکر کرده است: | وی در این باره چند دلیل را ذکر کرده است: | ||
# اضطرار موجب حلال شدن محرمات میشود و این اصل اطلاق دارد، بنابراین اگر جنین خطری برای مادر داشته باشد، میتوان آن را سقط کرد، و در این باره تفاوتی نمیکند که روح در جنین دمیده شده باشد یا نه | # اضطرار موجب حلال شدن محرمات میشود و این اصل اطلاق دارد، بنابراین اگر جنین خطری برای مادر داشته باشد، میتوان آن را سقط کرد، و در این باره تفاوتی نمیکند که روح در جنین دمیده شده باشد یا نه (ج۱، ص۲۵۳). | ||
# با تکیه بر دو روایت درباره لزوم دفاع از نفس، سقط جنین نیز مصداق دفاع از مادر تلقی میشود | # با تکیه بر دو روایت درباره لزوم دفاع از نفس، سقط جنین نیز مصداق دفاع از مادر تلقی میشود (ج۱، ص۲۵۴-۲۵۵). | ||
# با تکیه بر بناء عقلا، دفاع از نفس و بهتبع آن سقط جنینی که برای مادر خطر دارد، جایز میشود | # با تکیه بر بناء عقلا، دفاع از نفس و بهتبع آن سقط جنینی که برای مادر خطر دارد، جایز میشود (ج۱، ص۲۵۹). | ||
===ملاک مادر بودن: تولد از تخمک زن، نه پرورش جنین در شکم=== | ===ملاک مادر بودن: تولد از تخمک زن، نه پرورش جنین در شکم=== | ||
محمد محمدی قائنی در موضوع [[تلقیح مصنوعی]]، بر آن است که ملاک مادر بودن، تولد فرزند از تخمک زن است، و صرف پرورش کودک در شکم یک زن، منتهی به مادر بودن وی از نظر شرعی نمیشود | محمد محمدی قائنی در موضوع [[تلقیح مصنوعی]]، بر آن است که ملاک مادر بودن، تولد فرزند از تخمک زن است، و صرف پرورش کودک در شکم یک زن، منتهی به مادر بودن وی از نظر شرعی نمیشود (ج۱، ص۳۱۵). با این حال [[سید ابوالقاسم خویی]] با استناد به آیه ظهار،<ref>مجادله، ۲.</ref> معتقد است که مادر، زنی است که جنین را در رحم خود پرورش داده است.<ref>قائنی، پژوهشی در مسائل فقه پزشکی، ج۱، ص۴۱۷.</ref> | ||
====دلایل==== | ====دلایل==== | ||
وی در این باره وجوهی را ذکر کرده است: | وی در این باره وجوهی را ذکر کرده است: | ||
# اصل وجود و استمرار جنین در رحم زن، نمیتواند منجر به صدق تولد شود؛ چرا که این امر همانند شیر دادن به نوزاد است که زن شیرده را مادر نمیسازد | # اصل وجود و استمرار جنین در رحم زن، نمیتواند منجر به صدق تولد شود؛ چرا که این امر همانند شیر دادن به نوزاد است که زن شیرده را مادر نمیسازد (ج۱، ص۳۱۵). | ||
# فاصله و دور بودن جنین از مادر نیز بهخودیخود نمیتواند معنای رابطه مادر و فرزندی را دچار اشکال کند | # فاصله و دور بودن جنین از مادر نیز بهخودیخود نمیتواند معنای رابطه مادر و فرزندی را دچار اشکال کند (ج۱، ص۳۱۵). | ||
# قائنی در برابر کسانی که معنای کلمه «أم» یا «مادر» را مختص به وجهی میدانند که جنین در شکم وی رشد یافته باشد، گفته است که چنین دلیلی مردود است؛ چرا که آنچه زن را مادر و جنین را فرزند میکند، ترکیب نطفه مرد و تخمک زن است و اهمیتی ندارد که پس از این، جنین در چه محیطی پرورش پیدا میکند | # قائنی در برابر کسانی که معنای کلمه «أم» یا «مادر» را مختص به وجهی میدانند که جنین در شکم وی رشد یافته باشد، گفته است که چنین دلیلی مردود است؛ چرا که آنچه زن را مادر و جنین را فرزند میکند، ترکیب نطفه مرد و تخمک زن است و اهمیتی ندارد که پس از این، جنین در چه محیطی پرورش پیدا میکند (ج۱، ص۳۱۵). | ||
===جواز درمان با محرمات در اضطرار=== | ===جواز درمان با محرمات در اضطرار=== | ||
