محمدمهدی شمس‌الدین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
|نویسنده = حسن اجرایی
|نویسنده = حسن اجرایی
|گردآوری =  
|گردآوری =  
}}
{{جعبه اطلاعات اشخاص
| شهرت =
| نام = محمدمهدی شمس‌الدین
| تولد = ۶۸
| تصویر = شمس الدین محمدمهدی.jpg
| اندازه تصویر =
| توضیح_تصویر =
| جایگاه = استاد درس خارج حوزه علمیه قم
| مذهب = شیعه
| ملیت = لبنان
| حوزه تخصصی = فقه و اصول
| آثار در فقه معاصر =  [[سید محسن حکیم]] • [[سید ابوالقاسم خویی]]
| استادان =
}}
}}


خط ۱۱: خط ۲۶:


==زندگینامه==
==زندگینامه==
محمدمهدی شمس‌الدین، در نیمه شعبان ۱۳۵۳ قمری در نجف متولد شد. پدرش شیخ عبدالکریم از تحصیلکردگان حوزه علمیه نجف بود و نسبش به شهید اول می‌رسید. محمدمهدی شمس‌الدین در سطوح عالی حوزوی شاگرد سید محمد روحانی، سید یوسف حکیم و سید علی علامه فانی اصفهانی بود و در دروس خارج فقه و اصول [[سید محسن حکیم]] و [[سید ابوالقاسم خویی]] حضور می‌یافت.<ref>انصاری قمی و امین، [https://jap.isca.ac.ir/article_2529_95ab1360f2ced5f72bd39b9047ae3b5c.pdf «درگذشتگان: آیت‌الله شمس‌الدین»]، مجله آینه پژوهش، ص۱۲۷.</ref>
محمدمهدی شمس‌الدین در نیمه شعبان ۱۳۵۳ قمری در نجف متولد شد. پدرش شیخ عبدالکریم از تحصیلکردگان حوزه علمیه نجف بود و نسبش به شهید اول می‌رسید. محمدمهدی شمس‌الدین در سطوح عالی حوزوی شاگرد سید محمد روحانی، سید یوسف حکیم و سید علی علامه فانی اصفهانی بود و در دروس خارج فقه و اصول [[سید محسن حکیم]] و [[سید ابوالقاسم خویی]] حضور می‌یافت.<ref>انصاری قمی و امین، [https://jap.isca.ac.ir/article_2529_95ab1360f2ced5f72bd39b9047ae3b5c.pdf «درگذشتگان: آیت‌الله شمس‌الدین»]، مجله آینه پژوهش، ص۱۲۷.</ref>