به باور قائنی، اگر درمان بیماری تنها با ارتکاب حرام ممکن باشد، چنین کاری جائز است؛ چرا که بنابر اصل اضطرار، هر حرامی در حالت اضطرار حلال میشود. با این حال وی ارتکاب محرماتی مانند تصرف در اموال دیگران یا قطع عضو دیگران برای درمان کسی را جایز نشمرده است. وی در این باره به اصل اضطرار تکیه کرده است | به باور قائنی، اگر درمان بیماری تنها با ارتکاب حرام ممکن باشد، چنین کاری جائز است؛ چرا که بنابر اصل اضطرار، هر حرامی در حالت اضطرار حلال میشود. با این حال وی ارتکاب محرماتی مانند تصرف در اموال دیگران یا قطع عضو دیگران برای درمان کسی را جایز نشمرده است. وی در این باره به اصل اضطرار تکیه کرده است (ج۲، ص۱۵-۱۶). | ||
قائنی در این باره اشکالاتی را مطرح کرده و به آنها پاسخ گفته است؛ از جمله در پاسخ به اینکه خداوند متعال در حرام شفا قرار نداده است، ضمن نقل یازده روایت مرتبط با | قائنی در این باره اشکالاتی را مطرح کرده و به آنها پاسخ گفته است؛ از جمله در پاسخ به اینکه خداوند متعال در حرام شفا قرار نداده است، ضمن نقل یازده روایت مرتبط با آن (ج۲، ص۱۶-۱۹)، روایات را مربوط به حالت عدم اضطرار معرفی میکند؛ چرا که همانطور که قاعده اضطرار بر دیگر دلایل احکام حکومت دارد، بر این روایات نیز حکومت خواهد داشت (ج۲، ص۱۹-۲۰). | ||
===مرگ مغزی احکام میت را بههمراه نمیآورد=== | ===مرگ مغزی احکام میت را بههمراه نمیآورد=== | ||
کسی که دچار مرگ مغزی شده است، میت شمرده نمیشود و احکام میت را ندارد. | کسی که دچار مرگ مغزی شده است، میت شمرده نمیشود و احکام میت را ندارد. | ||
====دلیل=== | ====دلیل==== | ||
به گفته قائنی، تا هنگامی که برخی از اعضای بدن انسان زندهاند، حتی اگر بقیه اعضا مرده باشند، نمیتوان فرد را بهطور مطلق میت شمرد؛ چرا که در نفی ماهیت حیات، همه افراد حیات باید نفی شده باشد. بنابراین تا زمانی که حیات و زندگی نباتی یا زندگیای که اعضا را از فاسد شدن نگه میدارد برقرار است، از بین رفتن حیات و زندگی رخ نداده است | به گفته قائنی، تا هنگامی که برخی از اعضای بدن انسان زندهاند، حتی اگر بقیه اعضا مرده باشند، نمیتوان فرد را بهطور مطلق میت شمرد؛ چرا که در نفی ماهیت حیات، همه افراد حیات باید نفی شده باشد. بنابراین تا زمانی که حیات و زندگی نباتی یا زندگیای که اعضا را از فاسد شدن نگه میدارد برقرار است، از بین رفتن حیات و زندگی رخ نداده است (ج۲، ص۷۱۴). | ||
وی با این حال معتقد است که از بین بردن حیاتِ کسی که دچار مرگ مغزی شده و تنها حیات نباتی دارد، حکم قتل ندارد؛ چرا که از بین بردن حیات درختی یا نباتی، صدق قتل نمیکند و بنابراین احکام قتل از جمله قصاص قاتل در این باره قابل اجرا نیست | وی با این حال معتقد است که از بین بردن حیاتِ کسی که دچار مرگ مغزی شده و تنها حیات نباتی دارد، حکم قتل ندارد؛ چرا که از بین بردن حیات درختی یا نباتی، صدق قتل نمیکند و بنابراین احکام قتل از جمله قصاص قاتل در این باره قابل اجرا نیست (ج۲، ص۷۱۵). | ||
==فایل یا لینک کتابخانه== | ==فایل یا لینک کتابخانه== | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۶: | ||
* قائنی، محمد، المبسوط فی فقه المسائل المعاصرة: المسائل الطبیة، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار، ۱۴۲۴ق. | * قائنی، محمد، المبسوط فی فقه المسائل المعاصرة: المسائل الطبیة، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار، ۱۴۲۴ق. | ||
* قائنی، محمد، پژوهشی در مسائل فقه پزشکی، ترجمه محمدعلی قاسمی و احمد رخی و محمدعلی کریمینیا، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار، ۱۳۹۴ش. | * قائنی، محمد، پژوهشی در مسائل فقه پزشکی، ترجمه محمدعلی قاسمی و احمد رخی و محمدعلی کریمینیا، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار، ۱۳۹۴ش. | ||
[[رده:مقالههای حسن اجرایی]] | |||
[[رده:کتابهای فقه پزشکی به زبان عربی]] | |||
[[رده:مقالات کتابشناسی]] |