وی علاوه بر تحصیل به تدریس و تألیف اشتغال داشت و در تأسیس «جمعیة منتدی النشر» مشارکت داشت<ref>انصاری قمی و امین، [https://jap.isca.ac.ir/article_2529_95ab1360f2ced5f72bd39b9047ae3b5c.pdf «درگذشتگان: آیت‌الله شمس‌الدین»]، مجله آینه پژوهش، ص۱۲۷.</ref> که به همراه [[محمدرضا مظفر]] و محمدتقی حکیم به‌ دنبال اصلاح شیوه‌های عزاداری بودند.<ref>حسینی، «کتابشناسی محمدمهدی شمس‌الدین»، ص۸.</ref> تدریس در دانشکده فقه نجف از سوابق ایشان است.<ref>انصاری قمی و امین، [https://jap.isca.ac.ir/article_2529_95ab1360f2ced5f72bd39b9047ae3b5c.pdf «درگذشتگان: آیت‌الله شمس‌الدین»]، مجله آینه پژوهش، ص۱۲۷.</ref> علاوه بر این چند سال به‌نمایندگی از بیت مرجعیت سید محسن حکیم در شهر دیوانیه عراق ساکن بود.<ref>انصاری قمی و امین، [https://jap.isca.ac.ir/article_2529_95ab1360f2ced5f72bd39b9047ae3b5c.pdf «درگذشتگان: آیت‌الله شمس‌الدین»]، ص۱۲۷.</ref>
وی علاوه بر تحصیل به تدریس و تألیف اشتغال داشت و در تأسیس «جمعیة منتدی النشر» مشارکت داشت<ref>انصاری قمی و امین، [https://jap.isca.ac.ir/article_2529_95ab1360f2ced5f72bd39b9047ae3b5c.pdf «درگذشتگان: آیت‌الله شمس‌الدین»]، مجله آینه پژوهش، ص۱۲۷.</ref> که به همراه [[محمدرضا مظفر]] و محمدتقی حکیم به‌ دنبال اصلاح شیوه‌های عزاداری بودند.<ref>حسینی، «کتابشناسی محمدمهدی شمس‌الدین»، ص۸.</ref> تدریس در دانشکده فقه نجف از سوابق ایشان است.<ref>انصاری قمی و امین، [https://jap.isca.ac.ir/article_2529_95ab1360f2ced5f72bd39b9047ae3b5c.pdf «درگذشتگان: آیت‌الله شمس‌الدین»]، مجله آینه پژوهش، ص۱۲۷.</ref> علاوه بر این چند سال به‌نمایندگی از بیت مرجعیت سید محسن حکیم در شهر دیوانیه عراق ساکن بود.<ref>انصاری قمی و امین، [https://jap.isca.ac.ir/article_2529_95ab1360f2ced5f72bd39b9047ae3b5c.pdf «درگذشتگان: آیت‌الله شمس‌الدین»]، ص۱۲۷.</ref>
خط ۲۹: خط ۴۴:
محمدمهدی شمس‌الدین با اتکا به [[اصل عدم ولایت]] افراد بر یکدیگر در فقه شیعه، معتقد است که هیچ حاکمی از مشروعیت برخوردار نیست و برترین اصل در حاکمیت افراد بر یکدیگر این است که هیچ‌کس بر دیگری حق حاکمیت ندارد و هر اقدامی برای تسلط بر دیگری، غیرقانونی و نامشروع است.<ref>شمس‌الدین، حدود مشارکت سیاسی زنان در اسلام، ص۵۴ به نقل از اطاعت، «مشارکت سیاسی در اندیشه فقهای شیعه»، ص۸۳.</ref>
محمدمهدی شمس‌الدین با اتکا به [[اصل عدم ولایت]] افراد بر یکدیگر در فقه شیعه، معتقد است که هیچ حاکمی از مشروعیت برخوردار نیست و برترین اصل در حاکمیت افراد بر یکدیگر این است که هیچ‌کس بر دیگری حق حاکمیت ندارد و هر اقدامی برای تسلط بر دیگری، غیرقانونی و نامشروع است.<ref>شمس‌الدین، حدود مشارکت سیاسی زنان در اسلام، ص۵۴ به نقل از اطاعت، «مشارکت سیاسی در اندیشه فقهای شیعه»، ص۸۳.</ref>


به‌گفته [[حیدر حب‌الله]]، اندیشمند شیعه معاصر، محمدمهدی شمس‌الدین ابتدا به اسلام سیاسی باور داشت، اما از اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی دچار تحول فکری شد.<ref>حب‌الله، «مشخصات نظریه فراغ و قوانین بالادستی شریعت»، ص۱.</ref>
به‌گفته [[حیدر حب‌الله]]، اندیشمند شیعه معاصر، محمدمهدی شمس‌الدین ابتدا به اسلام سیاسی باور داشت اما از اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی دچار تحول فکری شد.<ref>حب‌الله، «مشخصات نظریه فراغ و قوانین بالادستی شریعت»، ص۱.</ref>


===حرمت شبیه‌سازی انسانی===
===حرمت شبیه‌سازی انسانی===
بنابر نظر محمدمهدی شمس‌الدین، [[شبیه‌سازی انسانی]] به‌حکم اولی حرام است. وی در این باره به [[آیه ۱۱۹ سوره نساء]] استناد کرده است که در آن تغییر خلق خداوند در راستای خواست شیطان معرفی شده است. به باور شمس‌الدین، شبیه‌سازی انسانی به تغییر نامناسب جسمانی می‌انجامد که در آیه مذکور «تغییر خلق» خوانده شده است.<ref>شمس‌الدین، الاستنساخ الجنین، ص۵۸، به نقل از: قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۲، ص۵۵۷-۵۵۸.</ref>
بنابر نظر محمدمهدی شمس‌الدین، [[شبیه‌سازی انسانی]] به‌حکم اولی حرام است. وی در این باره به [[آیه ۱۱۹ سوره نساء]] استناد کرده که در آن تغییر خلق خداوند در راستای خواست شیطان معرفی شده است. به باور شمس‌الدین شبیه‌سازی انسانی به تغییر نامناسب جسمانی می‌انجامد که در آیه مذکور «تغییر خلق» خوانده شده است.<ref>شمس‌الدین، الاستنساخ الجنین، ص۵۸، به نقل از: قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۲، ص۵۵۷-۵۵۸.</ref>


وی همچنین عدم مالکیت بر بدن را نیز به‌عنوان دلیلی دیگر برای حرمت اولی شبیه‌سازی طرح کرده است و بر این اساس تنها خداوند مالک انسان است و انسان نمی‌تواند چنین تصرفی انجام دهد.<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۲، ص۵۶۰-۵۶۱.</ref>
وی همچنین عدم مالکیت بر بدن را به‌عنوان دلیلی دیگر برای حرمت اولی شبیه‌سازی طرح کرده و می‌گوید: تنها خداوند مالک انسان است و انسان نمی‌تواند چنین تصرفی انجام دهد.<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۲، ص۵۶۰-۵۶۱.</ref>


چنانکه سید حسن اسلامی، پژوهشگر، بیان کرده است، شمس‌الدین در این باره به آیه تغییر خلق، اصل عدم ملکیت انسان بر بدن خود، و [[اصالة الحظر]] (در برابر [[اصالة الاباحه]]) تکیه کرده است.<ref>اسلامی، «شبیه‌سازی انسان از دیدگاه شیعه...»، ص۲۷-۲۸.</ref> اسلامی نقدهایی بر نظر شمس‌الدین وارد ساخته است؛‌ از جمله آنکه شمس‌الدین شبیه‌سازی انسانی را مصداق تغییرات نامناسب جسمانی قلمداد می‌کند و از همین رو آن را مصداق آیه ۱۱۹ سوره نساء می‌داند، در حالی که اگر شبیه‌سازی انسانی منجر به شبیه‌سازی موجودی سالم شود، استدلال وی ناکامل خواهد بود؛ چرا که در این صورت شبیه‌سازی مصداق تغییر نامناسب نخواهد بود.<ref>اسلامی، «شبیه‌سازی انسان از دیدگاه شیعه...»، ص۲۷-۲۸.</ref>
چنانکه سید حسن اسلامی، پژوهشگر، بیان کرده است، شمس‌الدین در این باره به آیه تغییر خلق، اصل عدم ملکیت انسان بر بدن خود و [[اصالة الحظر]] (در برابر [[اصالة الاباحه]]) تکیه کرده است.<ref>اسلامی، «شبیه‌سازی انسان از دیدگاه شیعه...»، ص۲۷-۲۸.</ref> اسلامی نقدهایی را بر نظر شمس‌الدین وارد می‌داند از جمله آنکه شمس‌الدین شبیه‌سازی انسانی را مصداق تغییرات نامناسب جسمانی قلمداد می‌کند و از همین رو آن را مصداق آیه ۱۱۹ سوره نساء می‌داند در حالی که اگر شبیه‌سازی انسانی منجر به شبیه‌سازی موجودی سالم شود استدلال وی کامل نخواهد بود؛ چرا که در این صورت شبیه‌سازی مصداق تغییر نامناسب نیست.<ref>اسلامی، «شبیه‌سازی انسان از دیدگاه شیعه...»، ص۲۷-۲۸.</ref>


===دلیل دور ماندن فقه شیعه از فقه مقاصدی===
===دلیل دور ماندن فقه شیعه از فقه مقاصدی===
محمدمهدی شمس‌الدین بر آن است که تنها سبب دوری فقه شیعه از [[فقه مقاصدی|روش مقاصدی]] سبب تاریخی و دوری فقیهان امامیه از امور اجتماعی و حکومتی بوده است و این امر هیچ وجه فقهی یا عقیدتی ندارد. وی در این باره به رواج فقه مقاصدی در دوره جمهوری اسلامی ایران اشاره کرده و بر آن است که به دست گرفتن حکومت توسط فقیهان شیعه سبب‌ساز توجه به فقه مقاصدی شده است.<ref>الحسینی، الاجتهاد والحیاة، ص۲۴، به نقل از: قاسمی، نقد و بررسی فقه مقاصدی از نظرگاه اهل سنت، ص۱۲۸.</ref>
محمدمهدی شمس‌الدین بر آن است که تنها سبب دوری فقه شیعه از [[فقه مقاصدی|روش مقاصدی]] سبب تاریخی و دوری فقیهان امامیه از امور اجتماعی و حکومتی بوده است و این امر هیچ وجه فقهی یا عقیدتی ندارد. وی در این باره به رواج فقه مقاصدی در دوره جمهوری اسلامی ایران اشاره کرده و بر آن است که به دست گرفتن حکومت توسط فقیهان شیعه سبب‌ساز توجه به فقه مقاصدی شده است.<ref>الحسینی، الاجتهاد والحیاة، ص۲۴، به نقل از: قاسمی، نقد و بررسی فقه مقاصدی از نظرگاه اهل سنت، ص۱۲۸.</ref>


بر خلاف شمس‌الدین، عالمان دیگر شیعه معتقدند سبب عدم توجه به فقه مقاصدی در میان فقیهان شیعه، ناشی از دلایلی همچون اعتقاد به عدم دستیابی به ملاکات احکام و در نتیجه عدم امکان دستیابی به علل واقعی احکام، روشمند نبودن فقه مقاصدی، غنای روایی مکتب اهل‌بیت، و صدور روایات فراوانی از جانب امامان شیعه(ع) در مذمت قیاس بوده است.<ref>الحسینی، الاجتهاد والحیاة، ص۲۴، به نقل از: قاسمی، نقد و بررسی فقه مقاصدی از نظرگاه اهل سنت، ص۱۲۷.</ref>
بر خلاف شمس‌الدین عالمان دیگر شیعه معتقدند سبب عدم توجه به فقه مقاصدی در میان فقیهان شیعه ناشی از دلایلی همچون اعتقاد به عدم دستیابی به ملاکات احکام و در نتیجه عدم امکان دستیابی به علل واقعی احکام، روشمند نبودن فقه مقاصدی، غنای روایی مکتب اهل‌بیت و صدور روایات فراوانی از جانب امامان شیعه(ع) در مذمت قیاس بوده است.<ref>الحسینی، الاجتهاد والحیاة، ص۲۴، به نقل از: قاسمی، نقد و بررسی فقه مقاصدی از نظرگاه اهل سنت، ص۱۲۷.</ref>


===مخالفت با قیمومت مردان بر زنان===
===مخالفت با قیمومت مردان بر زنان===
به باور شمس‌الدین، بنابر آیاتی از قرآن کریم از جمله آیه اول سوره نساء و آیه ۱۹۵ سوره آل‌عمران، هویت انسانی زن و مرد در قرآن کریم یکسان است و زن یا مرد بودن هیچکدام به‌معنای برتری یا فروتری نیست.<ref>ص۱۲۹.</ref>  
به باور شمس‌الدین بنابر آیات قرآن کریم از جمله آیه اول سوره نساء و آیه ۱۹۵ سوره آل‌عمران هویت انسانی زن و مرد در قرآن کریم یکسان است و زن یا مرد بودن هیچکدام به‌معنای برتری یا فروتری نیست.<ref>ص۱۲۹.</ref>  


وی همچنین با استناد به [[آیه ۳۴ سوره نساء]]، بر آن است که فراز «الرِّجالُ قَوّامونَ عَلَی النِّساء» در آیه مذکور را باید در کنار قید «وَبِما أنفَقوا مِن أموالِهِم» تبیین کرد. وی بر این اساس معتقد است که علاوه بر آنکه قیمومت مرد بر زن تنها در رابطه زناشویی است، انفاق مال، یعنی پرداخت هزینه زندگی به زن نیز باید از جانب مردم صورت گیرد، در غیر این صورت قوامیت مرد بر زن وجود نخواهد داشت.<ref>وطنی، حقوق و تکالیف زوجین و...، ۱۳۸۸ش، ص۵۴-۵۵.</ref>
وی همچنین با استناد به [[آیه ۳۴ سوره نساء]]، بر آن است که فراز «الرِّجالُ قَوّامونَ عَلَی النِّساء» در آیه مذکور را باید در کنار قید «وَبِما أنفَقوا مِن أموالِهِم» تبیین کرد. وی بر این اساس معتقد است که علاوه بر آنکه قیمومت مرد بر زن تنها در رابطه زناشویی است، انفاق مال، یعنی پرداخت هزینه زندگی به زن نیز باید از جانب مرد صورت گیرد، در غیر این صورت قوامیت مرد بر زن وجود نخواهد داشت.<ref>وطنی، حقوق و تکالیف زوجین و...، ۱۳۸۸ش، ص۵۴-۵۵.</ref>


محمدمهدی شمس‌الدین همچون مرتضی مطهری بر آن است که روایات منع تدبیر زن ناظر به وضعیت صدور روایات مذکور است و نمی‌توان آن را به دوره‌های دیگر تعمیم داد.<ref>مهریزی، حدیث‌پژوهی، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۲۸۳.</ref>
محمدمهدی شمس‌الدین همچون مرتضی مطهری بر آن است که روایات منع تدبیر زن ناظر به وضعیت صدور روایات مذکور است و نمی‌توان آن را به دوره‌های دیگر تعمیم داد.<ref>مهریزی، حدیث‌پژوهی، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۲۸۳.</ref>


==آثار==
==آثار==
محمدمهدی شمس‌الدین، بیش از ۳۰ اثر در موضوعات مختلفی از جمله فقه سیاسی و حکومت اسلامی، واقعه عاشورا، تفسیر قرآن، مسائل زنان و نهج‌البلاغه نگاشته است.<ref>نگاه کنید به: [https://wikinoor.ir/شمس‌الدین،_محمدمهدی «شمس‌الدین، محمدمهدی»]، سایت ویکی‌نور.</ref> برخی از آثار فقهی وی عبارتند از:
محمدمهدی شمس‌الدین بیش از ۳۰ اثر در موضوعات مختلفی از جمله فقه سیاسی و حکومت اسلامی، واقعه عاشورا، تفسیر قرآن، مسائل زنان و نهج‌البلاغه نگاشته است.<ref>نگاه کنید به: [https://wikinoor.ir/شمس‌الدین،_محمدمهدی «شمس‌الدین، محمدمهدی»]، سایت ویکی‌نور.</ref> برخی از آثار فقهی وی عبارتند از:
* [[نظام الحکم والإدارة فی الإسلام (کتاب)|نظام الحکم والإدارة فی الإسلام]] (نظام حکومت و مدیریت در اسلام)، نخستین اثر شمس‌الدین است که در سال ۱۹۵۴م نوشته شده و نخستین متن سیاسی به زبان عربی بوده که به مسئله حکومت اسلامی در دوران جدید پرداخته است.<ref>مرادی، «محمدمهدی شمس‌الدین، زندگی و زمانه و آثار»، ص۱۳۱.</ref> ویرایش دوم کتاب حدود چهل سال پس از چاپ اول آن با اضافاتی انتشار یافت.<ref>حسینی، «کتابشناسی محمدمهدی شمس‌الدین»، ص۱۵.</ref> وی ادله ولایت فقیه را ناتمام خوانده و معتقد است در این باره باید به قدر متیقن اکتفا کرد و دلیلی برای نیابت سیاسی کامل فقیه از امام معصوم وجود ندارد. در نتیجه شمس‌الدین حکومت اسلامی را نیازمند انتخاب مردم می‌داند. وی [[مقبوله عمر بن حنظله]] را هم بیانگر نقش و جایگاه مردم در تعیین حاکم قلمداد می‌کند که بر این اساس مشروعیت حکومت وامدار خواست مردمی است.<ref>قاسمی، ولایت سیاسی فقیهان، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۹-۱۴۱.</ref>
* [[نظام الحکم والإدارة فی الإسلام (کتاب)|نظام الحکم والإدارة فی الإسلام]] (نظام حکومت و مدیریت در اسلام)، نخستین اثر شمس‌الدین است که در سال ۱۹۵۴م نوشته شده و نخستین متن سیاسی به زبان عربی بوده که به مسئله حکومت اسلامی در دوران جدید پرداخته است.<ref>مرادی، «محمدمهدی شمس‌الدین، زندگی و زمانه و آثار»، ص۱۳۱.</ref> ویرایش دوم کتاب حدود چهل سال پس از چاپ اول آن با اضافاتی انتشار یافت.<ref>حسینی، «کتابشناسی محمدمهدی شمس‌الدین»، ص۱۵.</ref> وی ادله ولایت فقیه را ناتمام خوانده و معتقد است در این باره باید به قدر متیقن اکتفا کرد و دلیلی برای نیابت سیاسی کامل فقیه از امام معصوم وجود ندارد. در نتیجه شمس‌الدین حکومت اسلامی را نیازمند انتخاب مردم می‌داند. وی [[مقبوله عمر بن حنظله]] را هم بیانگر نقش و جایگاه مردم در تعیین حاکم قلمداد می‌کند که بر این اساس مشروعیت حکومت وامدار خواست مردمی است.<ref>قاسمی، ولایت سیاسی فقیهان، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۹-۱۴۱.</ref>
* [[الاحتکار فی الشریعة الاسلامیه (کتاب)]]: بحثٌ فقهیٌّ مقارن، بررسی تطبیقی احتکار در قالب [[فقه مقارن]] است که در سال ۱۴۱۰ق تألیف شده و شامل احکام احتکار، وادار کردن بر فروش اجناس احتکاری و احتکار در شرکت‌ها و دولت‌ها است و در سال ۱۳۷۸ش با عنوان «احتکار در اسلام: پژوهشی تطبیقی در فقه از دیدگاه مذاهب اسلامی» به زبان فارسی چاپ شده است.
* [[الاحتکار فی الشریعة الاسلامیه (کتاب)]]: بحثٌ فقهیٌّ مقارن، بررسی تطبیقی احتکار در قالب [[فقه مقارن]] است که در سال ۱۴۱۰ق تألیف شده و شامل احکام احتکار، وادار کردن بر فروش اجناس احتکاری و احتکار در شرکت‌ها و دولت‌ها است و در سال ۱۳۷۸ش با عنوان «احتکار در اسلام: پژوهشی تطبیقی در فقه از دیدگاه مذاهب اسلامی» به زبان فارسی چاپ شده است.
۵٬۲۴۶

ویرایش